جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

سال 1391 پیشاپیش مبارک




http://harfehesabha.blogspot.com/2012/03/blog-post.html


ندا آقا سلطان و دیگر شهیدان سبز اگر بودند الان برای عید نوروز آماده میشدند




همین فقط خواستم بگم اگه میخواستن الان به راحتی میتونستن کنار ما باشند وعید
نوروز کنار عزیزاشون باشند.این عزیزان رو از یاد نبریم.



زهرا رهنورد: نگران نباشید؛ من پیرو حضرت زهرا(س) و فرزند لرستانم

چکیده :مهندس موسوی با تاکید بر اینکه شرایط نگهداری و رفتار با آنها غیر قانونی است و هیچ امنیتی در این شرایط برایشان متصور نیست به دختران خود گفته است: پناه اصلی در هرحال و همیشه خداست. وی همچنین از اینکه فرزندان ایستادگی آنها بر مواضعشان را بگوش همدلان رسانده اند اظهار رضایت کرده و همچنان مسیر پیش رو را با همه سختیهای آن روشنی بخش و امیدوار کننده خوانده است ...

همانطور که پیش از این در خبرها منتشر شده بود هفته گذشته دختران دکتر رهنورد و مهندس موسوی بعد از مدت طولانی بی‌خبری با پدر و مادر خود دیداری داشتند که در آن میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ضمن تاکید بر مواضع پیشین مردم را به صبر و گذشت و استقامت دعوت کردند.
به گزارش کلمه، اما این دیدار خانوادگی که پس از چند ماه دوری برگزار شد با حاشیه و متن هایی همراه بود که بازگو کردن آن برای مردم مهم و امید بخش خواهد بود.
براساس گفته های دختران خانم رهنورد آن روز هنگامی که مادر وارد شد تنش هیجانی زیادی داشتند چرا که ماموران تا لحظه ورود به خانه به آنها نگفته بودند که به کجا منتقلشان می کنند. همچنین ایشان به شدت نگران رفتارها در این چند ماه با فرزندانشان بودند. ظاهرا در حالی‌که از این سو فشارهای پی درپی از جمله اخراج از محل کار و بازجویی و ممنوع الخروجی و تهدید و انواع مزاحمت ها بوده است در سوی دیگر و نزد پدر و مادر درباره این رفتارها تا جای ممکن غلو شده بود، به طوری که این دو شدیدا در بدو ورود نگران سلامت دختران بودند و تا دقایق طولانی این حالت وجود داشته است.
اما از نکات جدی و چشمگیر نگرانی این دو همراه جنبش مبنی بر رای دادن فرزندانشان بوده بطوری که از آنها پرسیده اند که آیا مطمئن باشیم که رای نداده اید؟ همچنین در پاسخ به نگرانی متقابل فرزندان خانم رهنورد گفته است واضح است که رای نداده ایم. چه چیزی عوض شده است؟ پرسش های مکرر پدر و مادر نشان و دلالت بر خلاف گویی ماموران به آن ها در این زمینه داشته است.
* دختران به مادرشان گفته اند که در غیاب شما موارد متعددی از مشکلات ایجاد شده توسط حکومت وجود دارد اما آنها مفتخرند که برای حق اینها را با سربلندی تحمل می کنند. اینکه دربند بودن آنها بهتر از آن آزادی است که در آن مصالحه ای برای نادیده گرفتن حق باشد.
* آنها در این دیدار از خانم رهنورد خواسته اند که حداقل بخشی از آنچه که به آنها می رود را بازگو کنند که مادر در جواب آنها گفته، از خدا بخواهید که ما مصداق آیه “إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا ولا تحزنوا وأبشروا بالجنة التی کنتم توعدون” باشیم.
* خانم رهنورد این نکات را در پاسخ به دلنگرانی های اعضای خانواده نیز بیان کرده و گفته است که برای رستگاری شرط هایی در همین آیه هست و آن استقامت و «نه گفتن» به هر قدرتی است و اینکه حاضر نشدن به بندگی غیر خدا سخت است و کار سخت نتیجه اش این پاداش لطیف است.
* در این ملاقات محدود خانم رهنورد گفته اند که ماموران می گویند که شما (دختران) فعالیت زیاد دارید و فرزندان نیز با رد اظهارات خلاف واقع زندانبانان گفته اند که ما با توجه به دروغ پردازی هایی که این روزها از هر طرف در جریان است و ابهام در شرایط، با همه سختی هایی که بوده تنها کاری که کرده ایم رساندن بخشی از حرف ها و نظرات شماست که از شایعات جلوگیری کند و یا سلامتی جسمی شما را در همین شرایط غیر قانونی مورد توجه قرار دهد.
* مهندس موسوی با تاکید بر اینکه شرایط نگهداری و رفتار با آنها غیر قانونی است و هیچ امنیتی در این شرایط برایشان متصور نیست به دختران خود گفته است: پناه اصلی در هرحال و همیشه خداست. وی همچنین از اینکه فرزندان ایستادگی آنها بر مواضعشان را بگوش همدلان رسانده اند اظهار رضایت کرده و همچنان مسیر پیش رو را با همه سختیهای آن روشنی بخش و امیدوار کننده خوانده است.
* در انتهای گفتگو و در حالی‌که ماموران مدام صحبت ها را قطع کرده و می خواستند که مادر و پدر آماده رفتن باشند و مصر بودند که به گوش بچه ها برسانند که هیچ خبری ندهند، میرحسین به کنایه گفته است: اگر ایشان (زندانبان) تا این حد ناراحت است، سکوت خبری شما بیشتر نشان دهنده آن چیزی است که بر ما می رود.
* میرحسین همچنین تاکید کرده است: برای خدا و در راه حق باید صبر کرد. نه تنها صبر بلکه باید صبر و گذشت کرد.
* هنگام خداحافظی، وقتی که این دو همراه جنبش سبز توسط ماموران برده می شدند، دختران نیز مادر و پدر را به آرامش و صبر فراخوانده و به آنها گفته اند اگر ما مطمئن باشیم که آن چنان که تا امروز ذره ای تردید در این راه نداشته اید، اینهمه سختی را همچنان با قدرت روحی بالا تحمل می کنید، آن وقت ما هم می توانیم این وضعیت بی خبری ها و آزارها را راحت تر تحمل کنیم؛ خانم رهنورد در جواب دخترها گفته اند که نیازی به دلداری به ما نیست. ما خدایی داریم.  این هنرمند برجسته کشورمان سپس با تاکید گفته است که من دختر لرستانم و از آن مهمتر اینکه خود را پیرو حضرت زهرا می دانم و معلم من برای مقاومت در این وضع این چیزها است که در این هنگام ماموران صحبت ها را قطع کردند…



پس از هفتاد روز اعتصاب غذا و مقاومت؛ مهدی خزعلی آزاد شد

چکیده :این فعال سیاسی در این مدت بر اثر اعتصاب غذا بیش از سی کیلو وزن کم کرده و شدت ضعف بدنی او به حدی است که این اواخر دیگر رمق راه رفتن نداشته و برای راه رفتن به ناچار از عصا استفاده می کرده است....

مهدی خزعلی ساعتی پیش، پس از ۷۰ روز بازداشت و اعتصاب غذا آزاد شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی خزعلی پس از ۷۰ روز بازداشت و اعتصاب غذا در بندهای ۳۵۰ و ۲۰۹ اوین ساعتی پیش با قرار کفالت، آزاد شد.
بنا به خبرهای رسیده به کلمه، این فعال سیاسی در این مدت بر اثر اعتصاب غذا بیش از سی کیلو وزن کم کرده و شدت ضعف بدنی او به حدی است که این اواخر دیگر رمق راه رفتن نداشته و برای راه رفتن به ناچار از عصا استفاده می کرده است.
این نویسنده ی منتقد و رزمنده دوران دفاع مقدس از روز اول بازداشت خود و در اعتراض به خشونت مامورین امنیتی هنگام بازداشت دست به اعتصاب غذا زده بود.
خشونت مامورین وزارت اطلاعات در هنگام بازداشت به حدی بود که موجب شکستگی دست و آسیب دیدگی دندان و پایش شده بود که پس از بازداشت به مدت سه هفته دست ایشان در گچ بود.
درمدت بازداشت بارها حال جسمی وی وخیم شد تا آنجا که یک بار بر اثر حمله قلبی منجر به بستری شدن در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی شد و در آنجا نیز نیمه شب توسط مامورین امنیتی به بیمارستان دیگری منتقل شد تا تحت نظر مامورین امنیتی باشد.
مهدی خزعلی ۲۵ روز ابتدای بازداشت در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری شد، سپس به بند ۳۵۰ منتقل شده و مجدد در پانزده روز اخیر در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در سلول انفرادی بود.
بر اساس شاهدان عینی و هم بندان وی در بند ۳۵۰ اوین اثربخشی مهدی خزعلی بر روی همبندی ها و سایر زندانیان به حدی بود که مامورین وزارت اطلاعات با بودن وی در بند عمومی مخالفت میکردند.
لازم به ذکر است برای آزادی وی از مادرش کفالت اخذ شده است.

هیچ نظری موجود نیست: