جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

پاک کردن شیشه‌ی خودروها، برای حمایت از کودکان کار گزارشی از حرکتی که اگر نه نامش، اما مرامش سبز بود

کلمه- گروه اجتماعی:
«اگر گفته می‌‌شود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازه‌ و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه می‌کنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصدایی‌ها و پیوندها و چشم‌پوشی‌ها و یکرنگی‌ها و هوشمندی‌ها و سرزندگی‌هایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر می‌کند.»
میرحسین موسوی- بیانیه شماره ۱۳
راه سبز را باید زندگی کرد. میرحسین می گوید: «سبز بودن این نیست که همه را سبز کنیم، سبز بودن یعنی در کنار هم زیستن». حال می تواند این سبز بودن حتی از یک قرار فیس بوکی برای اقدامی انسانی شروع شود.
ماجرا به قرار عده ای جوان برمی گردد که روز پنجشنبه در حوالی پارک وی جمع شدند و برای رساندن صدای کودکان کار دو ساعت خود را جای آنها قرار دادند و شیشه خودروها را تمیز کردند. ۵۰۵ هزار تومان کمک جمع آوری و به حساب انجمن از حمایت از کودکان کار واریز کردند.

اقدامی که بازخوردهای بسیار مثتبی به همراه داشت. جوانان شرکت‌کننده در این حرکت بین ۱۸ تا ۲۵ سال داشتند. آنها به مردمی که شیشه ماشین‌ها را بالا می‌دادند یا بی‌اعتنا به روبرو خیره می‌شدند توضیح می‌دادند چرا در خیابان هستند. هدف آنها اصلاح نگاه مردم نسبت به کودکان کار بود.
یکی آن وسط خیابان گیتار می زد و برای مردم ترانه می خواند. برخی عابرین پیاده هم ترجیح می دادند که دقایقی بایستند و نظاره گر این حرکت متفاوت باشند.
پیام این ۱۰۰ – ۱۵۰ جوان به بچه‌هایی که در خیابان کار می‌کنند این بود: ما شما را درک می‌کنیم و به شما احترام می‌گذاریم. کاری از دست ما برنمی‌آید اما اقلا دو ساعت کار شما را انجام می‌دهیم و با مشتریان شما حرف می‌زنیم تا شاید نگاهشان را نسبت به شما تغییر دهیم. ما رو در رو به مشتریان شما می‌گوییم شما هم انسان هستید و حق زندگی و کودکی دارید و این انتخاب شما نبوده که در خیابانها کار کنید. این اتفاق به همه ما برمیگردد و ما در قبال شما بچه‌ها مسوولیم.

فرهاد مرادی یکی از فعالان حقوق کودک و یکی از شرکت کنندگان در این مراسم در گفت و گو با دویچه وله می گوید: « وجه تمایز این حرکت با بقیه‏ی حرکت‏هایی که تا پیش از آن شکل گرفته بود، این بود که سازماندهی، قرار گذاشتن و حتی ایده‏ی آن، خارج از نهادهای فعال این حوزه شکل گرفت. یعنی تا قبل از این، طی ۱۱ سال گذشته که دوستان ما در قالب نهادهای مختلف، در حوزه‏ی کودکان کار و خیابان دارند کار می‏کنند، هربار که ما در خیابان حضور پیدا می‏کردیم و برنامه‏ای در خیابان، پارک‏ها و مکان‏های دیگر که معمولا محل تجمع مردم است، برگزار می‏کردیم، معمولاً یکی از نهادها پشتیبان آن بود و حرکت از جانب آن‏ها سازماندهی می‏شد.»
وی ادامه می دهد:«منتها وجه تمایز این حرکت این بود که خود مردم، یعنی بخشی از جوان‏ها، در فیس‏بوک نسبت به این موضوع از خود حساسیت نشان دادند و بدون این‏که با هیچ نهاد، سازمان و یا ان‌جی‌اویی در ارتباط باشند، به‏صورت خودجوش این قرار را گذاشتند و حضور پیدا کردند.»
در این شب سرنشین خودروها واکنش های متفاوتی داشتند .سرنشین یکی از خوردروها طبق گزارش روزآنلاین از ماشین خود پیاده شده بود و داد می زد که «شما دارید چهره مملکت را خراب می کنید و می خواهید بهانه به دست خارجی ها بدهید.» می گفت: «این بچه هایی که سر چهرراه ها کار می کنند همه افغانی هستند و غیر قانونی وارد ایران شده اند.» آخر سر هم تهدید کرد که «اگر جرات دارید تا ده دقیقه دیگر اینجا بایستید تا بگویم با شما چه می کنم»، بعد هم سوار ماشین خود شد و با سر و صدا و سرعت زیاد از آنجا رفت. اما نمی دانست که از تقریبا ۱۰ کودکی که روزها در پارک وی کار می کردند هیچکدامشان افغانی نبودند. مجتبی ۹ ساله می گفت: خیلی ها همین را به ما می گویند. دیگر عادی شده برایمان. ولی من تمام بچه هایی را کار می کنند و می شناسم، ایرانی هستند.

افرادی که در این مراسم حضور داشتند با کودکان کار عکس یادگاری می گیرند و با آنها هم صحبت می شوند. مرادی درباره عکس العمل کودکان شیشه پاک کن و فال فروش پارک وی به این برنامه می گوید: « برای آنها، آن روز اتفاق خیلی عجیبی بود. ابتدا فکر می‏کردند که ما رقبای آن‏ها هستیم و آمده‏ایم در آن‏جا کار کنیم و یک حالت تدافعی به‏خودشان گرفتند. اما وقتی ۲۰ دقیقه‏ای از کار شروع شد، ما توانستیم با چندتن از این بچه‏ها وارد صحبت بشویم، آن‏ها را به کناری بکشیم و هدف‏مان از این کار را برای آن‏ها توضیح بدهیم.»
وی می گوید که نیروی انتظامی هم واکنشی نسبت به این حرکت ما نداشت و آنها توانستند در طول ۲ ساعت برنامه خود را اجرایی کنند.
این حرکت ابتکاری و خودجوش ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شب به پایان رسید و فردای آن روز بار دیگر کودکان کاری که طبق منشورهای بین المللی مجاز به کار نیستند به سر چهارراه ها برگشتند اما شاید این برنامه انسانی و اخلاقی بتواند نقطه شروعی برای بیدار شدن وجدان های جامعه باشد

هیچ نظری موجود نیست: