جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

پیرترین رفتگر تهران به علت گرسنگی در بستر بیماری افتاد

چکیده :برای رفتگر پیر شهرمان دست به دعا بر می داریم. برای او که بعد از سوژه خیلی از رسانه ها شدن، چیزی که به دست نیاورد، خیلی چیزها را هم از دست داد؛ از جمله دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه، بی مهری خادم مسجد و...!...

در حالیکه محمود احمدی نژاد دو هفته پیش در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما اعلام کرد تنها کشور در کره زمین هستیم که هیچ خانواده‌ای در آن گرسنه نیست اما پیرترین رفتگر تهران به علت گرسنگی در بستر بیماری افتاد.
خبرگزاری مهر که یک ماه پیش این فرد را سوژه مصاحبه اش کرده بود امروز خبر داد که وی در بستر بیماری افتاده است.
این خبرگزاری در گزارشی نوشت: بدن نیمه جان عبدالله مرحومی پیرترین رفتگر شهرمان عصر روز شنبه در پارک کودک شهر زیبا پیدا شد. پزشکان علت این عارضه را ضعف عمومی ناشی از گرسنگی اعلام کردند.
پیرترین رفتگر شهرمان را به خاطر دارید؟ همان آقا عبدالله که ۷۶ سال داشت. ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق می گرفت و هر شب تا صبح محدوده میدان شهر زیبا و خیابان های اطرافش را جارو می کشید. اوکه شب ها کار می کرد و روزها در مسجد می خوابید. نماز قضا نداشت، بی توقع بود و دنبال یک لقمه نان حلال و…
خلاصه همان آقا عبدالله که شما و ما او را خوب می شناسیم و بعد از مصاحبه ای که مهر با او داشت، سوژه خیلی از روزنامه ها، صدا و سیما و … شد، حالا روی تخت بیمارستان افتاده و چند شبی است که دیگر کسی صدای خش خش جارویش را نمی شنود. آقا عبدالله واقعا بی توقع بود. یادتان هست می گفت جارو سبک است اما پاهایش مجال راه رفتن را ندارند. او خواسته ای جز بازنشسته شدن ( بازنشستگی ۱۰ ساله با وجود ۱۷ سال کار) را نداشت.
کسی نمی داند که بالاخره عبدالله به آرزویش می رسد یا نه؟ آیا اجل امان می دهد جاروی رفتگری را در آستانه ۷۷ سالگی زمین بگذارد و تن پیرو علیلش را در خانه محقری که در شهرستان دارد به آغوش گرم خانواده اش بسپارد…
برای رفتگر پیر شهرمان دست به دعا بر می داریم. برای او که بعد از سوژه خیلی از رسانه ها شدن، چیزی که به دست نیاورد، خیلی چیزها را هم از دست داد؛ از جمله دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه، بی مهری خادم مسجد و…!
  • ۱۳۹۰/۰۳/۱۰ ۱۲:۳۵ ق.ظ | پاسخ
    Nezame ESLAMI, heyf ke NEZAMIST, agar nabud, amsale ensanhaye ba sharaf, hami dashtand
  • ۱۳۹۰/۰۳/۱۰ ۱:۲۰ ق.ظ | پاسخ
    چی بگم؟
  • ۱۳۹۰/۰۳/۱۰ ۱:۵۶ ق.ظ | پاسخ
    از بد روزگار چند سالیه که کانادا زندگی میکنم، از جاروی ماشینی که بگذریم دستمزد رفتگران اینجا از ۲۵ دلار در ساعت شروع شده و سندیکای بسیار قدرتمندی هم دارند و کسی هم به خاطر اعتصاب و حرف زدن به زندان نمی‌اندازد.
    برای این پدر بزرگوار که شغلی را که خیلی از ما شرم میدانیم انجام داده و … این هم آخر و عاقبتش
  • ۱۳۹۰/۰۳/۱۰ ۲:۲۰ ق.ظ | پاسخ
    چه میتوان گفت جز حسرت غصه آه و ناله براد آقا عبدلله وامثالش که در این مملکت خراب شده فراوانندو بیکس
    عاجزانه از خداوند شفاعت وسلامتی ومرحمی بر دستان پینه بسته و قلب رنجور وجسم کوفته وخسته اش را خواستارم واکنون تنها کاری که از دست حقیر بر مباید دعا وخواندن دورکعت نماز واسه سلامتیش
    اللهم عجل لولیک الفرج عج الغوث ادر کنی
  • ۱۳۹۰/۰۳/۱۰ ۷:۲۲ ق.ظ | پاسخ
    مسئولین جواب دهید پول نفت را در کجا هزینه می کنید که ارزنی از ان هم به رفتگر پیر شهرمان نمی رسد شما که قول داده بودید
    پول نفت را بر سر سفره های مردم بیاورید حالا همه مردم پیشکشتان لااقل می خواستید کمی دست و دل با زی کنید و زیر بال و پر این عزیزان زحمتکش و بی نوا را بگیرید وای بر شما دروغگویان مردم فریب که با مذهب و دین سوار بر قدرت شد ه اید و مغرورانه
    می تازید خدا ناظر است و ملت همه را ثبت می کند

هیچ نظری موجود نیست: