جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

سیدمحمد خاتمی کف خواسته های اصلاح طلبان را اعلام کرد:



آزادی زندانیان سیاسی، اجرای همه‌جانبه قانون اساسی، تضمین انتخابات آزاد



رییس جمهور سابق کشورمان در دیدار سه ساعته با
اعضای فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی که یکشنبه شب صورت گرفت به تحلیل فضای داخلی و خارجی کشور و تهدیدات پیش روی انقلاب وارایه راهکارهای همگرایی نیروهای درونی نظام با توجه به اراده و خواست عمومی مردم پرداخت و بر ضرورت حضور فعالانه تمامی دلسوزان به اصل نظام و انقلاب برای عبور از شرایط کنونی تاکید کرد.
تبریک ولادت حضرت مسیح و گرامیداشت خاطره قربانیان زلزله بم
به گزارش پارلمان نیوز  حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در ابتدای این نشست میلاد حضرت مسیح پیامبر صلح و سلام را به همه حق طلبان و دوست داران حقیقت و عاطفت به خصوص هموطنان مسیحی تبریک گفت و اظهار امیدواری کرد تا در دنیای پراز ستم و بیداد و تحقیر، انسانها با الهام از این پیامبر بزرگ و حضرت ختمی مرتبت شاهد دگرگونی اوضاع به نفع بشریت و اخلاق و معنویت باشند.
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به پنجم تیر ماه سالروز وقوع زلزله شهرستان بم و همچنین زلزله اخیر کرمان فقدان جمع کثیری از همو طنانمان را تسلیت گفت و از همه کسانی که با تلاش و کوششان توانستند تا بخشی از آلام بازماندگان را تسلی دهند تشکر کرد.
تشکیل مجلس نیرومند و در راس امور محصول برگزاری انتخابات آزاد و سالم است
خاتمی در ادامه با اشاره به اعتبار و جایگاه “مجلس” در نگاه امام و برداشت و تحلیل مردم از نقش خود در اداره کشور افزود: امروز شایسته مردم ما این است که نظامی مردم سالار و توام با ارزشهای الهی و معنوی از جمله کرامت انسان ،عدالت و راستی و پاکی داشته باشند و مجلس در تحقق این خواسته نقش برجسته و غیر قابل انکاری دارد.
وی برگزاری انتخابات آزاد و سالم را در تشکیل مجلسی این چنین مورد تاکید قرار داد و افزود:اگر خیر خواهان و دوست داران انقلاب و مردم بر روی این مسئله تاکید می کنند بخاطر اهمیت مجلس و دیگر نهادهایی است که همه هویت ،مشروعیت و اعتبار خود را از رای مردم می گیرند.
سید محمد خاتمی تاکید کرد که حرمت نهادن به اراده و خواست مردم مسئله مهمی است و مجلسی که بر آمده از اراده آزاد وتصمیم واقعی مردم باشد ، علاوه بر آنکه تدوین گر قوانین و سازو کارهای اداره کشور است و بر تمامی امور نظارت دارد ، می تواند جلوی دیکتاتوری ها و انحرافات و بسیاری از مشکلات و کجرویها را بگیرد.
وی با اشاره به صلاحیت و امکان نظارت و تحقیق و تفحص مجلس برتمامی دستگاهها و نهادها ی کشورافزود: در مجلس ششم زمانی که موضوع تحقیق و تفحص از نهادهای تحت نظر رهبری نیز مطرح شد،ایشان گفتند مجلس می تواند در این امور نیز وارد شود و این یعنی اینکه حوزه تحقیق و تفحص و نظارت مجلس بر همه ارکان اعم از نظامی ، امنیتی ، سیاسی و حقوقی و غیره است.
رییس جمهور سابق کشورمان افزود: اگر ما بر برگزاری انتخابات سالم و آزاد تاکید می کنیم، در درجه اول برای این است که مجلسی نیرومند و برآمده از تمامی سلایق و تفکرات همه مردم ایجاد شود و از سوی دیگر مجلسی نیرومند تشکیل شود که در راس امور بوده و بر تمامی دستگاهها و ارکان نظارت داشته باشد و همچنین است وضع نسبت به سایر نهادهائی که بر آمده از انتخابات هستند.
خاتمی با تشکر از نمایندگان فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی گفت: شما علاوه بر نمایندگی مردم حوزه انتخابیه خود، بخاطر محدودیت هایی که در انتخابات ایجاد شد ، وظیفه و مسولیت نمایندگی بخش های عظیمی از مردمی که از داشتن نامزد مورد نظر و در نتیجه نماینده محروم شدند و نتوانستند در انتخابات شرکت کنند را نیز بر عهده دارید.
همه نمایندگان با هر گرایش سیاسی قابل احترام هستند؛ اما اقلیت مجلس بدلیل حذف کاندیداهای اصلاح طلب که خواست و اراده اکثریت معنوی جامعه را نمایندگی می کند وظیفه سنگینی دارد
وی افزود: مردم ضمن علاقه و پایبندی به انقلاب و سرنوشت کشور، سلایق و گرایشهای متنوعی دارند و متاسفانه در مواردی از جمله انتخابات اخیر مجلس ، دریغ شد از آن که بتوانند کاندیدای مورد نظرشان مورد تایید قرار گیردتا او را انتخاب کنند.
سید محمد خاتمی خاطر نشان ساخت: جریان اصلاحات در انتخابات مجلس هشتم از داشتن کاندیدا در تمامی حوزه ها ی انتخاباتی محروم شد و تنها توانست به جز تهران ۱۰۴ کاندیدای خود را در معرض رای و اراده مردم قرار دهد و با آنکه بسیاری از چهره های اصلاح طلبان حذف شدند، بیش از نیمی از کاندیداهای تائید شده اصلاح طلبان به مجلس راه یافتند.
می گویند اصلاح طلبان جایگاهی در نزد مردم ندارند..
رییس جمهور سابق کشورمان گفت : به رغم محدودیتهای بسیار گفتند که اصلاح طلبان جایگاهی در میان مردم ندارند و ما می گوییم اگر ۲۹۰ کاندیدای ما در حوزه های انتخابیه را تایید صلاحیت می کردید ، امروز جریان اصلاحات جریان غالب مجلس هشتم نبود؟اگر آنها جایگاهی در میان مردم ندارند چرا تمهیداتی فراهم می کنید تا آنها در معرض رای مردم قرار نگیرند؟
خاتمی تصریح کرد که اقلیت مجلس با تمامی ملاحظات پیدا و پنهان خوب عمل کرد و شاید در بخشهایی می شد بهتر عمل کرد چرا که شما بار سنگین کسانی را که می توانستند آرای مردم را کسب کنند و در کنار شما باشند و محروم شدند نیز بر دوش دارید.
وی افزود: نمایندگان از هر جناح و گرایش سیاسی قابل احترام هستند اما اقلیت مجلس خواست و اراده اکثریت معنوی جامعه را نمایندگی می کند و باید با توجه به این وظیفه مهم خواست اکثریت را مورد توجه قرار دهد.
تاکید ما بر انتخابات سالم ، حفظ سلامت در تمامی مراحل انتخابات از مقدمات تا نحوه تشخیص صلاحیتها ، حقوق کاندیداها در نظارت بر صندوقها و روند رای گیری و شمارش آرا است
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی گفت: خواست ما در گذشته و امروز موارد مشخصی بوده که حتی پس از حوادث انتخابات اخیر کشور نیز بر آن تاکید کردیم. باید شرایط حضور با نشاط مردم و تامین حقوق آنان تضمین شود وباید سازوکاری برای انتخابات تدوین شود که کمترین محدودیت برای آزادی رای مردم و بیشترین فضا برای تحقق خواست و اراده آنان فراهم شود.
وی تاکید کرد که منظورازانتخابات ناسالم فقط امکان وقوع تقلب در رای گیری نیست، بلکه تاکید ما بر انتخابات سالم ، حفظ سلامت در تمامی مراحل انتخابات از مقدمات تا نحوه تشخیص صلاحیتها ، حقوق کاندیداها در نظارت بر صندوقها و روند رای گیری و شمارش آرا است.
خاتمی افزود: اگر خروجی انتخابات این باشد که مردم احساس کنند که اولا کاندیداهایشان در انتخابات حضور دارند و ثانیا آرای اعلام شده همان آرای داده شده است و مقدمات انتخابات مانع حضورشان نشده ، بر سلامت آن اطمینان خواهند یافت و همگی با اشتیاق در انتخابات شرکت می کنند.
کف و خواست اصلاح طلبان در گذشته و امروز
رییس جمهور سابق کشورمان کف و خواست اصلاح طلبان را در گذشته و امروز چنین بر شمرد:
۱- آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا
۲- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛
۳- فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد.
وی افزود: نمی شود به جز یک سلیقه برای همه سلیقه ها انواع محدودیت ها را ایجاد و انواع اتهامات را ردیف کرد و بعد گفت آزادی و مردم سالاری وجود دارد.نمی شود کسانی را که در جبهه ها بودند، هشت سال از انقلاب و مردم دفاع کردند و در کنار امام خدمات شایسته ای به نظام داشته اند را به اتهام دروغ ضدیت با نظام حبس یا حذف کرد.
سید محمد خاتمی با تصریح این مطلب که بخش قابل توجهی از زندانیان سیاسی که منتقد و معترض به وضعیت موجود بودند و حتی اگر اشتباهی داشتند حق نبود که بازداشت و محکوم شوند، گفت :چرا با خانواده های زندانیان که متقاضی حقوق مسلم شرعی و قانونی زندانیان شان هستند برخورد ناروا می شود. رئیس جمهور سابق کشورمان از نمایندگان مجلس خواست تا برای حفظ نظام ودستاوردهای انقلاب و مردم سالاری که مورد تاکید امام بود، تلاش کنند تا ان شالله روند انتخابات در کشورسالم و آزاد گردد.
رئیس بنیاد باران گفت : من نمی گویم که برخی عمدا بنای نادیده گرفتن رای و اراده مردم را دارند و یا می خواهند در انتخابات تقلب شود، اگر چه صاحبان این تفکر کم نیستند، بلکه می گویم باید آنچه که متناسب با خواست و اراده مردم است و با روح قانون اساسی هماهنگی دارد مبنای کار قرار گیرد تا مردم با آزادی و امنیت در عرصه حضور یابند.
وی با اشاره به اینکه تا انتخابات زمان بسیاری مانده افزود: اگر این شرایط محقق شد تصمیم می گیریم که چگونه عمل کنیم.اما با توجه به روندی که هم اینک حاکم است به نظر می رسد شرایط در آینده سخت تر و راهها بسته تر و محدودیت ها گسترده تر خواهد شد.
افزایش اختیارات رییس جمهور بدون ارایه لایحه حل شد!
خاتمی در ادامه به تقدیم دولایحه دولت خود به مجلس ششم اشاره کرد و افزود یکی از این لوایح افزایش اختیارات رییس جمهور بود که این موضوع بدون ارایه لایحه حل شد!!! و دیگری تاکید بر برگزاری انتخابات آزاد و سالم بود که همچنان معطل است.
دروغ گویی ها مستند برخی برخوردها شده است
رییس جمهور سابق کشورمان در ادامه به فضای سیاسی کشور اشاره کرد و گفت:فضای امروز کشور نه متناسب با شان نظام جمهوری اسلامی است و نه به نفع افراد است. فضای امنیتی، سخت گیریهای عجیب و غریب و اتهام زنی ها، دروغ گویی ها که به نام نظام حاکم شده و با این دروغ ها و دروغ پردازی ها برخورد نمی شود؛ بلکه احیانا به عنوان مستند برخی برخوردها مورد توجه نیز قرار می گیرد.
وی افزود:از دروغگویان و از تهمت زنندگان شکایت می شود، اما رسیدگی نمی شود . حتی مراجع بزرگوار و شخصیت های برجسته را نیز مورد تعرض و اهانت قرار می دهند و برای مراجع دستور و تکلیف صادر می کنند یا به آنها تعرض می نمایند ولی کسی جلوی آنها را نمی گیرد و در مقابل دمادم نیروهای فعال اجتماعی را می گیرند یا محدود می کنند.
حد اهانت از اشخاص و افراد به نهادهایی چون مرجعیت رسیده است
خاتمی افزود: مراجع مهمترین مسئله شان دفاع از اصل دین و حقانیت آن است وهمواره ملجا و پناه مردم بوده اند و اگر عده ای به هر انگیزه ای مشکلاتشان را با آنها مطرح کرده اند نباید اینگونه مورد هجوم قرار گیرند.
وی ادامه داد:حد اهانت از اشخاص و افراد به نهادهایی چون مرجعیت رسیده است و هیچکس در مقابل اهانت کنندگان نمی ایستد و به راحتی دروغ می گویند، تهمت می زنند و متاسفانه برخی برخوردهای نهادهای رسمی قضایی و امنیتی نیز مبتنی بر همین دروغ ها و تهمت هاست و این مسئله خطر ناکی است که دودش به چشم نظام می رود.
خیال نکنند با حذف جریان منتقد و معترض اما پایبند به چارچوب موازین قانونی ودینی به نفع انقلاب کار می کنند
رییس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد:خیال نکنند این روش های بر خلاف موازین قانونی و شرعی به نفع نظام تمام می شود. خیال نکنند با حذف جریان منتقد و معترض اما پایبند به چارچوب موازین قانونی ودینی به نفع انقلاب کار می کنند. ممکن است برخی از افراد و گروه ها که اصل نظام را قبول داشتند ولی ایراد و اعتزاضی دارند به دامن دیگر علاقمندان به نظام ولو منتقد بیایند. اما با این کارهابخش های مهمی از جامعه زده می شود ولی متاسفانه به دامن کسانی می افتند که اصل نظام را قبول ندارند.
سینه چاکان انقلاب  به ضدیت با  انقلاب متهم می شوند
وی افزود: ما با این روشها مخالف هستیم. ما می گوئیم بگذارید مردم آزادانه انتخاب کنند ما می گوئیم چرا به نام امام و از سوی کسانیکه هیچ مناسبتی با امام و خط امام نداشته اند از امام چهره زشت ترسیم می شود؟چرا کسانیکه از سینه چاکان نظام و انقلاب و امام بودند به ضدیت با انقلاب و نظام متهم شده اما کسانیکه هیچ علاقه ای و ربطی به امام و انقلاب نداشته اند مدعی خط امام (ره) می شوند.
می گوئیم نظام خوب است ولی روش ها و سیاست ها قابل نقد و اصلاح هستند
سید محمد خاتمی تصریح کرد:ادامه این شرایط تضعیف نظام است. ما از نظام دفاع می کنیم و می گوئیم نظام خوب است ولی روش ها و سیاست ها قابل نقد و اصلاح هستند ؛ با حذف و برخورد های خشن و نا روا صداهائی تقویت می شود که با اصل نظام و انقلاب مخالف است چه در بیرون و چه در درون.
انقلاب آمد تا به مردم ستم نشود
وی افزود: ستم و ظلم بد است و بدتر از آن این است که به نام نظام و انقلاب ستم شود. انقلاب آمد تا به کسی ستم نشود. امام آمد تا مردم روی پای خود بایستند.
وی گفت:دست عوامل بیگانه و دشمنان اصلی نظام در دامن زدن خشونت، ترور و تخریب فعال شده است. ترور دانشمندان هسته ای، عملیات تروریستی در جنوب کشور و شهادت جمع بسیاری از مردم نشان دهنده این است که جریانی که با نظام و انقلاب و ملت و کشور معارض است باز فعال شده است.
وی گفت: علاوه بر تحریم ها و فشارها به نظر می رسد که وارد فاز عملیاتی برای ضربه زدن به کشور شده اند.
هشدار به کشورهای غربی در خصوص حمایت از جریان فاسد تروریستی
رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:یک جریان فاسد که دستش آلوده به خون فرزندان پاک این کشور است و بدترین امواج تروریستی را بوجود آورده و در دامن بزرگترین دشمن این کشور جای گرفته و حتی از سوی آمریکا و غرب هم به عنوان گروه تروریست شناخته شده است دوباره مورد حمایت قرار گرفته تا فعال شود.دولت ها و شخصیت های سیاسی مختلفی به حمایت از آنان برخاسته اند تا از لیست تروریست ها خارج شوند و فعالیت گسترده داشته باشند.
در مجلس باید به کشورهای غربی بگوئید کسانیه جز خونریزی، کشتار و خیانت دستاوردی برای ملت نداشته اند، با این اقدامات سبب می شوید که ملت ما هم اعتراض و نفرت خود از این باندهای جنایتکاررا به حامیان آنها در غرب تسری دهند.
نباید با کج اندیشی و اشتباه فضای داخل نقد و اعتراض را بست
رییس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد که نباید با کج اندیشی و اشتباه فضای داخل نقد و اعتراض را بست و فضای تهمت و دروغ و دغل را گشود و به بهانه آن با فرزندان انقلاب رفتارنارواداشت.
سید محمد خاتمی گفت: تلاش عمده دشمنان انقلاب بر روی این نکته متمرکز شده است که انقلاب همین است که با فرزندان خود اینگونه برخورد می کند و تحمل حتی اعتراض و انتقاد فرزندان خود را هم ندارد و متاسفانه در داخل نیز کسانی با برخوردهای تند و اشتباه مستندات این ادعا را فراهم و در اختیارشان قرار می دهند.هر دو این تفکر به اصل انقلاب و نظام لطمه خواهد زد.
رییس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر این نکته که انتقاد و اعتراض حق مردم است و اگر برخی دیدگاه و روش ها را نمی پسندند نباید مورد ستم قرار بگیرند ، افزود: بگذارید فضای داخل کشور فضای همگرایی و مودت و نقد باشد و توان و نیروهای کشور به جای برخورد با یکدیگر؛صرف خدمت به کشور و انقلاب و مقابله با تهدیدات خارجی شود.
آنچه باید امروز مورد توجه باشد اجرای موفق هدفمندی یارانه ها است و اگر این قانون به درستی و خوبی اجرا نشود همه زیان خواهیم دید
خاتمی در ادامه با توجه به آغاز هدفمندی یارانه ها و برخی نگرانی ها از شیوه اجرای این طرح گفت: هدفمند کردن یارانه ها کار بزرگی است و انجام آن همت خوبی می خواهد و خوشحال هستیم که نظام در این موقعیت تصمیم گرفت تا این کار صورت گیرد و همه باید تلاش کنیم تا این کار با کمترین هزینه و مشکل و با بیشترین فایده ادامه یابد و به سرانجام مطلوب برسد.
وی با اشاره به اینکه درست اجرا شدن این طرح بسیار مهم است، گفت: در دوره قبل هم بسیار تلاش شد تا هدفمند سازی بخصوص در مورد انرژی اجرا شود ومقرر بود منابع مالی حاصل از اجرای طرح که حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان بود در درون بودجه نیاید و برای اصلاح حاملهای انرژی و جبران آسیب فشاری که احیانا به برخی دهک ها وارد می آید هزینه شود.
رییس جمهور سابق کشورمان یادآوری کرد:مجلس ششم در قالب برنامه چهارم این موضوع را تصویب کرد اما مجلس هفتم با اجرای آن مخالفت کرد. این مهم به بهترین وجه در برنامه چهارم دیده شده بود که سوال این است که چرا این برنامه اجرا نشد؟البته در آن برنامه ما رشد ۸ درصدی هم را برای اقتصاد در نظر گرفته بودیم.
خاتمی با اشاره به این که دولت او در طول ۸ سال حدود ۱۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت و برای برنامه ۵ ساله حدود دویست میلیارد دلار درآمد ارزی نفتی و غیر نفتی در نظر گرفته بود ،افزود: ما پیش بینی رشد ۸ درصد را با همین درآمد ارزی داشتیم و کاملا قابل تحقق بود چرا که پیش از آن و با درآمد و کارآمدی کمتر رشد ۷٫۲ درصدی (بدون نفت) و ۶٫۲ درصدی با نفت را تجربه کرده بودیم و فکر می کنم متوسط رشد اقتصادی در ۴ سال دوم در دولت ما ۵٫۴ بود که خود یک رکورد بود.
وی افزود:طرح هدفمندی خوب است اما حتما باید تولید و رونق اقتصادی در کشور پدید آید و هر گونه اصلاح باید در متن و دامنه آن صورت گیرد.
وی افزود: در دولت اصلاحات تصمیم های مهمی اتخاذ شد از جمله قانون مالیاتهاو سرمایه گذاری خارجی اصلاح و تصویب شد و شرایط برای رسیدن به رشد ۸ درصد در دسترس بود.
رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:می دانیم که در ۴-۵ سال گذشته متجاوز از ۴۰۰ میلیارد دلار از فروش نفت عاید کشور شده است و اگر ما این درآمد ارزی را داشتیم، هدف گذاری مان برای برنامه چهارم بهتر بود و مسیر اهداف بیست ساله چشم انداز ،۱۶ ساله یا کمتر قابل دسترسی بود اما با شرایط امروز آیا برای ۲۰ سال دیگر اهداف چشم انداز بیست ساله که ۵ سالش گذشته است، قابل تحقق است؟
خاتمی افزود: اینکه می گویند دیگران نخواستند ویا نکردند، معنی ندارد دیگران نیز تصمیم به اجرا داشتند اما شرایط فراهم نشد و همراهی ها میسر نبود.
وی گفت: با تمام این مباحث آنچه که باید امروز مورد توجه باشد اجرای موفق هدفمندی یارانه ها است و اگر این قانون به درستی و خوبی اجرا نشود همه زیان خواهیم دید.
سید محمد خاتمی افزود: درآمدهای ناشی از اجرای هدفمندی یارانه ها باید استحصال شده و به هیچ وجه صرف کسری بودجه سالانه به خصوص در امور جاری نشود و ضمن کمک به تامین زندگی افراد آسیب پذیر، به تولید لطمه نزند.ومجلس باید نظارت جدی و دقیق داشته باشد تا طرح به خوبی اجرا شود.
در ابتدای این نشست نمایندگان عضو فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی گزارش کاملی از وضعیت حوزه های مختلف کشور در عرصه اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، سیاسی و بین الملل به اطلاع رییس جمهور سابق کشورمان رساندند و تحلیل خود را از شرایط کشور و چشم انداز آینده آن تبیین نمودند.

هیچ‌یک از مراجع وضع فعلی را تایید نمی‌کنند، چون نه جمهوری است و نه اسلامی


آیت‌الله دستغیب در دیدار با خانواده مصطفی تاج زاده، به شدت از وضع موجود کشور انتقاد کرد و گفت: چه شد که در عرض این چند سال همه چیز عوض شد و قرآن و سنّت را خاک کردند؟ کجاست احکام قضاوت؟ هیچ مرجع عادلی را پیدا نمی‌کنید که بگوید: می‌توان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته و می‌گویم که هیچ یک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمی‌کنند زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است.
به گزارش کلمه، ایشان همچنین با بیان اینکه وضعیت فعلی را نه جمهوری می‌توان نامید و نه اسلامی، تاکید کرد: نتیجه پا گذاشتن بر قرآن و سنّت، این می‌شود که دست مراجع بسته شود و تهدیدات پیش آید و شکنجه‌ها و زندانهای بی‌رویه ایجاد شود. وقتی دست مراجع بسته شود دست کسانی باز می‌شود که از قرآن و سنّت اطلاعی ندارند و دیگر از اسلام فقط یک اسم باقی می‌ماند.
سایت حدیث سرو که به هواداران آیت‌الله دستغیب تعلق دارد، گزارش داد که در ابتدای این دیدار، فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر سید مصطفی تاج زاده، به شرح وقایع اتفاق افتاده در روز عاشورا برای آیت‌الله دستغیب پرداخت و با بیان اینکه “برای استعلام از وضعیت عزیزانمان به زندان اوین رفتیم و با آن برخورد کذایی روبه‌رو شدیم” از روند موجود در جامعه ابراز تاسف کرد.
پس از صحبت های محتشمی‌پور، آیت‌الله دستغیب نیز با ابراز تاسف از اجرا نشدن قوانین در جامعه اسلامی گفت: در زمان شاه، اکثریت مردم چه شیعه و چه سنّی از زیر پا گذاشته‌شدن احکام و قوانین اسلام ناراحت بودند، لذا به هنگام قیام امام خمینی‌(س) مردم با ایشان همراه شدند. امام خطاب به شاه می‌گفت: تو برخلاف اسلام عمل می‌کنی، حدّاقل به قانون اساسی که خودتان تصویب کرده‌اید، عمل کن.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به اینکه اخذ اعتراف قهری از مجرم، خلاف قرآن و سنت است، تصریح کرد: هیچ مرجع عادلی را پیدا نمی‌کنید که بگوید می‌توان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته‌ام و می‌گویم که هیچ‌یک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمی‌کنند، زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است.
ایشان در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به دفاع مشروع طلاب و اصحاب مسجد در روز قدس و اینکه اخیرا احکام سنگینی برای چند نفر از طلاب صادر شده، به خاطر دفاع بحقی که از خود در برابر حمله مهاجمان کردند، افزود: آیا می‌توان به کسی که می‌گوید بر طبق قانون اساسی عمل کنید، بگویند: تو و امثال تو سران فتنه هستید. یا اینکه بگویند مسجدتان، مسجد ضرار است و طلاب مشغول به تحصیل در آنجا، فتنه‌گر و آشوب‌طلب هستند و باید محاکمه شوند و باید تبعید شوند و شلاق بخورند و به حبس بروند؟!
اشاره این مرجع تقلید به موضوع احضار و محکومیت سه نفر از طلاب و شاگردان ایشان در دادگاه ویژه روحانیت به حبس و تبعید و شلاق و پرداخت جزای نقدی است.
مشروح سخنان این مرجع تقلید مقیم شیراز در دیدار با خانواده مصطفی تاج زاده، در ادامه می‌آید:
آنچه از مردم کشورمان در مقابل محمّدرضاشاه و رضاخان، سراغ داریم این است که اکثریت مردم چه شیعه و چه سنّی از زیر پا گذاشته‌شدن احکام و قوانین اسلام ناراحت بودند، لذا به هنگام قیام امام خمینی‌(س)، مردم با ایشان همراه شدند. امام خطاب به شاه می‌گفت: تو بر خلاف اسلام عمل می‌کنی، حدّاقل به قانون اساسی که خودتان تصویب کرده‌اید عمل کن. امام در زمان شاه می‌گفت: مذهب در ایران دیگر رنگی ندارد.
قیام این مرجع، نمودار این بود که ما شاه را نمی‌خواهیم، ما احکام اسلام را می‌خواهیم، ما عمل به سیره پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام را می‌خواهیم.
از سال ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ مردم همگی نسبت به امام شناخت داشتند و می‌دانستند این شخص از قرآن و سنّت فراتر نمی‌رود و به دنبال او قیام کرده و به پا خواسته بودند، با این حال امام به دنبال محوریت خود نبودند و فرمودند: باید قانون اساسی نوشته شود و بر طبق آن عمل شود. لذا از هر شهری نمایندگانی برخاستند تا قانون اساسی نوشته شود، آن هم کسانی که مرجعیت آنها محرز شده بود؛ اشخاصی همچون آیات عظام منتظری، بهشتی، دستغیب، صدوقی‌ رحمهم الله و… که همگی مجتهد بودند و همه همّ و غمّشان این بود که قانون اساسی از قرآن و سنّت بیرون نرود و در مذاکراتی که به هنگام ایجاد قانون اساسی داشتند، همگی با دلیل سخن می‌گفتند.
در آخر هم همگی به قانون اساسی رأی دادند، چون پشت این قانون، کسی بود که مجتهد مطلق و مرجع بود که تمامی مردم او را قبول داشتند؛ او هیچ گاه تحکم نمی‌کرد و می‌گفت: من خودم هم تابع این قانون هستم. حتی اگر در مجلس مسأله‌ای مطرح می‌شد و ایشان با آن مخالف بودند، نظر خود را به عنوان یک نصیحت بیان می‌فرمود، با این حال در آخر اختیار را به خودشان می‌داد و می‌گفت: تصمیم نهایی با خودتان است. او نظرش این بود که تمامی سه قوه، مستقل باشند. قرآن و سنّت هم همین را می‌گوید؛ قوه قضائیه باید مستقل باشد و از هیچ کس نباید دستور بگیرد.
حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام خود، برای قضاوت به نزد شریح قاضی می‌رفتند و البته اگر اشتباهی از او می‌دیدند به او تذکر می‌دادند.
وقتی به ائمه اطهار علیهم السلام رجوع می‌شد و از ایشان درباره صفات و شرایط قاضی اسلامی سؤال می‌شد، ایشان در پاسخ می‌گفتند که قاضی اضافه بر احاطه بر مسائل فقهی که خود عمری را می‌طلبد، باید عادل باشد، خداترس باشد؛ ترس از اینکه حکم او مخالف با قرآن و سنّت نباشد. در روایت آمده است که قاضی بر لبه پرتگاه جهنم است.
به هنگام قضاوت، هر متهمی که آورده شود، دارای هر نوع اتهامی که باشد، ابتدا باید جرم او ثابت گردد و بر اساس قانون مطابق با قرآن و سنّت باید مجرم شناخته شود، نه بر اساس ملاک‌های دیگر.
یا اگر قرار است کسی مُحارب تشخیص داده شود، باید قاضی در ابتدا مفهوم و موضوع محارب را متوجه باشد، بعد از آن شخص متهم باید در محضر قاضی با اختیار دو مرتبه اقرار به گناه خود بکند به اینکه من با چوب یا سنگ یا سلاح برای زدن مردم یا ایجاد ترس اقدام کرده‌ام، یا اینکه دو شاهد عادل به جرم او شهادت دهند. قبل از اثبات جرم کسی حق زندانی کردن و حبس او را ندارد، چه رسد به اینکه به او فحاشی شود یا او را بزنند.
قیام امام خمینی‌ رحمة‌الله برای اجرای احکام اسلام بود؛ چه شد که در عرض این چند سال همه چیز عوض شد و قرآن و سنّت را خاک کردند؟ کجاست احکام قضاوت؟ هیچ مرجع عادلی را پیدا نمی‌کنید که بگوید: می‌توان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته و می‌گویم که هیچ یک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمی‌کنند زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است. باید در محضر قاضی، شخص به جرم خود اعتراف کند، نه اینکه قاضی صرفاً بر اساس پرونده‌ای که توسط ضابطان همچون سپاه و سازمان اطلاعات و… آماده شده است، حکم دهد.
در کجای احکام قضایی اسلام، چنین چیزی آمده است؟ اینچنین قاضی از عدالت ساقط است. تمامی مراجع کشور چه در قم و چه در شهرهای دیگر به دنبال اجرای صحیح احکام اسلام هستند و هیچ کدام بر وضع موجود صحّه نمی‌گذارند.
تمامی فریاد ما این است که بیایید به قانون اساسی که مردم به آن رأی داده‌اند، عمل کنید و خواهید دید که چقدر مردم خوشحال می‌شوند و چقدر جمهوری اسلامی مقتدر می‌شود و چقدر قدرت شیعه در جهان ظاهر می‌شود. همچون زمان امام خمینی ‌رحمة الله که سران کفر از ایران به وحشت افتادند. امام هم به دنبال ساقط کردن آنها نبود، بلکه می‌خواست آنها هم به طرف اسلام بیایند؛ حتی نسبت به صدام هم همین طور بود.
نتیجه پا گذاشتن بر قرآن و سنّت، این می‌شود که دست مراجع بسته شود و تهدیدات پیش آید و شکنجه‌ها و زندانهای بی‌رویه ایجاد شود. وقتی دست مراجع بسته شود دست کسانی باز می‌شود که از قرآن و سنّت اطلاعی ندارند و دیگر از اسلام فقط یک اسم باقی می‌ماند. گفته می‌شود «جمهوری اسلامی». «جمهوری» یعنی اینکه اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را قبول داشته باشند. آیا تمامی مردم این وضع را قبول دارند؟ «اسلامی» هم یعنی احکام اسلام باشد که الان جاری نیست.
وضع موجود از نظر بنده و تمامی کسانی که از قرآن و سنّت و قانون اساسی مطلع هستند، صحیح نیست.
از مراجع سؤال کنند، آیا می‌توان قبل از اثبات جرم، شخص را به زندان برد و…؟ از آنها سؤال شود که آیا این مسائل مطابق است با آنچه شما در دروس اسلامی خوانده‌اید؟ همگی می‌گویند: نه. آیا می‌توان به کسی که می‌گوید بر طبق قانون اساسی عمل کنید، بگویند: تو و امثال تو سران فتنه هستید. یا اینکه بگویند مسجدتان، مسجد ضرار است و طلاب مشغول به تحصیل در آنجا، فتنه‌گر و آشوب‌طلب هستند و باید محاکمه شوند و باید تبعید شوند و شلاق بخورند و به حبس بروند؟!
وقتی در روز قدس یا روز بعد از عاشورا به مسجد قُبا حمله می‌شود، اصحاب مسجد از خودشان دفاع مشروع می‌کنند. کدام یک از مراجع عادل، حکم به این می‌کنند که مهاجمین را رها کنند و مدافعین را دستگیر و محاکمه کنند؟! هیچ کدام از مراجع چنین حکمی را امضا نمی‌کنند.
حضرت آیت‌اللَّه صانعی که عمری را به درس و بحث مشغول بوده، چرا باید به خاطر نصیحتی که می‌کند، به دفتر و منزلش حمله شده و آنجا را سنگباران کنند و به ایشان تهمتهای فراوان بزنند؟
چرا باید عکس اشخاصی همچون آقایان موسوی و کروبی و صانعی و بیات زنجانی و بنده هم‌ردیف اوباما و سران کشورهای آمریکا و انگلیس قرار داده و در سطح وسیع چاپ نموده و به عنوان سران فتنه پخش کنند؟ کدام یک از مراجع بر این امر، مُهر تأیید می‌زنند و آن را مطابق اسلام می‌دانند؟
آقای تاج زاده چه گناهی کرده است که با نوشتن یا گفتن مطلبی او را مخلّ امنیت ملّی قلمداد می‌کنند و به ایشان متعرّض می‌شوند و او را اذیت می‌کنند؟ بنده مطمئن هستم که ایشان وابسته به هیچ کشور خارجی اعمّ از آمریکا و انگلیس نیست.
جمله امنیت ملی که منتقدین را با اتهام اخلال در آن بازداشتهای آنچنانی می‌کنند، یک جمله مبهم و قابل دهها توجیه است که لازم است مراجع عظام آن را با قرآن و سنت توضیح دهند.
نصیحت می‌کنم که مردم و خانواده‌ها را اذیت نکنند؛ عاقبتِ خودشان را خراب نکنند که در آخر مورد سؤال و مؤاخذه قرار خواهند گرفت. هنوز هم دیر نشده می‌توانند از این رویه برگردند و آن را اصلاح کنند. ان شاء اللَّه خداوند هدایتشان فرماید.

زهرا رهنورد: هنرمندان هنر‌فروش، فقط چند صباحی دوام خواهند داشت

به بهانه‌ صدور حکم زندان برای جعفر پناهی
جرس: زهرا رهنورد، هنرمند و استاد دانشگاه، با انتشار یادداشتی ضمن ابراز تعجب از حکم ناعادلانه‌ جعفر پناهی، کارگردان سرشناس کشور اظهار داشت: آیا نمی‌دانند که هنر و هنرمندی با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید، زیرا مخاطب هنر مردم‌اند که از کراهت دستور و باید فارغ‌اند؟

به گزارش کلمه رهنورد همچنین تاکید کرده است: هنرمندان هنر‌فروش، حتی اگر چند صباحی با پول و رانت و حمایت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی دست و پا کنند، مدالی بگیرند و کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شریف ایران خواند بود.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

اکنون، سخن بر سر رفتار با هنرمندان است، اما کلا بخشی از حاکمیت فعلی حیا را خورده و آبرو را تف کرده و این آبروی ریخته، از آن انقلابی است که آزادی یکی از مهم‌ترین ارکانش بوده است و خون‌بهای این آزادی، پیکر به خون خفته‌ی هزاران زن و مرد و جوان و پیری است که گلگون‌کفنی را به استبداد ترجیح داده‌اند.

شاید آنها فراموش کرده‌اند که پایه‌ی هر جمهوری، آزادی بوده است و نمی‌خواهند بپذیرند دستاوردهای این انقلاب جملگی پس از تحقق استقلال و آزادی ست.

اکنون سوال این است: آیا آقای جعفر پناهی و هنرمند دیگر آقای رسولف چه جرمی مرتکب شده‌اند؟ الا اینکه به این ترتیب مهم، یعنی به اولویت حق آزادی انسان، وفادار بوده و مثل هر هنرمند واقعی، با تنفس اکسیژن آزادی با ذهن متعالی و حق طلب خود در تمامی آثار، احترام ایران و هویت ملی و عاطفه و اخلاق و شرف و پاکدامنی را حفظ کرده و واقعیات، بودها و بایدهای زندگی اجتماعی ایران را دلسوزانه ارائه داده و برای ورود سینمای کشورش به عرصه جهانی خون دل خورده‌اند؟

آیا جعفر پناهی مجرم است و قلدرانی که او را با حکم عجیب و غریب شش سال زندان و بیست سال محرومیت از کار هنری محروم کرده‌اند، بیگناه‌اند؟ همان‌هایی که حتی تحمل سکوت را نیز نداشتند، می‌خواهند او را به سکوت وادار کنند! چرا که هر سکوتی سرشار از ناگفته‌هاست.

اگر در این جهان جعفر پناهی بی‌پناه است، آیا در روز بارپسین قاضی و حاکمیت در پناه خواهند بود؟ کدام پناه؟

آیا آنها نمی دانند که فکر و اندیشه و قلم در هیچ حصار و هیچ محکومیتی و تحت امر هیچ حاکمیتی از خلاقیت باز نمی‌ماند؟ جای آن است که به این بیت توجه کنند:
گفتم (شما بخوانید گفتند) که بر خیالش راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او زا راه دیگر آید
آیا نمی‌دانند که هنر و هنرمندی با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید، زیرا مخاطب هنر مردم‌اند که از کراهت دستور و باید فارغ‌اند؟ و هنر آن پرنده رهایی است که با دیکته و فرمایش کنار نمی‌آید و به بند گرفتار نمی گردد؟ و هنرمندان هنر‌فروش، حتی اگر چند صباحی با پول و رانت و حمایت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی دست و پا کنند، مدالی بگیرند و کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شریف ایران خواند بود؟

به یاد دارم زمانی که ساخت نهایی مجسمه مادر را به پایان رساندم، هنگام حرکت از آتلیه برنز‌ریزی تا محل نصب در میدان مادر، در راه به عنوان قاچاقچی محموله‌ی طلا! دستگیر شدم. ماجرا این بود که ماموری دلسوز اما ناآشنا به هنر، با بی‌سیم به همه‌ی پاسگاهها خبر داده بود یک زن همراه با محموله‌ی میراث ملی از جنس طلا و به ابعاد خیلی بزرگ، در حال خروج از شهر است! و البته این محموله‌ی طلا چیزی نبود جز مجسمه‌ی برنزی نرگس عاشقان (مادر). آن روز تا نیمه‌شب در پاسگاهی بازداشت بودم و پس از مدتی با روشن شدن اصل قضیه، به دستور رئیس‌جمهوری وقت، من و نرگس عاشقان آزاد شدیم و مجسمه را به میدان محسنی (مادر کنونی) انتقال دادیم.

اگرچه در سرزمین ما، هنر آنچنان که باید قدر ندیده و بر صدر ننشسته و این حدیث مفصلی است از سرنوشت دردناک هنرمندان از زمان فردوسی بزرگ تا کنون؛ اما در عین حال، آن رفتار آزاد‌کننده‌ی حاکمیت بیست سال یپش است و این رفتار کنونی.

امروز حاکمیت به کجا رسیده و به کجا می‌رود؟

۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

عیادت و دلجویی مهدی کروبی از همسر محمد نوری‌زاد

مهدی کروبی صبح امروز برای عیادت و دلجویی از همسر محمد نوری زاد، به منزل وی رفت.
به گزارش سحام نیوز، آقای کروبی در این دیدار از برخوردهای صورت گرفته با جامعه هنری ایران و به ویژه آقای محمد نوری زاد و خانواده‌ی وی ابراز تاسف کرد.
آقای کروبی همچنین ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت زندانیان ابراز امیدواری کردند شرایط و رفتارها به گونه ای شود که زندانیان سیاسی از روی اجبار دست به اعتصاب غذا و این شیوه های اعتراضی نزنند.
در ادامه این دیدار، فاطمه ملکی همسر محمد نوری زاد نیز ضمن تشکر از آقای کروبی، به شرح آنچه بر او و خانواده اش در روز عاشورا گذشته بود، پرداخت و گفت: در حالی که با نماینده نیروی انتظامی مشغول گفت‌و‌گو بودیم، نیروهای امنیتی حمله ور شده و متأسفانه صحنه هایی به وجود آمد که هیچ یک از ما تصورش را هم نمی کردیم.
خانم نوری زاد همچنین ابراز امیدواری کرد که در آینده ای نزدیک شاهد آزادی تمامی زندانیان سیاسی از زندان باشیم.
لازم به توضیح است خانم ملکی (همسر نوری زاد) زینب، فائزه و علی نوری زاد (فرزندانش) پدر و مادر آقای نوری زاد و برادرانش به همراه فخر السادات محتشمی پور همسر مصطفی تاجزاده که با آنها جلوی زندان اوین بود بازداشت شدند. نیروهای امنیتی به این خانواده و همراهانشان که چشم انتظار و نگران حال محمد نوری زاد بودند، حمله و با بدرفتاری و خشونت همه آنها را دستگیر کردند که متاسفانه هنگام این اقدام خانم ملکی از ماشین به بیرون پرت شده بودند. لذا وی که سابقه فشار خون بالا دارد، به دلیل فشارهای و آسیب های وارده در بازداشتگاه دچار حالتی اورژانسی شده و به مدت چهار روز در سی سی یو بستری شد.
پس از این حادثه و در پی نگرانی ماموران امنیتی از وخیم تر شدن اوضاع، خانم ملکی اجازه یافت با همسرش محمد نوری زاد به صورت تلفنی گفت‌و‌گو نماید که در این تماس همسر محمد نوری زاد از وی می خواهد که برای حفظ سلامتی خود و نیز به درخواست فعالان سیاسی اعتصاب غذای خود را بشکند.

شهادت این کارگر 16 ساله، نماد حضور کارگران در کنار دیگر اقشار، در جنبش سبز

» شهادت این کارگر 16 ساله، نماد حضور کارگران در کنار دیگر اقشار، در جنبش سبز

دیدار زهرا رهنورد با خانواده شهید میثم عبادی، از شهدای جنبش سبز

خانواده شهید میثم عبادی، از شهدای جنبش سبز، چند روز پیش پذیرای زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه بودند. رهنورد در این دیدار، که جمعی از زنان اصلاح طلب نیز او را همراهی می‌کردند، گفت: شهادت میثم نشان می‌دهد که جنبش سبز نه فقط جنبشی روشنفکری و دانشگاهی است، بلکه جنبشی سرشار از حضور کارگران سرافرازی چون میثم، در کنار معلمان، زنان و دانشجویان است.

خانواده شهید میثم عبادی، از شهدای جنبش سبز، چند روز پیش پذیرای زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه بودند. در این دیدار، جمعی از زنان اصلاح طلب هم این فعال جنبش سبز را همراهی می‌کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، زهرا رهنورد و همراهان او در این دیدار به خانواده شهید عبادی که جوان‌ترین شهید جنبش سبز هم محسوب می‌شود، یادآور شدند که هرگز یاد و خاطره شهدای جنبش سبز از جمله میثم ۱۶ ساله را از یاد نخواهند برد.
میثم عبادی از نخستین شهدای جنبش سبز به حساب می‌آید. میثم ۱۶ ساله در روز ۲۴ خرداد ماه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. او کارگر یک کارگاه خیاطی بود و روزهای جوانی‌اش را در این کارگاه سپری می‌کرد تا کمک‌خرج خانواده و به خصوص پدرش باشد که دیگر نمی‌توانست کار کند.
پدر میثم عبادی در این دیدار گفت: من فقط می‌خواهم قاتل فرزندم را معرفی و محاکمه کنند. باید به من بگویند فرزند من چرا کشته شد و گناهش چیست. یعنی هر کس گفت “رای من کو” باید کشته شود؟ تازه پسر من حق رای هم نداشت؛ ولی اگر این را هم می‌گفت، باید کشته می‌شد؟ می‌خواهم بدانم، به چه گناهی پسر ۱۶ ساله را در روز روشن در خیابان کشته‌اند؟
زهرا رهنورد در این دیدار، با اشاره به شهادت مظلومانه این نوجوان، رو به خانواده‌اش گفت: «در خانه میثم عبادی، دنیای بزرگ و باشکوه میثم تجلی پیدا می‌کند؛ دنیایی که فقر ظاهری خانه را کاملا باشکوه می‌سازد و معرکه‌ای برپا می‌دارد. زیرا این کارگر ۱۶ ساله با آرمانهای بلندش به شهدای حق پیوسته است.»
به گفته این استاد دانشگاه، شهادت میثم نشان می‌دهد که جنبش سبز نه فقط جنبشی روشنفکری و دانشگاهی است، بلکه جنبشی سرشار از حضور کارگران سرافرازی چون میثم، در کنار معلمان، زنان و دانشجویان است.
او ادامه داد: این جریان آزادی‌آفرین به تمام معنا مردمی، آزادی‌خواهانه و دمکراسی‌طلبانه است که همه اقشار و طبقات، با هر فکر و اندیشه‌ای، در آن فکورانه و فداکارانه شرکت دارند.

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

احمد قابل: «مقام رهبری باید تحت تعقیب قرار گیرد. اقدام کنندگان واقعی علیه امنیت کشور، مقام رهبری و تیم کودتاچی حاکم بر کشور است.»

حمد قابل: «مقام رهبری باید تحت تعقیب قرار گیرد. اقدام کنندگان واقعی علیه امنیت کشور، مقام رهبری و تیم کودتاچی حاکم بر کشور است.»

متن ذیل دفاعیه حجه الاسلام و المسلمین احمد قابل در شعبه پنجم دادگاه انقلاب اسلامی مشهد است که در اختیار جرس قرار گرفته است:

به نام خداوند رحمان و رحیم
(و کفی بالله حسیباً)

از آنجا که طبق اصل 168 قانون اساسی، هرگونه رسیدگی به اتهامات سیاسی، باید در دادگستری و با حضور هیات منصفه صورت گیرد، و درغیر این‌صورت اقدام برعلیه نظام قضائی و سیاسی تعریف شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، و من از هرگونه اقدام بر علیه نظام خود را مبرا دانسته و رقیب حاکم را در اقدامات مکرر بر علیه قانون اساسی و نظام مورد نظر آن، مجرم می‌دانم؛ دفاعیه خود را برای وجدان‌های منصفی که باید در هیات منصفه حضور می‌داشتند و اکنون حضور ندارند می‌نویسم، و امیدوارم که وجدان حاکمان را هشداری باشد تا از نقض قانون اساسی بپرهیزند و با حربه زندان و تبعید و بازداشت و محرومیت‌های دیگر؛ آزادی بیان را با اتهامات بی اساس؛ پایمال استبداد و خودکامگی نکنند و عهد و پیمان خود با ملت ایران را که در قالب قانون اساسی تجلی یافته، بیش از این زیر پا نگذارند، چرا که «نقض عهد و پیمان» از گناهان کبیره و موجب عذاب الهی و انحطاط اخلاقی و سقوط قدرت می‌شود و هیچ اقدامی بر علیه امنیت ملی و نظام جمهوری اسلامی، کارآتر و موثرتر از نقض قانون اساسی و آزادی های مصرحه در آن نبوده و نیست.

نکند جور پیشه سلطانی + که نیاید ز گرگ چوپانی

پادشاهی که طرح جور افکند+ پای دیوار ملک خویش بکند.

هیچ تیشه‌ای به ریشه نظام حاکم، قاطع‌تر از «ظلم و جور حاکمان و نقض عهد و پیمان با مردمان» عمل نمی‌کند و هشدار که سال‌های متمادی است که برخی حکام، مسیر ستمگری را در پیش گرفته‌اند و اگر چاره‌ای اندیشیده نشود، برخی مدعیان حمایت از نظام، ریشه آن را قطع خواهند کرد و نه از تاک نشانی باقی خواهند گذاشت و نه از تاک‌نشان.

من و امثال من به جرم انتقاد از مظالم حکومت‌گران، همه‌گونه محرومیت را تحمل کرده و تحمل می‌کنیم، ولی از وظیفه شرعی و قانونی و حق آزادی بیان خود عدول نمی‌کنیم. چشم بر کجروی‌ها و ظلم و ستم‌ها و دروغ و فریب‌ها نمی‌بندیم و سکوت همراه با رضایت را پیشه نمی‌کنیم. اگر چه بارها و بارها به آن فراخوانده شدیم تا هم‌چون برخی حاکمان، در ناز و نعمت بسر بریم و از امکانات عمومی، بهره‌مند شویم.

ما به جرم اصرار بر قانون اساسی و خصوصاً «حق حاکمیت مطلقه ملت» که صریح اصل 56 قانون اساسی است و حتی «ولایت مطلقه فقیه» را (که مفاد اصل پنجاه و هفت و برخی اصول بعدی است) زیر مجموعه حق حاکمیت ملی قرار داده است و مفاد آن؛ «عدم جواز تصدی و تصرف ولی فقیه در غیر موارد رضای مردم است» متهم به عناوینی چون؛ «اهانت به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» شده ایم.

اگر هم‌چون برخی مدافعان حاکمیت کنونی کشور، برخلاف صریح قانون اساسی، سخن از «فصل‌الخطاب بودن نظر رهبری» می‌راندیم، در اوج عزت و قدرت حکومتی قرار می‌گرفتیم ولی چون مطابق با قانون اساسی که می‌گوید: «در امور مهمه باید به آرای عمومی مراجعه شود» و صراحتاً از «همه پرسی» نام برده است و تصمیم اکثریت ملت را فصل‌الخطاب قرار داده است؛ از فصل‌الخطاب بودن رفراندوم و همه پرسی دفاع کرده‌ایم و تن به زیاده خواهی‌های «فراقانونی حاکمان» نداده و آن را مورد انتقاد قرار داده‌ایم، باید زندگی خود را با حبس و تبعید و تحریم حقوق اولیه انسانی خود عجین بیابیم و خانواده‌های خود را در اعیاد و غیر آن، در کنار خود نداشته و حتی از حقوق رسمی زندانیان عادی نیز محروم باشیم. باید ماه به ماه از میوه خریدن هم محروم باشیم. باید هر یک ماه و نیم یک‌بار خانواده خود را حضوراً ملاقات کنیم و ....

این مقدمه‌ای بود تا به موارد اتهامی برسم و یکایک آن را مختصراً بررسی کنم. اتهاماتی که در کیفر خواست آمده و من بدون آن‌که حق مراجعه به پرونده و مستندات مدعی را داشته باشم، باید تنها با استفاده از حافظه خود، آن‌ها را پاسخ بدهم.

1- تبلیغ علیه نظام: مدافعان حاکمیت و افرادی که در درون حاکمیت مایل به استبداد و دیکتاتوری بوده و هستند، قرائتی استبدادی و یکه سالارانه از قانون اساسی ارائه می‌کنند که عملاً موجب معطل ماندن بسیاری از اصول قانون اساسی شده است. بخش حقوق ملت و حق حاکمیت ملت از طریق همه پرسی و امثال آن و انتخابات آزاد از نظارت حکومتی استصوابی، کاملاً تعطیل شده است.

برای مثال در طول سی سال پس از تصویب قانون اساسی، حتی یک‌بار برای حل مشکلات و تعیین نظر مردم در مسایل اختلافی شدید، از «همه پرسی» استفاده نشده است! حتی یک‌بار به معترضان به سیاست‌های حاکمیت، حق راهپیمایی داده نشده است!! حتی یک‌بار از «عفو عمومی» استفاده نشده است!! حتی یک‌بار از رهبری کشور، شکایتی علنی در دادگاهی نشده و عادلانه رسیدگی نشده است!! در حالی که ایشان در سخنرانی‌های رسمی و رادیو و تلویزیونی و خطبه‌های جمعه و اعیاد ملی و مذهبی به اهانت‌های مکرر بر علیه منتقدان سیاست‌های کشور که صریحاً اعلام وفاداری به قانون اساسی هم کرده‌اند، ادامه داده و می‌دهد. اخیراً آنان را با عناوین «بی عقل» و «میکروب سیاسی» و «تفاله‌های دشمن» و امثال آن، مورد توهین و تحقیر قرار داده است.

گاه بیگانگان را با ادبیاتی غیر اخلاقی، مورد هجوم قرار می‌دهد، در حالی‌که قرآن کریم صریحاً با نهی«لا تسبوا» از این کار منع کرده است. مسلماً کسی که منطق برتری دارد احتیاج به توهین و بهره گیری از ادبیات غیر اخلاقی ندارد.

آقایان از این‌که به دستگاه قضایی اعتراض کرده‌ام که جرا آمار دروغ ارائه می‌کنند، ناراحت شده و ضمن اقرار به عدم صحت آمار ارائه شده از سوی دستگاه قضایی، آن را مقتضای مصلحت می‌دانند و در همین حال می‌خواهند مرا متهم به «نشر اکاذیب» کنند و آن را در عنوان ثانوی با عنوان «تبلیغ علیه نظام» به من نسبت می‌دهند!!

امام صادق (ع) در روایتی با سند صحیح می‌فرماید: «احب الناس الی من اهدی الی عیوبی = محبوب ترین مردم پیش من کسی است که عیب های مرا به من گوشزد کرده و هدیه می‌کند» حاکمیتی که ادعای پیروی از فقه جعفری (ع) را دارد، بر خلاف روی‌کرد امام صادق (ع) ، گوشزد کنندگان عیوب حاکمیت و انتقاد از آن را شایسته دشمنی و زندان و محرومیت‌های رنگارنگ می‌دانند!! این همه نفرت از منتقدان با سفارش امام صادق (ع) سازگار است یا با سیره مخالفان ایشان؟!

من صریحاً اعلام می‌دارم که نه تنها « علیه نظام» تبلیغ نکرده‌ام، بلکه بر علیه کسانی تبلیغ کرده‌ام که سیاست‌های آن‌ها بر خلاف اسلام و قانون اساسی و نظام منطبق بر آن‌ها بوده است. بلکه تنها بر علیه سیاست‌های آنان تبلیغ کرده‌ام و صریحاً ابراز کرده‌ام که: «حاکمیت مسیرش را منطبق بر قانون اساسی و سایر قوانین کشور و رعایت حقوق شهروندی قرار دهد، تا از سیاست‌هایش حمایت کنیم»

2- اهانت به رهبری: اولاً؛ من در همه انتقادهایم از رهبری، احساس نکرده‌ام که منطق لازم را برای انتقاد نداشته باشم. معمولاً با استدلال به نقد سیاست‌های و روی‌کردهای رهبری پرداخته‌ام و کسی که منطق دارد، احتیاج به اهانت ندارد.

ثانیاً؛ ایشان در اهانت کردن به رقیبان و مخالفان قانونی، چیزی را فروگذار نکرده‌اند! هرچه توانسته‌اند اقدام به توهین و تحقیر کرده‌اند! با توجه به ذیل اصل یکصد و هفتم  قانون اساسی که می‌گوید:«رهبر در برابر قوانین با سایر افراد مساوی است» باید از سوی مدعی العموم تحت تعقیب قرار گیرد و رسماً اعلام شود که «هر کس مورد توهین و تحقیر از سوی رهبری قرار گرفته، با مراجعه به دادستانی، اعلام شکایت کند»

من در سال 1381 رسماً اعلام کردم که «از رهبری شکایت دارم، یک جا نشان دهید که رسماً شکایت کنم و امید رسیدگی عادلانه داشته باشم» ولی هیچ پاسخی جز تهدید نشنیدم. البته می‌دانستم که چنین جایی وجود ندارد، چرا که دستگاه قضایی و سایر دستگاه‌های حکومتی با افتخار می‌گویند:«مطیع امر رهبریم». در چنین مجموعه مطیعی نمی‌توان انتظار داشت که فردی به مراتب فرو دست‌تر از فرادستی چون علی‌بن ابیطالب(ع) را، بتوانند به محکمه‌ای بخوانند که شاکی‌اش از «یهودی» کمتر نیست و متشاکی‌اش نباید برتر از علی (ع) شمرده شود. ولی آن عدل افسانه‌ای امیر مومنان(ع) بود و این بساطی که کمترین شباهت به آن نسخه بی مثال را ندارد. نمی‌توان و نباید با آن مقایسه کرد و گرنه مصداق سخن مولانا خواهی شد که «از قیاسش خنده آمد خلق را».

ثالثاً؛ اگر کسی اهانت‌های رهبری را با استفاده از حق «مقابله به مثل»(و من اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم) بخواهد پاسخ دهد، طبیعی است که «حق اهانت به رهبری» را شرعاً و قانوناً خواهد داشت و قضاوت عادلانه نمی‌تواند متعرض پاسخ دهنده شود. اگر تعرض قانونی جایی داشته باشد باید به سراغ «آغازگر اهانت» برود و او را مسبب ناهنجاری بشمارد و کیفر دهد.

رابعاً؛ ابهام بازجویی بازپرس در مورد تعریف «انتقاد» و نشناختن مرز «توهین» و عدم تفکیک این دو مقوله، سبب انتساب چنین اتهام ناروایی شده است. من هیچ لفظ رکیکی علیه رهبری بکار نبرده‌ام و نه در گفتار و نه در کردار هم بیان یا رفتاری نکرده‌ام که موهم این انتساب باشد.

خامساً؛ اقتضای تساوی رهبری با سایر افراد (که در اصل 107 به آن تصریح شده) شکایت شخص ایشان یا وکیل قانونی ایشان از متشاکی است و این مورد با تخلف از قانون اساسی به تفاوت آشکار بین رهبری و سایر افراد بین رهبری و سایر افراد (هم در اصل شکایت و هم در حد کیفر قانونی) تبدیل شده است. بهتر است که ملاک داوری، عهد و میثاق ملی باشد و گرنه قاضی پرونده نمی‌تواند پاسخ حساب الهی را بدهد. چرا که مطمئناً به قانون اساسی در سال 58 یا 68 رای داده است و این رای، به منزله پذیرش این میثاق است و خداوند سبحان می‌فرماید: «فبما نقضهم میثاقهم لعناهم = بخاطر نقض عهد و پیمان از رحمت خود دورشان ساختیم و قلب آنان را دچار قساوت ساختیم». هشدار! که در روز جزا نه رهبری فعلی کشور از آنان دفاع خواهد کرد و نه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و نه نیروهای مسلح و مسئولان قضایی بالاتر از صادر کننده حکم!!

3- اهانت به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی: مستند حکم بازپرس و نماینده دادستان در انتساب این اتهام به اینجانب، گزارش دروغ اداره اطلاعات نجف آباد است. سی دی آن جلسه پرسش و پاسخ و متن پیاده شده آن را برای ثبت در پرونده ارائه کرده‌ام. گرچه قاضی پرونده از من منکر اتهام طلب مدرک کرد و نه از مدعی!! یعنی قاعده فقهیه «البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر – شاهد آوردن برای ادعا بر عهده مدعی است و اگر شاهدی نیاورد، منکر فقط باید با قسم انکار کند»، در این پرونده معکوس شد و از من طلب شاهد شد که به فضل خدا و برای اثبات دروغ بودن گزارش اداره اطلاعات نجف آباد؛ متن یاد شده ارائه شده است. من نه تنها اهانتی نکرده‌ام که از حیثیت ایشان دفاع هم کرده‌ام.

4- نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی: وقتی عناوینی حقوقی در مفاهیمی غیر حقوقی استفاده شود و رفتارهای قانونی افراد جامعه را بدون دلیل، مصداق عناوین مجرمانه قرار دهیم، بزرگ‌ترین خیانت به قانون، رقم می‌خورد. حاکمیت کشور در بخش‌های اطلاعاتی و قضایی، دیر‌زمانی است که به قوانین کشور، خیانت می‌کنند و مخالفان سیاسی و مخالفت‌های قانونی سیاسی را به این عناوین مجرمانه، متصف می‌کنند. وقتی صاحب مال را بجای دزد بگیرید! دزدها امنیت می‌یابند و صاحبان اموال در ناامنی فرو می‌روند. آنانی که در صحنه سیاسی کشور ایران به عنوان اصلاح طلب شناخته شده‌اند؛ هیچ راهی جز اصلاح امور و سیاست‌های مسئولان نظام را وجهه همت خود قرار نداده و نمی‌دهند. در برابر این جریان، رقیب بی‌انصافی قرار دارد که هرگونه مخالفت با سیاست‌های خود را بر نمی‌تابد و بیان عمل‌کرد خویش و آمار تخلفات خود را پنهان می‌دارد! وقتی کسی به بیان این عملکردهای نادرست می‌پردازد و برای نشان‌دادن کج‌روی‌ها، به ذکر مصداق می‌پردازد، متهم به نشر اکاذیب می‌شود.

جالب است که مدعی و داور در این‌گونه قضایا، طرفداران حاکمیت و یا حاکمان متخلف‌اند و خودشان نسبت به مخالفان سیاسی، هم مدعی‌اند و هم شاکی و هم داور و قاضی!! طبیعی است که از این چرخه قضایی غیر منطقی، چیزی جز محکومیت مخالف سیاسی را نباید انتظار داشت.

در تمامی مصادیقی که در بازجویی‌ها به آن پرداخته شده است، بیان حقایق و واقعیت‌های تلخ ناشی از عمل‌کرد غلط مسئولان را به عنوان نشر اکاذیب معرفی می‌کردند! گزارش‌های دروغ ماموران اطلاعاتی و خبرچینان (که نمونه نجف آبادی آن با ارائه مدرک به اثبات رسده است) معیاری برای اتهاماتی از این قبیل شده است. طبیعی است که نقض آشکار قانون اساسی و عدم مراعات تفکیک قوای مجریه و قضائیه و سپردن بازجویی‌ها به وزارت اطلاعات(از قوه مجریه) و دخالت آشکار آنان در سیر قضایی و حتی پس از محکومیت زندان و اعمال نظر در کیفیت رفتار با زندانی؛ هیچ ثمری جز این‌که بر کشور رفته و می‌رود، نخواهد داشت. یعنی مسیری جز استبداد و دیکتاتوری را پیش پای مسئولان کشور نخواهد گشود. هنوز حقایق بسیاری از جنایات و کج‌روی‌های مسئولان وجود دارد که بر قلم و زبان من متهم، جاری نشده است. مسئولان کشور می‌دانند که امثال من بر چه حقایق تلخی در مدیریت‌های مختلف کشور آگاهند و به امید اصلاح آن‌ها، هنوز دم فروبسته‌ایم!!

اگر اتهامی متوجه ما باشد، اتهام «عدم نشر واقعیات تلخ مدیریت کلان و خرد کشور» است و نه آن‌چه که امروز و دیروز و فردا، حاکمیت کشور، ما را به آن متهم کرده و می‌کند!

من هر چه بیان کرده‌ام را عین حقیقت می‌دانم و تهمت‌زنندگان خویش را متهم به «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» می‌دانم.

5- اقدام علیه امنیت ملی: تمامی عناوین گذشته را مصادیقی برای اتهام« اقدام علیه امنیت داخلی کشور» شمرده‌اند. جالب است که امثال عبدالمالک ریگی و احمد قابل با یک عنوان مشترک اتهامی مواجه می‌شوند!! آیا نباید به چنین مقاماتی که فرق بین تروریسم و اصلاح طلبی را نمی‌دانند تبریک گفت؟!! ما که پرچمدار«ادخلوا فی السلم کافه» بوده و هستیم و از جنایت و خون ریزی در چهره تروریسم دولتی را محکوم کرده و می‌کنیم، از منظر رقبای بی انصاف خود که حاکمیت کشور را در اختیار دارند؛ با تروریست‌ها در یک ردیف قرار می‌گیریم! ما که همیشه از صلح و صفا و عفو و گذشت و وانهادن روحیه خشونت‌طلبی و انتقام، دفاع کرده‌ایم؛ با خشونت هر چه تمام سرکوب شده و در ردیف جنایت‌کاران قرارمان می‌دهند! حتی در بخشنامه قوه قضائیه، اقدام کنندگان به سرقت مسلحانه و متجاوزان به عنف و سیاسیون متهم به اقدام علیه امنیت ملی، در یک ردیف قرار گرفته‌اند تا از مرخصی محروم باشند. پیام آور رحمت خداوندی«محمد بن عبدالله(ص)» تصریح کرده است که « الملک یبقی مع‌الکفر و لا یبقی مع‌الظلم = حکومت با کفر می‌ماند ولی با ظلم و ستم نمی‌ماند» و مدعیان پیروی از او در حاکمیت کنونی ایران، می‌خواهند با ظلم و ستم، نظریه او را باطل کنند!! تردیدی نیست که کلام آن پیامبر مهربان(ص)، حقیقتی انکار ناپذیر است و مبتنی بر آن، هرکس اقدام عالمانه و عامدانه بر ظلم و ستم به شهروندان کشور ایران کرده، یا از این پس به آن اقدام کند، حقیقتاً «برانداز نظام» و اقدام کننده واقعی بر علیه امنیت کشور است. بهتر است که دستگاه قضایی، اولاً؛ خود ستم نکند! ثانیاً؛ از ظلم و ستم دیگر حکومتیان ممانعت کند!!

در جلسه اول دادگاه هم گفتم «من آن زمانی اقدام ناخواسته علیه امنیت ملی انجام داده‌ام که با رای به آقای خامنه‌ای(به عنوان رئیس جمهور) ایشان را در معرض انتخاب به رهبری کشور قرار داده‌ام؛ تا این‌همه ظلم و ستم در زمان تصدی ایشان صورت گیرد، نه تنها از آن ممانعت نکند که حمایت کند و معترضان و منتقدان را شایسته زندان و کیفر بداند و آن‌ها را دشمن شمارد!!»

اگر اشتهای سیری ناپذیر ستم پیشه گان جز با محبوس شدن و محروم شدن صلح طلبان و مسالمت‌جویان مخالف سیاست‌های غیر قانونی و غیر منطقی حاکمیت، آرامش نمی یابد؛ ما را گریز و گزیری نیست که این سرنوشت را بپذیریم و از اعتراض قانونی خود دست بر نداریم. حتی اگر موجب خشم زیاده خواهان گردد و یا ملت به آن اعتنایی نکند! هر چند تا همین‌جا هم شرمنده لطف و احسان ملت ایران پس از عنایت‌های بی‌شمار خداوند رحمان بوده و هستیم.

من بار دیگر تکرار می‌کنم؛

اولاً؛ ما حامی امنیت کشور بوده و هستیم و هرگز اقدامی عالمانه بر علیه امنیت ملی انجام نداده‌ایم.

ثانیاً؛ اقدام کنندگان واقعی بر علیه امنیت ملی کشور، رهبری و تیم کودتاچی حاکم بر کشور است که هنوز هم فضای نظامی و امنیتی پس از انتخابات را در کشور حفظ کرده و مخالفان قانونی را شدیداً سرکوب می‌کنند! در این راه نه حکم خداوندی را می‌پذیرند و نه قانون اساسی و نه سایر قوانین کشور را مورد توجه قرار می‌دهند.

ادعا می‌کند که دادگاهش حکم ابطال پرونده احزاب سیاسی مشارکت و مجاهدین انقلاب را صادره کرده است بدون آن‌که توجه کند که تصمیم گیری در این مورد به عنوان مصداق آشکار «اتهام سیاسی» در دادگستری و با حضور هیات منصفه باید باشد و آن‌ها نه به این امر که به لزوم حضور متشاکی و وکلای او در جلسه دادگاه هم اعتنا نکرده و حکم غیابی صادره کرده‌اند! و آقای خامنه‌ای چشم خود را بر این بدیهیات بسته و این روند خلاف قوانین اساسی و عادی را تایید می‌کند!!

من‌که افتخار عضویت در این احزاب را نداشته‌ام ولی چشم خود را بر این واقعیات تلخ و این ناجوانمردی‌های آشکار نمی‌توانم ببندم! اگر چه سهمیه زندان و محرومیت‌هایم فزونی یابد.

بار دیگر هشدار می‌دهم که روز حساب و جزای الهی را از یاد نبرید و چند روزه حکومت بی ارزش دنیا را به ابزاری برای خریدن غضب الهی تبدیل نکنید و از تجاوز و خودکامگی بپرهیزید و حقوق قانونی و انسانی شهروندان کشور را پایمال طغیان و ستم خویش نسازید.

نمی‌دانم آقای خامنه‌ای در تبعیدگاه ایرانشهر و انقلابیون سال 57 حاضر در حاکمیت در خیال خود به چنین اوضاعی می‌اندیشیدند و قبل از انقلاب چنین حکومتی را انتظار می‌کشیدند، که مخالفان قانونی را به زندان و تبعید و محرومیت‌های مختلف، مجبور سازند؟! آیا ملت ایران در سال 57 به انتظار چنین حاکمیتی نشسته بود و منتهای آرزویش  چنین موجود ناقص الخلقه‌ای بود؟!

خدایا تو شاهد باش که ما هرگز گمان این روزها را نداشتیم. حدس روزهای سال 57 ما چیزی جز حکومتی که مخالف در آن آزاد باشد و کسی بخاطر بیان سخنی مورد تعرض قرار نگیرد و رفاه مردم بهتر از گذشته باشد و قضاوت‌ها مستقل از اراده حاکمان صورت گیرد و جز قانون، اراده‌ای به مردم تحمیل نشود؛ نبود. آن‌چه پیش آمد را ما نمی‌خواستیم و آن‌چه می‌خواستیم محقق نشد.«ماقصد لم‌یقع و ماوقع لم‌یقصد».

می‌گفتند: زندان را به دانشگاهی برای جامعه تبدیل خواهند کرد! آری الان هم زندان را به دانشگاه تبدیل کرده‌اند! دانشگاهی که درس قساوت، اهانت، زیر پاگذاشتن کرامت بشری، طمع‌کاری برای دوره‌های پیشرفته‌تر سرقت، جنایت و قاچاق مواد مخدر را در دستور کار خود دارد! فسادهای مختلف اخلاقی و اقتصادی و فرهنگی را در این دوزخ روی زمین می‌توان مشاهده کرد! اما قضات و مسئولان کشور بر این واقعیات بسیار تلخ و نفرت‌انگیز چشم پوشیده‌اند و توجهی نمی‌کنند!!

در زندان بود که فهمیدم تا چه حد از انسانیت فاصله گرفته‌ایم! زندان را می‌توان معیاری برای تست جامعه دانست! هم قوه قضائیه و هم قوای مجریه و مقننه و هم نیروهای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی را می‌توان در این‌جا دید و سنجید. توان حکومت در مدیریت را هم می‌توان در این دوزخ، اندازه گیری کرد. کاش معترضان و سیاسیون، بیش از پیش به این پدیده توجه کنند و آن را مورد تحلیل دقیق قرار دهند.

در خاتمه به این سخن امیر مومنان علی‌بن ابیطالب(ع) اشاره می‌کنم که در مورد تعرض اندک به یک مرزنشین یهودی، فرمود:« اگر کسی از غم بمیرد نزد من سزاوار است.» امروز اگر کسی زندان مشهد را ببیند و از غم پایمال شدن همه کرامت‌های انسانی، غمی پیدا نکند، انسانش مخوانید!!

 رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه.
احمد قابل
مشهد، زندان وکیل آباد، اتاق عمومی 4، بند 1/6

» انتقاد امیر ارجمند از نابسامانی، آشفتگی و پنهانکاری دولت در سیاست خارجی

در انظار جهانی شعارهای تند می دهند و در خفا مشغول بده بستان هستند

چکیده : امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.

مشاور حقوقی میرحسین موسوی گفت: در حالی که آقای احمدی نژاد با شعارهای تند، جامعه جهانی را علیه مردم ایران تحریک می کند، اطرافیانش با آنهایی که دشمن تلقی می کنند، در حیات خلوت های تاریک و پنهان مشغول بده وبستان هایی هستند که استبداد آن ها را استمرار بخشد.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفت و گو با خبرنگار کلمه با اشاره به این مطلب افزود: درمواضع تند آقای احمدی نژاد غالبا تلاش مخفیانه برای بده و بستان های سیاسی هم وجود داشته است. مذاکره وقتی معنا پیدا می کند که اختلافی وجود داشته باشد و دو طرف برای حل آن مذاکره می کنند. مذاکره تنها با دوستان نیست با دشمن هم می توان مذاکره کرد و اصولا برای اجتناب از خشونت باید چنین کرد. ولی چگونه وبا چه هدفی؟
دکتر اردشیر امیر ارجمند تاکید کرد: ارتباط های پنهانی که در تیم آقای احمدی نژاد مشاهده می شود غیر شفاف و فرصت طلبانه است و به نظر می رسد بیشتر برای تامین منافع جناحی باشد بنابراین از موضع خفت بوده و موجب افول جایگاه ملت ایران می شود.
امیر ارجمند اختلاف درونی اقتدار گرایان و بی اعتمادی حتی در سطوح عالی را از علل و عوامل این گونه رفتار ها در سطح کلان دانست و گفت: آنها حتی در سطوح بالا به هم اعتماد ندارند و همچنین ازکانال های ارتباطی یکدیگر بی اطلاع هستند. اینکه چه کسی و چگونه مذاکره کند و چه جناحی از منافع احتمالی آن بهره مند شود موجب تزلزل سیاست خارجی کشور و تشدید بی اعتمادی جامعه جهانی برای یافتن راه حل مسالمت آمیز می شود و لذا مغایر با امنیت ملی و منافع ملی کشور است.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی تصریح کرد: از یاد نمی بریم که در زمان آقای خاتمی همین انحصار گرایان کنونی تمام توانایی خود را به کار گرفتتد تا هر تلاشی را برای حل وفصل عزت مندانه مشکلات ایران با جامعه جهانی با شکست مواجه کنند و امروز اقتدارگرایان باید در مقابل ملت ایران، نسل های آینده و تاریخ، پاسخگوی هزینه هایی باشند که به ایران تحمیل کرده اند.
وی همچنین با اشاره به تحولات اخیر در دولت گفت: آقای احمدی نژاد در هیچ زمینه ای شفاف عمل نمی کند. عزل وزیر امور خارجه با آن شرایط باعث سرافکندگی کشور در جامعه جهانی است. در این قضیه آقای متکی نیز بر دروغ گو بودن دولت احمدی نژاد اعتراف کرد.
استادحقوق دانشگاه شهید بهشتی همچنین با اشاره به وقایع تروریستی روز های گذشته با بیان اینکه همه باید قویا هر گونه عمل تروریستی را محکوم کنند گفت: انفجار بمب در بین عزاداران حسینی قطعا یک جنایت است و به هیج وجه قابل توجیه نیست و ارتباطی با اقلیت های مذهبی و قومی ندارد در عین حال و در هر زمان نقض حقوق اقلیت های نیز باید محکوم شود.
امیرارجمند اظهار کرد: رهبران جنبش سبز آقایان کروبی، خاتمی و موسوی همواره ضمن تاکید بر تمامیت ارضی کشور بر لزوم رعایت و توجه به حقوق اقلیت ها تاکید ویژه داشته اند.
دکتر امیر ارجمند ادامه داد : متاسفانه شاهد هستیم که گروهی از اقتدارگرایان در صدد تحریک اقلیت های مذهبی و قومی و تشدید خشونت و جو امنیتی و نظامی در کشور هستند.
این استاد برجسته حقوق بشر در پایان، شناسایی و تضمین حقوق اقلیت ها را موجب تثبیت و تضمین تمامیت ارضی, استقلال سیاسی و نا امیدی بیگانگان دانست و تصریح کرد: به بهانه احقاق حق نمی توان ادعاهایی کرد که تمامیت ارضی کشور را با خطر مواجه کند ضمن اینکه  نمی توان به بهانه تمامیت ارضی کشور حقوق اقلیت ها را نادیده گرفت.

تایمز: جمهوری اسلامی رهبران القاعده در ایران را آزاد کرد

تایمز: جمهوری اسلامی رهبران القاعده در ایران را آزاد کرد

روزنامه انگلیسی تایمز امروز(جمعه) مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران تعدادی از رهبران سازمان تروریستی القاعده را آزاد کرده است. بر اساس این روزنامه، رهبران القاعده که در ایران بازداشت بودند، به منظورسازمان دهی مجدد فعالیت های القاعده در نوار مرزی بین افغانستان و پاکستان آزاد شده اند.
روزنامه انگلیسی تایمز امروز(جمعه) فاش ساخت که جمهوری اسلامی ایران تعدادی از رهبران سازمان تروریستی القاعده را آزاد کرد. بر اساس این روزنامه رهبران القاعده – که در ایران بازداشت بودند، به منظورسازمان دهی مجدد فعالیت های القاعده در نوار مرزی بین افغانستان و پاکستان آزاد شده اند.
روزنامه انگلیسی تایمز از قول یک مقام بلند پایه سرویس های اطلاعاتی پاکستان – که نامش را فاش نساخته، نوشته است که مقامات مسئول جمهوری اسلامی ، خصوصاً سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی با کمک های پنهانی خود سازمان القاعده را برای عملیات تروریستی علیه نیروهای ناتو در افغانستان یاری میدهند.
بر اساس اطلاعات روزنامه تایمز، در میان رهبران القاعده که بوسیله جمهوری اسلامی ایران آزاد شده اند نامهای زیر به چشم میخورد:
- “سیف العادل” مصری که بوسیله اف بی آی به لحاظ بمب گذاری در سفارتخانه ای آمریکا در سال ۱۹۸۸ درشرق آفریقا مورد تعقیب است. بر اساس اطلاعات مقام مسئول سرویس های اطلاعاتی پاکستان، “سیف العادل” اخیراً بعنوان رئیس عملیاتی القاعده در افغانستان و پاکستان بر گزیده شده است.
- “سلیمان ابو غیث” اهل کویت و سخنگوی القاعده به هنگام عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ در نیویورک آمریکا.
- “ابو خیر المصری” از نزدیکان “ایمان لظواهری” شماره دو سازمان القاعده.
بر اساس منابع یاد شده، همچنین سه تن از افراد خانواده “اسامه بن لادن” رهبر سازمان القاعده در بین آزاد شدگان هستند.
یاد آور میشویم که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بسیاری از رهبران و اعضای سازمان تروریستی القاعده به ایران پناهنده شدند که بر خی از آنان در بازداشت بسر میبردند.
در همین رابطه، “عمر”، پسر “اسامه بن لادن” در ژوئیه گذشته اعلام کرده بود که بیست تن از افراد خانواده اسامه بن لادن در ایران بسر میبرند.
از سوی دیگر یک روزنامه کویتی در ماه نوامبر گذشته فاش ساخته بود که چندین تن از رهبران القاعده ایران را به مقصد یمن ترک کرده اند.

ابراهیم یزدی در بیمارستان بستری شد

دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل ۸۰ ساله نهضت آزادی ایران که به دلیل شرکت در نماز جمعه فاقد مجوز دو ماه است در زندان بسر می برد به دلیل وخامت حال از زندان اوین به بیمارستان اعزام شده است. از مشخصات بیمارستان و زمان بستری شدن ابراهیم یزدی اطلاعی در دست نیست.
شنیده ها حاکیست دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل ۸۰ ساله نهضت آزادی ایران که به دلیل شرکت در نماز جمعه فاقد مجوز دو ماه است در زندان بسر می برد به دلیل وخامت حال از زندان اوین به بیمارستان اعزام شده است. اما مقامات امنیتی حاضر نشده اند این بیمار سالمند را برای ادامه معالجات موقتا هم که شده آزاد کنند.
به گزارش جرس، از مشخصات بیمارستان و زمان بستری شدن ابراهیم یزدی اطلاعی در دست نیست .دکتر یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت مهندس بازرگان، عضو شورای انقلاب اسلامی و مترجمی مصاحبه های رهبر فقید جمهوری اسلامی در پاریس را در کارنامه خود دارد و از زمان درگذشت مهندس مهدی بازرگان دبیرکلی نهضت آزادی ایران را بر عهده دارد.

برای دخترم مریم / نامه احمد منتظری خطاب به مریم باقی

بنام خدا
برای دخترم مریم
در نوشته‌ای منتشر نشده از خانم مریم باقی جمله‌ای دیدم که یاد یک روز تاریخی افتادم. فرزند ارشد آقای عمادالدین باقی زمانی را تصور کرده که پدرش از زندان آزاد گردیده و در آن روز او دیگر یک پیرمرد است. از دیدن این جمله یاد سال ۱۳۵۶ افتادم. بعد از ظهر بود که به زندان اوین برای ملاقات آیت‌الله منتظری رفتم. محل ملاقات چادری بود که معمولا ایشان و آیت الله طالقانی هم‌زمان با بستگان خود در زیر آن چادر ملاقات داشتند. همیشه آن بزرگواران را با روحیه بالا می‌دیدم. یک روز چهره آقای طالقانی ناخوش و عصبانی به نظر می‌رسید. از پدرم پرسیدم آیا آقای طالقانی مریض است؟ جواب شنیدم که: “نه مریض نیست، خبردار شده‌ که دخترش اعظم خانم را حبس ابد داده‌اند و از این جهت ناراحت است. می‌گوید چطور او تا ابد در زندان باشد؟”.
آری دخترم! اکنون ۳۳ سال از آن تاریخ می‌گذرد و خانم اعظم طالقانی خستگی ناپذیر پا در راه پدر به انجام وظیفه مشغول است و زندان‌بانان را می‌دانی که کجایند.
امام علی(ع) این پند تاریخی را چه زیبا بیان می‌فرماید: “این الفراعنه و ابناء الفراعنه؟ این الاکاسره و ابناء الاکاسره؟” کجا هستند فرعون‌ها و فرزندانشان؟ کجا هستند کسری‌ها و فرزندانشان؟
نمی‌خواهم بگویم اینها هم باید نابود گردند بلکه به پیروی از مکتب حیات بخشی که افتخار پیروی‌اش را داریم امیدوارم که هدایت گردند و از راه اشتباه برگردند و به این ظلم آشکار خاتمه دهند. از شخصیتی مثل عمادالدین باقی که برای انجام وظایف انسانی و اسلامی، آسایش خود و خانواده‌اش را فدا نموده باید تقدیر نمود و زندانی نمودن او ظلم مضاعفی است که با کمال تأسف روا داشته می‌شود. انجمن دفاع از زندانیان یکی از اقدامات انسان دوستانه آقای باقی بود که وجود آن آبروی نظام محسوب می‌شد ولی قدرشناسی نشد و به بدترین وضع تعطیل گردید.
البته در همین حال هم باید همواره شاکر باشیم. چه بسیارند مظلومانی که جفاهایی پیش از این و بیش از این دیده‌اند و می‌بینند ولی با هیاهوی زمان فریادشان را هیچ کس نشنیده است.
در یکی از روزهای زمان حصر غیرقانونی آیت الله منتظری دیدم ایشان ابراز دلتنگی نمودند که آخر به چه مجوزی این محدودیت را برای من گذاشته‌اند؟ من برای تغییر فضای دلگیری پدر عرض کردم آقا شکر خدا کنید. اگر این حرف‌ها را در حاکمیت عراق زده بودید الآن حتی اعضای خانواده شما هم توسط صدام اعدام شده بودند. ایشان از این سخن من ناراحت شد و فرمود: “چه مقایسه‌ای می‌کنی؟ ما یعنی ادعای اسلامی بودن داریم. پیغمبر(ص) رحمة للعالمین بودند و امامان ما در زمان قدرت به هیچکس ظلم نمی‌کردند و اجازه نمی‌دادند به کسی ظلمی روا شود. همیشه به مردم می‌گفتیم حکومت عدل علی(ع) درست خواهیم کرد که امام مسلمین با فرد ذمّی در دادگاه حاضر می‌شوند و قاضی برای رعایت قانون به نفع ذمّی رای می‌دهد. حال کارمان به جایی رسیده که این حکومت را با حکومت صدام مقایسه کنیم؟!”. امیدوارم هر چه زودتر آقای عمادالدین باقی عزیز و دیگر زندانیان بی‌گناه با سرفرازی آزاد گردند.
 ۲/۱۰/۱۳۸۹ احمد منتظری

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه طرح هدفمندی یارانه ها

دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه طرح هدفمندی یارانه ها


ابرازنگرانی ازاجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها دربدترین شرایط اقتصادی کشور
سحام نیوز: روزگذشته میرحسین موسوی در دیداری سرزده و بی خبر به منزل مهدی کروبی رفت. بنا به گزارش خبرنگار سحام نیوز در این دیدار مسائل روز کشور و شرایط مردم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این دیدار آقایان کروبی و موسوی ضمن ابراز تاسف و تالم از حادثه تروریستی ظهر تاسوعای چابهار که منجر به شهادت تنی چند از هموطنان شیعه و سنی گردید؛ با ابراز همدردی و تسلیت با خانواده های داغدار، این واقعه را محکوم نموده واعلام نمودند دشمنان ملت تصور نکنند وحدت واتحاد مسلمانان با این اعمال تروریستی آسیب می بیند.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در ادامه این دیدار از کلیت طرح هدفمندی یارانه ها به عنوان طرحی که در سطح دنیا به عنوان حرکت اقتصادی بنیادین و اساسی است، یاد کردند و خواستار اجرای کارشناسی شده و بدور از هیجان این طرح در جامعه شدند. آقایان کروبی و موسوی از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه در این شرایط بد اقتصادی ابراز نگرانی نمودند و افزودند: اجرای این طرح در شرایطی که کشور با تحریمهای شدید بین المللی روبروست و نیز در وضعیتی که اقتصاد کشور دچار رکود بوده و بیکاری بالای ۳۰درصد به اکثر استان ها سرایت کرده است و تورم در جامعه افسار گسیخته است، اجرای این طرح باریست که فشار آن بر روی اقشار متوسط و کم درآمد جامعه خواهد آمد.ازیک طرف تعطیلی هر روزه کارخانه هاوعدم توانایی پرداخت حقوق توسط کارخانجات و بیکاری کارگران واز طرف دیگر فرار سرمایه ها بدلیل نبود امینت سرمایه گذاری در کشور و نبودن رقابت سالم در اقتصاد و خصوصی سازی، که همه اینها آینده ی تاریکی را در اقتصاد کشور نوید می دهند. این وضع زمانی بدتر می شود که دولت هیچ گوش شنوایی برای شنیدن نظر کارشناسان خبره و صاحبنظران برجسته ندارد! باید فضایی در جامعه پدیدار شود که کارشناسان اقتصادی سخنشان را بی پرده بگویند و نه اینکه با آنان برخورد شود.
.
آقایان موسوی و کروبی در ادامه صحبت های خود مجددا از وضعیت وخیم زندانیان سیاسی و احکام صادره به اتهامات واهی مانند اقدام علیه امنیت ملی و غیره، برای آنان اظهار ناراحتی نمودند و افزودند: دادگاه ها محکومیت های سنگینی برای این زندانیان سیاسی که متاسفانه دامنه وسیعی از اقشار جامعه همچون هنرمند و معلم و وکیل و دانشجو و استاد و روحانی و خبرنگار و غیره را شامل می گردد، صادر نموده است و از طرف دیگر متاسفانه برخوردهای بدور از اخلاق و انسانیت که در زندان صورت می گیرید این زندانیان برای مقابله با این رفتارها مجبور به اعتصاب غذا شده اند.که دراینجا ما از زندانیان سیاسی در خواست می کنیم که به خاطر حفظ جانتان دست از اعتصاب غذا بردارید ومطمئن باشید که پیروزی نهایی از آن مردم و شما خواهد بود.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی همچنین با بررسی وضعیت سیاست خارجی ایران در عرصه بین الملل، از رفتارهای غیر دیپلماتیک دولت ابراز شگفتی کرده و افزودند: سیاست خارجه آنقدر مضحکه شده است که وزیر خارجه منتصب باید خبر برکناری اش را از رئیس جمهور سنگال بشنود! این نحوه برخورد چیزی جز بردن آبروی کشور در عرصه بین المللی نیست و نشان از رفتارهای کودکانه و تلافی جویانه است. این رفتارها عاقبتی جز بی اعتباری بیش از پیش در مجامع بین المللی ندارد. متاسفانه پس از این بی آبرویی طرفین ماجرا همدیگر را به دروغ گویی متهم می کنند درحالی که دروغ کلید تمام گناهان است .
در پایان این دیدار این دو نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، رجز خوانی و خط و نشان های برخی افراد وابسته به جریان اقتدار گرا را بدور از تعقل خواندند و تاکید کردند: ما تا امروز بر راهی که انتخاب کرده ایم محکم ایستاده ایم و در آینده نیز از این راه که چیزی جز احقاق حقوق برحق مردم نیست کوتاه نخواهیم آمد و هیچ ترسی از تهدید و فحاشی و تهمت نداریم. برای ما هیچ فرقی میان این زندان بزرگ که در آن هستیم با زندان کوچک که دیگر زندانیان سیاسی به ناحق در آن محبوسند نیست.وبه امید روزی که فتنه گران واقعی پاسخگوی اعمال خود درپیشگاه ملت باشند

۱۳۸۹ آذر ۳۰, سه‌شنبه

نامه سرگشاده حجت‌الاسلام والمسلمین محتشمی پور به مراجع عظام تقلید

از مراسم امام حسین(ع) جلوگیری کردند / شکایتم را نزد جدم می‌برم


چکیده : در چنین ایامی، عده ای از طریق تلفن یا با ارسال نامه تهدید کرده بودند که اگر برنامه حسینیه، برقرار باشد،‌ دست از مچ قطع شده ام را از بازو قطع خواهند کرد. اینجانب عزاداری برای سیدالشهداء (ع) در حسینیه را همچون اقامه نماز در مسجد می دانم و نیازمند مجوز از کسی ندانسته و تعطیلی و ممانعت از آن را توسط هر کسی حرام می دانم.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید علی‌اکبر محتشمی‌پور در نامه‌ای سرگشاده به مراجع عظام تقلید، از ممانعت نیروهای انتظامی و امنیتی از برگزاری مراسم محرم در دارالزهرا خبر داد.
به گزارش کلمه، محتشمی‌پور در این نامه همچنین جزئیاتی از برخوردهای صورت گرفته با مراسم‌های محرم سال گذشته و فاطمیه امسال در دارالزهرا را نیز فاش کرده و نوشته است: اینجانب عزاداری برای سیدالشهداء (ع) در حسینیه را همچون اقامه نماز در مسجد می دانم و نیازمند مجوز از کسی ندانسته و تعطیلی و ممانعت از آن را توسط هر کسی حرام می دانم. من در این ایام و ساعات؛ با غم و اندوه از اینکه در جمهوری اسلامی ایران نمی توان بر حسین بن علی(ع) و جفاهای رفته بر ائمه اطهار(ع)، اشک ریخت و برای شهدای کربلا سوگواری کرد؛ شکوائیه خود را به جد بزرگوارم،‌ رسول‌الله‌‌(ص) و مراجع عالیقدر و آیات عظام که وارثان مکتب ائمه اطهار(ع) می باشید ،‌ استدعا می نمایم که فریاد مظلومیت هزاران زن و مرد مومنی که با عشق به اباعبدالله (ع) و زهرای اطهر(س) در این حسینیه و سایر مجالس تعطیل شده به عزاداری می پرداختند، به گوش مسئولین نظام رسانده و مانع از خاموشی این مشعل فروزان گردید.
متن نامه این عضو مجمع روحانیون مبارز را به نقل از سایت این مجمع در ادامه بخوانید:
بسمه تعالی
ألسَّلامُ عَلیک یا أباعَبدالله و عَلی الأرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنائک عَلیکَ مِنّی سَلامُ الله أبداً ما بَقیتُ وَ بَقیَ الَّیلُ وَ النَّهار»
محضر مبارک مراجع عظام تقلید (دام ظلهم العالی)
با سلام به پیشگاه مبارک أباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش و سلام و آرزوی طول عمر با برکت برای آن حضرت؛ برخود فرض دانستم که با نگارش این رنج‌نامه خطاب به حضرت‌عالی، که از ارکان مذهب حقه جعفریه و ملجأ و پناه مردم مسلمان ایران و سایر بلاد می باشید و ان‌شاءالله قلبتان مملو از عشق به ائمه اطهار(ع) علی الخصوص أباعبدالله الحسین و فاطمه زهرا «علیهم الاف التحیة و السلام» است، ‌دادخواهی خود را نسبت به ممانعت مسئولین دولتی و انتظامی از برپایی مراسم عزاداری أباعبدالله الحسین(ع) به شما عزیزان برسانم.
اینجانب سیّدعلی اکبر محتشمی پور،‌ که از آغازین روزهای نهضت حضرت امام خمینی(ره)، افتخار سربازی در رکاب آن رهبر فرزانه فقید و بنیانگذار بزرگترین انقلاب و جمهوری اسلامی را داشته ام و به سالیانی که عمر خود را در این راه مصروف کرده، افتخار می نمایم و از پیشگاه خداوند تبارک و تعالی، پیوسته و عاجزانه، استدعا داشته ام که آن را ذخیره آخرت این حقیر قرار دهد، ‌به تأسی از فرهنگ متعالی شیعه، ‌با راه اندازی حسینیه دارالزهرا(س) در ایام و لیالی خاص مانند ایام فاطمیه، محرم الحرام،‌ رمضان المبارک، شب ها و صبح های جمعه و … درصدد برآمدم تا دِین خود را به مادرم فاطمه زهرا(س) ادا نمایم.
بر اساس سنوات گذشته حسینیه دارالزهرا(س) در این ایام و لیالی مراسمی را برای بزرگداشت یاد و نام ائمه اطهار(ع) برپا می نمود و با سخنرانی علماء و ذکر مصائب اباعبدالله(ع) توسط مداحان اهل بیت (ع)، سهم اندکی در ترویج فرهنگ متعالی اهلبیت (ع) و اسلام عزیز ؛ که امروز بشدت مورد نیاز نسل جوان است،‌ داشته باشم.
اما متأسفانه سال گذشته در جریان برگزاری عزاداری اباعبدالله(ع) مصائبی بر ما رفت که از آن به خدا پناه برده ومی برم. سالی که در چنین ایامی، عده ای از طریق تلفن یا با ارسال نامه تهدید کرده بودند که اگر برنامه حسینیه، برقرار باشد،‌ دست از مچ قطع شده ام را از بازو قطع خواهند کرد و آنها غافلند که سراپا حاضرم در این راه سرم را بر نی کنند. در شب عاشوراء ۸۸، که همه دل ها عزادار شهدای مظلوم کربلا بود، عده ای با لباس شخصی و با انواع و اقسام سلاح های سرد،‌ گرم و گاز اشک آور، زنان و مردانی را که برای تسلای خاطر مهدی فاطمه(عج)، عزم حسینیه دارالزهراء کرده بودند، را به بدترین شکل مورد ضرب و شتم قرار داده و مانع از برپایی مراسم شدند.
این واقعه به شکلی دیگر در ایام فاطمیه تکرار شد و عده ای با حضور در حسینیه و سر دادن شعارهای نامربوط، سعی در بر هم زدن مراسم داشتند؛ که با صبر و درایت مومنین حاضر، فتنه ایجاد درگیری این دسته خنثی گردید.
تکرار این رفتار ضد اسلامی را در نظام مقدسی که خود را مهد تشیع می داند؛ انتظار نداشته و در بهتی عظیم، تا کنون ‌لب گَزیده و سکوت کرده ام. مراسم دهه محرم امسال نیز که قرار بود از یکشنبه شب هفتم تا شب یازدهم محرم الحرام برگزار شود؛ با استقرار نیروهای انتظامی و امنیتی، در معابر اطراف و مقابل حسینیه و همچنین بستن درب ورودی همراه بوده و مراسم را به تعطیلی کشاندند. به مؤمنینی که با آگاهی قبلی، برای حضور در مراسم عزاداری به محل حسینیه می آمدند؛ لغو آن را به اینجانب منتسب نمودند.
اینجانب که با افتخار، جان ناقابل خود را فدای اسلام عزیز،‌ امام حسین( ع) و ائمه اطهار(ع) نموده و به آن افتخار می‌کنم، از انتساب این تهمت به خود و حسینیه دارالزهرا(س) به خدای جل و علا پناه می برم. بر حسب وظیفه شرعی و قانونی خود کلیه وقایع سال گذشته و در همان روزهای وقوع جرم های بزرگ به مسئولین عالیه کشور و مقامات انتظامی و امنیتی گزارش گردید که متاسفانه هیچگونه ترتیب اثری داده نشد و نتیجه اینکه امسال نیز همچنان که اشاره شد، مشعل فروزان بزرگداشت واقعه عظیم کربلا را در حسینیه دارالزهراء(س) به خاموشی کشاندند.
اینجانب عزاداری برای سیدالشهداء (ع) در حسینیه را همچون اقامه نماز در مسجد می دانم و نیازمند مجوز از کسی ندانسته و تعطیلی و ممانعت از آن را توسط هر کسی حرام می دانم. من در این ایام و ساعات؛ با غم و اندوه از اینکه در جمهوری اسلامی ایران نمی توان بر حسین بن علی(ع) و جفاهای رفته بر ائمه اطهار(ع)، اشک ریخت و برای شهدای کربلا سوگواری کرد؛ شکوائیه خود را به جد بزرگوارم،‌ رسول‌الله‌‌(ص) و مراجع عالیقدر و آیات عظام که وارثان مکتب ائمه اطهار(ع) می باشید ،‌ استدعا می نمایم که فریاد مظلومیت هزاران زن و مرد مومنی که با عشق به اباعبدالله (ع) و زهرای اطهر(س) در این حسینیه و سایر مجالس تعطیل شده به عزاداری می پرداختند، به گوش مسئولین نظام رسانده و مانع از خاموشی این مشعل فروزان گردید. و از سویدای دل می خوانم:
«اللّهم انا نَشکو إلیکَ فَقدَ نَبیِّنا و غَیبة ولیِّنا و کثرةَ عَدوِّنا و قِلَّةَ عَدَدِنا و شِدَّة الفِتَنِ بِنا و تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَینا»
سیّدعلی اکبر محتشمی پور
دارالزهراء (سلام الله علیها)
ششم محرم الحرام ۱۴۳۲ ه.ق

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

میر حسین موسوی : بر ماست کاری زینبی کنیم

دیدار زهرا رهنورد با خانواده‌ی نسرین ستوده + گزارش تصویر

ندای سبز آزادی: زهرا رهنورد با خانواده نسرین ستوده که این روزها در اعتصاب غذای خشک به‌سر می‌برد، دیدار و با آنها اظهار همدلی و همدردی کرد.
به گزارش کلمه، رهنورد در این دیدار گفت: «نسرین ستوده در آینده‌ای نه چندان دور به نماد استقامت زنان و مردان ایرانی تبدیل خواهد شد، روزی که دور نیست، همان روزی که مردم ایران صبح آزادی را در آغوش خواهند گرفت.»
نسرین ستوده حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است. او عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی ِ کودک‌آزاری و کودکان ِ در معرض اعدام را برعهده داشته‌است
ستوده، که در اعتصاب غذای خشک به‌سر می‌برد، به دلیل وخامت وضعیت جسمی‌اش به بهداری زندان منقل شده است. او اعلام کرده که حاضر به شکستن اعتصاب غذایش نیست.
این سومین باری است که وی در طی صد روز بازداشتش دست به اعتصاب غذا می‌زند و این بار، با توجه به تحلیل رفتن قوای جسمانی‌اش، وضعیت بسیار خطرناکی را پشت سر می‌گذارد.
رضا خندان، همسر نسرین ستوده، و دو فرزند خردسالش به شدت نگران حال او هستند؛ چرا که اخبار رسیده از زندان اوین، بسیار نگران‌کننده است، اما هیچ‌یک از مسئولان قضایی در این باره پاسخگو نیستند.

 

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

میر حسین موسوی: پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همه‌جای ایران عزیز رسانده است

میر حسین موسوی: پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همه‌جای ایران عزیز رسانده است

ندای سبز آزادی: میرحسین موسوی با انتشار پیامی خطاب به اعتصاب کنندگان از آنها خواست تا اعتصاب خود را بشکنند.وی در این پیام کوتاه خطاب به زندانیان اعتصاب کننده می گوید:"امروز دلبستگان به آزادی و عدالت و عظمت ایران، نگران سلامت شما هستند و امید آنکه شما با شکستن اعتصاب غذای خود در این روزهای یاد و یادآوری حماسه‌ی حسینی، خانواده‌ها و همراهان جنبش سبز را از نگرانی نجات دهید."
نسرین ستوده، محمد نوری‌زاد، غلامحسین عرشی، رضا شهابی و آرش صادقی از جمله زندانیانی هستند که در اعتصاب غذا به سر می‌برند و اوضاع جسمی همه‌ی آنها وخیم گزارش شده است.
به گزارش کلمه، متن کامل پیام میرحسین موسوی خطاب به زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می‌برند، به شرح زیر است:
دوستان و همراهان در بند،
طرفداران آزادی و حقوق انسانی و پایبندان پر استقامت ارزش‌های ایرانی و اسلامی

ملت ما امروز بیش از همیشه از رنج‌ها و فداکاری‌های شما آگاه است. پیام ایستادگی شما را نسیم سبز آگاهی دهن به دهن و سینه به سینه به همه‌جای ایران عزیز رسانده است.
امروز دوستداران ملت می‌دانند در این راه زنان و مردانی دلیر آماده‌اند که تا آخرین نفس مقاومت کنند تا همچنان امید برای تحقق زندگی شایسته برای مردم زنده بماند.
ترکیب کسانی که امروز در زندان‌ها جان بر کف نهاده‌اند، قابل تأمل و عبرت است: زن و مرد و هنرمند و کارگر و حقوقدان و معلم؛ انسان‌هایی فرهیخته از هر صنف و طبقه و گروه و قشر.
دوستان جان بر کف

امروز دلبستگان به آزادی و عدالت و عظمت ایران، نگران سلامت شما هستند و امید آنکه شما با شکستن اعتصاب غذای خود در این روزهای یاد و یادآوری حماسه‌ی حسینی، خانواده‌ها و همراهان جنبش سبز را از نگرانی نجات دهید.

پیام مهدی کروبی به محمد نوری‌زاد: ملت ایران به وجود آزادمردانی چون شما نیازمند است

پیام مهدی کروبی به محمد نوری‌زاد: ملت ایران به وجود آزادمردانی چون شما نیازمند است

ندای سبز آزادی: حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی در تماس تلفنی با همسر محمد نوری زاد، ضمن دلجویی از خانواده ایشان، آخرین وضعیت جسمی و روحی محمد نوری زاد را جویا شد.
به نوشته سایت تغییر، در این تماس تلفنی که پیش از بازداشت همسر آقای نوری زاد صورت گرفت، دبیر کل حزب اعتماد ملی از پایداری و صبوری خانواده محمد نوری زاد قدردانی و برای سلامتی آقای نوری زاد دعا کرد.
مهدی کروبی در این تماس که دومین گفت‌وگوی تلفنی او با همسر نوری زاد بود، ضمن ابراز نگرانی درخصوص سلامتی محمد نوری زاد، خواستار اتمام اعتصاب غذای خشک محمد نوری زاد شد و در این رابطه پیامی صادر کرد که متن آن بدین شرح است:
بسمه تعالی
امروز یاران اصیل انقلاب و دوستداران و علاقمندان نظام و ایران که همگی نگران آینده سرنوشت کشور هستند به جهت پاسداری از منافع ملی و عزت و سربلندی ایران، مورد هجمه و ظلم عده ای نو کیسه و جریانی مشکوک قرار گرفته اند و در این راه، خود و خانواده هایشان متحمل هزینه های بسیاری گردیده اند.
محمد نوری زاد که خدمات ارزشمند و ماندگار وی در فراز و نشیب سه دهه انقلاب همواره خوش درخشیده از جمله دهها آزادمردانی است که متاسفانه امروز به ناحق در شرایط سخت زندان بسر می برند. اما بر این باوریم برای حفظ منافع ملی و اصل نظام از طمع دشمنان و نا اهلان، صبر و ایثارگری لازم است و تک تک ما از پرداخت هر گونه هزینه در این راه باکی نداریم.
برادر ارجمندم آقای محمد نوری زاد، امروز شما همچون گذشته در سنگر دفاع از انقلاب و نظام سربلند گشته اید اما همان طور که خود نیز بر آن واقفید در این راه ارزشمند و خطیر، مسیری بس طولانی در پیش رو داریم، امروز ملت ایران بیش از پیش به وجود آزاد مردانی همچون شما نیازمند است، لذا بنده از شما خواهش می کنم به جهت حفظ سلامتی و تداوم پایداری در این راه به اعتصاب غذای خود خاتمه دهید.
امید است با پا درمیانی عقلای نظام، هر چه زودتر شاهد آزادی تمامی زندانیان بی گناه با هر سلیقه و مسلکی که قلب آنان برای سرافرازی ایران می تپد و بازگشت آنان به کانون خانواده هایشان باشیم تا ان شاءالله زمینه برای پیشرفت و آبادانی کشور همراه با امنیت و رفاه و آسایش شهروندان فراهم شود.
والسلام
مهدی کروبی
۲۴/۰۹/۸۹

۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

فایل صوتی و نسخه موبایل یادداشت محرم میرحسین


فایل صوتی و نسخه موبایل یادداشت محرم میرحسین

چکیده : فایل صوتی و نسخه موبایل یادداشت محرم میرحسین

نسخه پی دی اف برای چاپ و تکثیر
جهت دریافت فایل صوتی اینجا کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی نسخه موبایل اینجا کلیک نمایید.
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.

فراخوان ندای سبز الله اکبر در شب عاشورای حسینی

فراخوان ندای سبز الله اکبر در شب عاشورای حسینی

گروهی از جوانان اصلاح طلب و سبز در بیانیه ای به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و سالگرد عاشورای خونین ۸۸ از از همگان دعوت کردند در شب عاشورای حسینی وشام غریبان شهدای عاشورای ۸۸ با فریاد الله اکبر خود راس ساعت ۲۲ شب ندای حق خواهی و ظلم ستیزی حسین (ع) را احیا کنند.
به گزارش تحول سبز، ما جوانان سبز ایرانی از همه ملت غیور ایران دعوت می کنیم با استفاده از فرصت برپایی تکایا و مجالس عزاداری ماه محرم به تعمیق اندیشه های سبز ایرانی و افشای زوایای کودتای خونین ۸۸ در میان آحاد مردم ایران همت بورزند ونیز از همگان دعوت می کنیم در شب عاشورای حسینی وشام غریبان شهدای عاشورای ۸۸ با فریاد الله اکبر خود راس ساعت ۲۲ شب ندای حق خواهی و ظلم ستیزی حسین (ع) را احیا کنند و در نماز ظهر عاشورا ضمن دعا برای پیروزی عاجل عدالت طلبان و مظلومان برای شادی روح شهدای جنبش سبز بخصوص شهدای ظهر عاشورای ۸۸ دعا کنند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:{
هموطنان سبز ایرانی!
بار دیگر محرم از راه رسید. ماه پیروزی خون بر شمشیر. ماهی که منطق و عدالت خواهی و حق طلبی در برابر زور و قدرت طلبی و ظلم ایستاد و حماسه ای ماندگار و شور انگیز خلق نمود. حسین(ع)، این نماد شجاعت و حق طلبی و ظلم ستیزی به انسانهای بعد از خود یاد داد که در برابر زر و زور و ریا و دروغ و ظلم و تزویر خاموش ننشینند و برای حفظ انسانیت خویش هر چند مظلومانه مبارزه نمایند.
همانطور که یاور راستین جنبش سبز میر حسین موسوی در پیام اخیر خود آورده است:
“حسین (ع) زمانی به پا خاست که بازمانده‌ی دستاوردهای نهضت نیای خود را در معرض تندبادهای تمامیت‌طلبی تشنگان قدرت یافت و ذبح دین در پای برج و باروی کاخ ستمگری و خودکامگی مشاهده کرد. حسین (ع) می‌دید که باطل را لباس حق می‌پوشانند و حق را باطل جلوه می‌دهند”
“حسین (ع) می‌دانست که در این راه چه رنج‌های بزرگی در انتظار اوست: مفتیان مزدبگیر، او را به خروج از دین و ایجاد فتنه متهم خواهند کرد، خاندان پیامبر (ص) را در محاصره‌ی تنگناها و بی‌حرمتی‌های پیاپی قرار خواهند داد، و او را بر سر دوراهی انتخاب میان زندگی ذلت‌بار یا ایستادگی برای حق‌خواهی قرار خواهند داد؛ و او ایستادن را برگزید.”
ملت مبارز و مومن ایران با درس گرفتن از حماسه عاشورا همواره در صف اول مبارزه با ظلم و استبداد قرار داشته و دارند. راهپیمایی های تاسوعا و عاشورای حسینی در سال ۵۷ که کاخ ظلم و استبداد شاهنشاهی را به لرزه درآورد الگوئی شد تا در عاشورای ۸۸ ملت ایران را برای ادامه مبارزه با ظلم به صحنه بیاورد.
اما همانطور که میر حسین موسوی می گوید “به یاد دارید که در عاشورای سال گذشته با عزاداران معترض چه کردند: آنها را از پل‌ها به پایین انداختند، با ماشین از روی پیکر بی‌دفاع آنان گذشتند، سینه‌ی مالامال از عشقشان را هدف گلوله قرار دادند، و آنگاه بی‌شرمانه عکس‌العمل مردم خشمگین را با نمایش ناقص و گزینشی در رسانه‌هایشان، شورش دست‌نشانده‌های استکبار نامیدند و فریاد وا اسلاما سر دادند! آیا آن کس که ماشین پلیس دوبار از روی او رد شد، آمریکایی بود یا کسانی که از روی پل به پایین پرتاب شدند دست‌نشانده‌ی آمریکا و اسرائیل؟ یا کسانی که در ظهر عاشورا حسین حسین گویان مورد تیر مستقیم گرفتند از لشگر یزید و عمروعاص و ابن‌زیاد؟ پس از آن هم به دستگیری تعداد زیادی زن و مرد از بهترین فرزندان این انقلاب و آّب و خاک پرداختند تا فریادها را در گلو خفه کنند. غافل از آنکه خشم فروخورده‌ی مردم آگاه و مظلوم بسیار خطرناک‌تر از فریادهای تظلم‌خواهی آنها خواهد بود.”
ملت مبارز ایران!
اینک در آستانه عاشورایی دیگرقرار داریم و نیزاولین سالگرد عاشورای خونین ۸۸٫ جنبش عدالت خواهی و حق طلبی سبز ایران میداند که پیروزی در این راه با صبر و استقامت در مبارزه محقق خواهد شد وآماده است تا از هر روزنه ای هر چند کوچک اعتراض خود نسبت به ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق ملت را فریاد بزند.
از اینرو ما جوانان سبز ایرانی از همه ملت غیور ایران دعوت می کنیم با استفاده از فرصت برپایی تکایا و مجالس عزاداری ماه محرم به تعمیق اندیشه های سبز ایرانی و افشای زوایای کودتای خونین ۸۸ در میان آحاد مردم ایران همت بورزند ونیز از همگان دعوت می کنیم در شب عاشورای حسینی وشام غریبان شهدای عاشورای ۸۸( ۲۵ آذر ماه ) با فریاد الله اکبر خود راس ساعت ۲۲ شب ندای حق خواهی و ظلم ستیزی حسین (ع) را احیا کنند و در نماز ظهر عاشورا ضمن دعا برای پیروزی عاجل عدالت طلبان و مظلومان برای شادی روح شهدای جنبش سبز بخصوص شهدای ظهر عاشورای ۸۸ دعا کنند.
ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
جمعی از جوانان سبز اصلاح طلب

ننگ عاشورای 88 و کج راهه هایی که فرومایگان می روند

ننگ عاشورای 88 و کج راهه هایی که فرومایگان می روند

ندای سبز آزادی: چکمه پوشان استبداد این روزها بدجوری به دست و پا افتاده اند تا درماندگی و واماندگی خود را رفع و رجوع سازند و در این راه از هیچ فرومایگی بی شرمانه ای دریغ نمی ورزند. از شکنجه و داغ و درفش و تحقیر حقیقت گرفته تا لاف تقدس و تدین، هر چه که در چنته دارند برای نجات خود ار منجلابی که به دست خود ساخته اند بکار می برند تا مگر از این مهلکه گریزی برای خود دست و پا کنند و نمی توانند. دریغا که آنقدرها شجاعت هم در قاموسشان پیدا نمی شود که با چهره خویش به معرکه بیایند و نقاب بر صورت می کشند تا در روزگار مبادا کسی پایشان گیر مهلکه نباشد. یک روز از تریبون نماز جمعه خودشان را حسین (ع) زمانه می دانند و حق خواهان مخالف خوانشان را عمر بن سعد و یزید و روز دیگر چون مار خنجر خورده به خود می پیچند و بر مارهای برآمده از شانه های ضحاک درونشان طلب خون و اعدام می کنند.
در این میانه هم صد البته پیدا می شوند وکیل الدوله های به ظاهر مستقلی که ته مانده اعتبار خودشان را هم خرج فحاشی و دروغ بافی های کودکانه شان کنند تا مبادا از قافله انتخابات بعدی عقب نمانند و جایی هم در مجلس بعدی برای آنها باشد تا بلکه بتوانند هنوز و همچنان با تاختن های فریبکارانه بر رئیس دولتی که خودشان هم می دانند تقلبی و قلابی است، برای خود آبرویی خریده باشند و نقش مخالفخوان داستانهای مستور قدرت را به درستی ایفا کنند و البته در این میانه بدبختانه آن قدر شهامت و شجاعت هم ندارند که با نام نامی خودشان صحنه را بگردانند و تمام ترجیحشان این است که پشت نقاب نامهای مستعار پنهان شوند تا مبادا نیمه پنهان واقعی شان که قدرت طلبی و کسب عافیت به خرج از کیسه ملت است را برای دیگران بر ملا شود و در سایتهای هزار کاره شان مقاله به نامی می زنند که وجود خارجی ندارد و خودشان را پشت نامهای مستعاری همچون " لیلی محسنی " پنهان می کنند تا مبادا اگر روزگاری ورق برگشت و خواستند به طرفی بروند که باد می خواهد، حرفی برای گفتن و بهانه ای برای برگشتن داشته باشند.
فراموشکاری مردمان به ظاهر اهل میانه

بادنشینان کشتی بی سرانجام استبداد که در تملق و چاپلوسی به قول شیخ شجاع اصلاحات، روی شیخ .... را سفید کرده اند و در بسط و گسترش فرهنگ تملق و دروغ کفگیر هنرشان به ته دیگ رسیده است این روزها خواستار اعدام رهبران جنبش سبز یعنی میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی شده اند و هم صدا با بلندگوهای فاشیستی استبداد با فهرست کردن اتهاماتی مانند آتش زدن خیمه های امام حسین، کشیدن چادر از سر یک مادر شهید، بی ناموسی و شهوترانی در یک اتوبوس، حمله به یک جوان به علت ریش داشتن، سنگباران کردن نمازگزاران، آتش زدن اموال عمومی و حمله به مردم در روز عاشورا توسط طرفداران جنبش سبز، قلم زده اند که: " جنایات سبزهای اموی در روز عاشورا چنان بود که کاسه صبر انقلابی ملت را لبریز کرد. " عجب!
بدا به حال دروغگو جماعت که فراموشکار است و این البته از امراض وکیل دوله بودن است که دروغ را به جای حقیقت قالب رسانه ای کنی که البته مخاطبانش به مراتب با درایت تر و بالغ تر از دلسوزیهای فریبکارنه است و می تواند سره را از ناسره تشخیص بدهد.
البته و صد البته که جناب وکیل الدوله دست پیش می گیرد تا مبادا پس بیافتد و می داند که اگر واقعن عدالتی در این سرزمین در کار بود آنکه باید به میز محاکمه کشیده می شد نه رهبران سبز پوش مردم که امثال خود او هستند که این روزها بر صندلی مرکز پژوهشهای مجلسی تکیه زده اند که قرار بود در راس امور باشد و حالا در عرض امور هم نیست چه برسد به راسش. که اگر عدالتی در کار بود باید اول از همه یقه خود را می گرفت که فلانی تو که به اصطلاح نماینده مردم بودی، ندیدی، نشنیدی که چطور خودروی اقتدارگرایان سرمست از قدرت و البته ترسیده و واخورده از خشم مردم از روی تن مجروح " امیرارشد تاجمیر "، شهروندی بی گناه نه یکبار که چند بار در همان ظهر عاشورای کذایی در میدان ولیعصرعبور کرد و جان انسانی بی گناه را به کام ضحاکان مار دوشی نشاند که تو این روزها نان تملقشان را می خوری؟
که اگر قضاوتی به قول شاملوی بزرگ در کار بود که ابتداتر از همه خود تو را به میز محکمه می سپرد که چطور دیدی و شنیدی که مردم بی گناه را در روز عاشورا ترور کرده اند و سکوت اختیار کرده ای؟ لابد جناب حضرتتان یادش رفته که " سیدعلی حبیبی موسوی " خواهر زاده میرحسین موسوی که جگر پاره اش هم بود و در همین عاشورایی که امثال شما با سکوت در برابر جنایات پیش از آن، آن را رقم زدید به شهادت رسید و ترور شد. لابد یادتان رفته یا فراموش کرده اید که در همین ظهر عاشورایی که شما علمش را برای دو روز بیشتر در مرکز پژوهشها ماندن به سینه می زنید جوانان نازنین این سرزمین را از روی پل به زیر انداختند و زدند و کشتند و وحشاینه ترین اعمال را با مردم کردند؟ راستی را شمایان در این میانه چه کردید؟ وقتی دیدید یاران انقلاب را که روزی افتخار همنشینی شان را به سینه می زدید گرفتند و بردند و به سیاهچاله های مخوف استبدادشان کشاندند؟ راستی را آقای وکیل الدوله توهمانی هستی که در دهه شصت افتخار بودن در کابینه میرحسین موسوی بود؟ چطور شده است که تا بوی انتخابات که چه عرض کنم انتصابات مجلس شورای بعدی را شنیده ای دندان تیز کرده ای و دم از اعدام می زنی؟ شما نبودی و ندیدی که در مجلسی که رئیس شب انتخابات پیروزی میرحسین را به او تبریک گفته بود چطور پرونده کهریزک ماست مالی شد و به طرفه العینی قربانی قدرتی شد که تو از سر و کولش بالا می روی؟ این همه قدرت برایت شیرین است و این همه در قدرت ماندن برای مهم است؟
دروغهای شاخ دار مردمان فرومایه
استبداد جان و توانش را همواره از فرومایگی کسانی طلب می کند که جیفه دنیا را به خورشید حقیقت ترجیح می دهند. فرومایگانی که در منجلابی از دروغ و توهم و فریب دست و پا می زنند و چون معتادی ناتوان از ترک اعتیاد هر روز بیشتر از دیروز در این منجلاب فرو می روند. این روزها کسانی طلب اعدام میرحسین و خاتمی و کروبی را می کنند که چشمشان را بر روی حقایق بسیاری بسته اند. این جماعت که هر چه دارند از بزرگی و بزرگواری مردمان سبز پوش سرزمین من است، به جای به محکمه بردن دزدان واقعی رای مردم و محاکمه قاتلان امثال ندا و سهراب و روح الامینی ها و به جای حتی پرسیدن یک سئوال از مسببان اصلی حوادثی نظیر عاشورای 88 و حوادث قبل از آن سراغ اعدام مردمی ترین و باوفاترین یاران امام و انقلاب رفته اند و دریغا که حتی همین را هم شهامت ندارند که با نام خود به عرصه رسانه بسپارند که می دانند اساس مدعایشان برآب است و خود نیز بهتر از هر کس دیگری می دانند، آفتاب حقیقت را نتوان با بر پا کردن چوبه دار پوشاند و اگر می شد که حالا اصلاً حسین(ع) و عاشورایی نبود تا شمایان و امثال شمایان در چنین روزهایی روی یزید را سفید کنید و دست به قتل مردمی بزنید که تنها جرمشان طلبیدن حق و رایشان بود. باید از امثال این فرومایگان که استبداد چکمه های خونینش را بر شانه آنان استوار کرده پرسید در زمانه اینترنت و اطلاعات که به طرفه العینی می توان همه واقعیت تاریخ را دید، چطور در جریان کشته شدن هواداران جنبش سبز در عاشورای پیشین قرار نگرفتید؟ عاشورایی که در آن بنا بر ادعای رسانه های متملق و ترس خورده خودتان حداقل ۵ تن از معترضان کشته و تعداد زیادی زخمی شدند؟ بگذریم که منابع خبری مردمی، بین المللی و رسانه ای نزدیک به جنبش سبز، تعداد کشته شده ها و زخمی های این روز را بسیار بیشتر از این آمار اعلام کرده اند.
همان عاشورایی که به گفته شاهدان عینی و براساس گزارش رسانه ها، به همراه تظاهرات روز ۳۰ خرداد سال 1388، خونین ترین اعتراضات به حکومت دروغ شما بود. همان عاشورایی که به گواه صدها عکس و فیلم منتشر شده در آن روز و روزهای پس از آن که در اینترنت و تلویزیون های ماهواره ای منتشر شده، نیروهای امنیتی و لباس شخصی وابسته به استبدادیان شب زده برای سرکوب معترضان از انواع اسلحه های گرم و سرد استفاده کرده بودند و این همه در حالی اتفاق افتاد که علیرغم پوشش تصویری گسترده اتفاقات آن روز توسط دوربین های تلویزیون دولتی، هیچ تصویری از آتش زدن خیمه های عزاداری توسط معترضان یا حمله به نمازگزاران منتشر نشد و آنچه دوربینهای موبایلهای مردم نشان می دهد، حمله وحشیانه چکمه پوشان بی دینی است که به نام دین و به اسم خدا به عزادارن سبز پوشی که تنها جرمشان عزاداری برای امام حسین(ع) است، یورش می برند و آنان را در حکومتی که داعیه عدل علی (ع) را دارد به خاک و خون می کشند.
در همان روزها بود که در برابر سکوت شرم آور شما باز هم این میرحسین موسوی بود که گفت و نوشت: " زیر کردن راهپیمایان و تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست."
ننگی که پاک نخواهد شد
گوش کن برادر وکیل مجلسی که در راس امور باید باشد و نیست چون حق خواهی در این زمانه بهایش ترک ماترک دنیاست! ششمین روز دی ماه سال 1388 ننگی است که هرگز از دامان مستبدان دروغگو و فریبکار سرزمین من پاک نخواهد شد. تو هم برادر اگر می خواهی می توانی با سکوتی که در این همه مدت اختیار کرده ای در این جرم تاریخی شریک مجرمان باشی. اختیارش با خود تو و امثال توست. اما این لکه ننگ را نمی شود با مرگ و اعدام دیگران پاک کرد و راه خروج از بن بستی که خودکامگان با خودکامگی و دروغ و فریب برای خود ساخته اند پاشیدن تخم نفرت و کینه نیست. برادر من تو که مدعی منطق و حساب و کتاب هستی چرا؟ تفنگت را زمین بگذار. زمانه زمانه کین خواهی کورکورانه نیست. فکر فردا باش برادر من! فردایی که همین نزدیکی است. همان فردایی که چو از راه رسید و عدالتی میان من و تو برقرار کرد، خلایق از تو خواهند پرسید که راستی را فلانی! هزینه آن همه سکوت و خود را به ندیدن و نشنیدن زدنت چه بود؟ آیا چیزی جز گلگون شدن چهره جوانان راست قامتی بود که تنها گناهشان بی گناهی بود و تنها جرمشان گناه ناکرده؟ آن روز دیر نیست برادر من. فکر آن روز باش! صدای زمزمه عاشقان آزادی را نمی توان اعدام کرد. حقیقت بر سر هیچ طناب داری نمرده است. این را از تارخ بپرس.