جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

قلم را که فروختید؛ وجدان هم ندارید؟

چکیده :دیروز رسانه‌های امپراطوری دروغ و وابسته به جریان حاکم بر دولت، امتحان اخلاقی روز 11 خرداد 90 را آنچنان شرم‌آور از سر گذراندند که مردودی برای اعلام نتیجه‌ی آن، واژه‌ی گویایی نیست. اما هاله سحابی، خود پیش از مرگش، آخرین پاسخ را به این رسانه‌ها داده بود؛ آنجا که پوستری رنگ و رو رفته اما آشنا را بر روی دیوار خانه و در معرض دید سوگواران حاضر در منزلش باقی گذاشته بود؛ پوستری که روی آن نوشته بود: دروغ ممنوع!...

کلمه- گروه سیاسی : اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید. این آخرین سخن امام حسین (ع) خطاب به لشکر یزید، پس از هزار و چهارصد سال هنوز در متن اندیشه‌های پیروان آن امام قرار دارد. اما دیروز رسانه‌های مدعی ولایت و وابسته به جریان حاکم بر دولت، امتحان اخلاقی روز ۱۱ خرداد ۹۰ را آنچنان شرم‌آور از سر گذراندند که مردودی برای اعلام نتیجه‌ی آن، واژه‌ی گویایی نیست.
دیروز از اولین دقایق پس از اعلام خبر درگذشت هاله سحابی در اثنای تشییع جنازه‌ی پدرش، رسانه‌های مدعی اصولگرایی به آب و آتش زدند تا جنایت صورت گرفته در جریان این تشییع و شهادت مظلومانه را پنهان سازند و جفای روا داشته شده در حق خانواده سحابی و همه‌ی همدردان همراه با آنها را رفع و رجوع کنند؛ آن هم با شیوه‌ی همیشگی خود، یعنی تحریف واقعیت، دروغ‌پردازی، فشار بر خانواده‌ی مظلوم برای اعلام سخنان مورد نظر نهادهای امنیتی و نیز انتشار اخبار نخ‌نمای امنیتی و پشت پرده برای تحت‌الشعاع قرار دادن ظلم‌های صورت گرفته؛ یعنی همان شیوه‌ای که در ماجرای قبلی، از قتل ندا آقاسلطان گرفته تا عاشورای ۸۸ و پس از آن، به کار برده بودند.
هنوز دقایقی از رسیدن خبر درگذشت باورنکردنی هاله سحابی به تشییع‌کنندگان پدرش نگذشته بود که ایرنا، خبرگزاری دولت احمدی‌نژاد، اولین دروغ را درباره تشییع مهندس سحابی منتشر کرد و در گزارشی از مراسم تشییع و تدفین نوشت: “مراسم تشییع بعد از اقامه نماز میت از منزل مرحوم سحابی شروع شد و جمعیت برای شرکت در مراسم تدفین بدنبال آمبولانس حامل جنازه به گورستان رفتند. تشریفات مذهبی در گورستان به هنگام تدفین جنازه در حضور مشایعت کنندگان صورت گرفت و آنها بعد از تدفین بر مزار مرحوم فاتحه قرائت کردند.”
این در حالی بود که در تمام گزارش‌های مستقل و قابل استناد از این مراسم، به این نکته اشاره شده که تدفین جنازه عزت‌الله سحابی بدون حضور تشییع‌کنندگان و حتی بدون حضور خانواده‌ی وی صورت گرفته است.
دروغ بعدی را ساعتی بعد، سایت تابناک برعهده گرفت که ادعا کرد: “در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییع کنندگان، با یکدیگر درگیر شدند.” حال آنکه به گفته‌ی شاهدان عینی، درگیری اصلی مربوط به قبل از این بوده که خانم هاله سحابی بر زمین بیفتد و خود او در آن درگیری مضروب شده است.
اما انتشار گسترده‌ی اخبار مربوط به این حادثه‌ی دردناک در سایت‌های سبز و شبکه‌های اجتماعی، خبرگزاری‌های انحصار طلب را به تناقض‌گویی انداخت، به طوری که دروغ‌هایشان نیز با هم سازگار نبود؛ به طوری که از سویی خبرگزاری مهر از “درگذشت دختر سحابی در بیمارستان” خبر می‌داد و از سوی دیگر، خبرگزاری ایرنا گزارش می‌کرد که: “خانم سحابی در منزل پدری و یا در مسیر بازگشت از مراسم، از دنیا می رود و وقتی او را به مرکز منتقل کردند، حداقل ۳۰ دقیقه از زمان فوت او می گذشت.”
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ریاست حسینیان هم از صف دروغ‌سازان جا نماند و علت فوت هاله سحابی را “بر اثر افت فشار و شوک شدید ناشی از درگذشت پدر” اعلام کرد.
علت فوت هاله سحابی البته از این هم فراتر رفت و علاوه بر سابقه‌ی بیماری قلبی و افت فشار و شوک ناشی از مشاهده جنازه پدر، آن هم به طور ناگهانی و بعد از ۳۶ ساعتی که از مشاهده‌ی جنازه‌ی پدر توسط او می‌گذشت!، یک علت دیگر نیز به علل فوت او اضافه شد تا نقش ماموران ضارب در این حادثه کتمان شود: گرمای هوا.
این علت را یکی از مسئولان امنیتی دولت در مصاحبه با ایسنا اعلام کرد. مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری تهران گفت: “خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند، مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.”
این مسئول دولتی البته به شیوه‌ی همه‌ی دروغ‌پردازان کم‌حافظه، فراموش کرد که محل این تشییع در لواسانات و موقع آن نیز در ساعات آغازین صبح بوده که دمای هوا در آن زمان و مکان، بسیار خنک‌تر از آن است که بتوان آن را گرما نامید.
اوج دوری از وجدان در روز ۱۱ خرداد ۹۰ را نیز خبرنویسان خبرگزاری فارس تجربه کردند که با نقل هشداری قدیمی درباره‌ی سلامتی هاله سحابی که ماموران امنیتی وی را به زندان افکنده بودند، ادعا کرد که جریان ضد انقلاب از مدت‌ها پیش منتظر فوت هاله سحابی بوده‌اند! این خبرگزاری البته این مغلطه‌ی کثیف را در کنار خبرهای مربوط به نگرانی و ناراحتی هاله از فوت پدر قرار داد تا از آن سندی برای ادعای خود مبنی بر اینکه مرگ او ناشی از صرف فوت پدر بوده و نه هیچ اتفاق دیگری، بسازد.
خبرگزاری وابسته به بسیج دانشجویی هم از صف دروغ‌پردازان جا نماند و در مطلب با عنوان “از کشته شدن هاله سحابی چه کسانی سود می‌برند؟” جنبش سبز را متهم اصلی این قتل دانست. هرچند این مطلب، به خودی خود متضمن تکذیب دروغ‌های دیگر رسانه‌های حامی ولایت بود که از مرگ طبیعی و نه کشته شدن هاله سحابی خبر می‌دادند.
رسانه‌های وابسته به امپراتوری دروغ همچنین پس از اوج‌گیری حملات سایبری به سایت میزان و از کار افتادن آن، متن خبر منتشر شده در این سایت را نیز تحریف کردند تا از آن، شاهدی بر صحت دروغ‌های خود بیرون بیاورند؛ موضوعی که امروز و پس از راه افتادن دوباره‌ی سایت میزان، اعتراض شدید گردانندگان این سایت و توضیح آنها درباره دروغ‌های منتشر شده با تحریف خبر میزان را به دنبال داشت.
مجموعه‌ی این دروغ‌پردازی‌ها که همگی بی‌اثر می‌نمود، کار را به اینجا رساند که دو ساعت بعد رجانیوز به شیوه‌های نخ‌نما و خنده‌دار امنیتی رو بیاورد و از کشف بمب و اسلحه و دستگیری افراد نفوذی و … خبر دهد؛ هرچند رجانیوز در این خبرسازی جدید، مجبور به تکذیب بخشی از ادعاهای قبلی رسانه‌های همتای خود شد، اما در ادعایی جدید نوشت: “یک شاهد عینی نیز از لحظه ایجاد ناراحتی قلبی برای هاله سحابی گزارش داد که خانم سحابی در جلوی جمعیت در حال حرکت بود که ناگهان غش کرد و به روی زمین افتاد و کف سفید از دهانش خارج شد.”
اما اینها هم پایان‌بخش دروغ‌های رسانه‌های وابسته به مدعیان اصول نبود. هفت ساعت پیش، خبرگزاری مهر جدیدترین دروغ را در ادامه‌ی خبرسازی‌های پیشین درباره‌ی درگذشت سحابی‌ها منتشر کرد و از درگذشت هاشم صباغیان خبر داد. اما این خبر به سرعت از سوی سایت “میزان خبر” که به نهضت آزادی نزدیک است، تکذیب شد و خبرگزاری مهر هم بدون هیچ توضیحی درباره‌ی علت دروغ‌پردازی خود، خبر را حذف کرد.
اینهمه دروغ در حالی برگزار شد که دفن سریع و شبانه‌ی پیکر هاله سحابی، به قدر کافی مظلومیت او و ترس حاکمیت دروغ از افشای جزئیات و نحوه‌ی مرگ او را نشان می‌داد. گو اینکه هاله سحابی، خود پیش از مرگش، آخرین پاسخ را به این رسانه‌ها داده بود؛ آنجا که پوستری رنگ و رو رفته اما آشنا را بر روی دیوار خانه و در معرض دید سوگواران حاضر در منزلش باقی گذاشته بود؛ پوستری که روی آن نوشته بود: دروغ ممنوع!

هیچ نظری موجود نیست: