جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

مجتبی واحدی: ما می گیم “بت” نمی خواهیم…

مجتبی واحدی: ما می گیم “بت” نمی خواهیم…

سحام نیوز: مجتبی واحدی نوشت:
روزهای  منتهی به بیست ودوم بهمن ۵۷  را هم سن وسال های من به خوبی به یاد می آورند . درآن زمان  شعارهای خودجوش مردمی ، بسیار هوشمندانه و البته اثر گذار بود . برخی از آن شعارها علیرغم سادگی ، به بهترین وضع ممکن ، خواسته اصلی  انقلابیون را به نمایش می گذاشت . ازجمله  زمانی که در  ماههای پایانی  استقرار رژیم گذشته ، تعویض مکرر نخست وزیر به حربه ای برای آرام کردن مردم تبدیل شده بود این شعار به میان انقلابیون  آمد که « ما می گیم “شاه” نمی خوایم نخست وزیر عوض میشه » . از دو روز قبل که  سخنان  من در واکنش به اظهار نظر های اخیر آقای خاتمی منتشر شد واکنش های بر خی دوستان ، مرا به یاد همان شعار انداخت .  البته  بعضی از انتقادات ، بر اساس «استانداردهای پذیرفته شده ی نقد» و بر اساس « مصلحت اندیش های دلسوزانه »نسبت به جنبش اعتراضی مردم و آینده آن بود  که از منتقدان ، ممنونم، اما در مواردی ،  هر چه بیشتر به شکل ومحتوای انتقادات نگریستم نتوانستم مبنای اعتراضات را کشف کنم . من در اظهارات خود دو سؤال مشخص را مطرح کرده ام و از آقای خاتمی یا کسانی که  « موظفین حمایت دائمی » از اظهارات او هستند خواستم که « پیچش مویی » که آقای خاتمی دیده و من از دیدن آن عاجز بوده ام را برای کسانی که ممکن است دچار «سؤال » شده باشند توضیح دهند . سؤال نخست آنکه « کدام تغییر رویه یا حتی تغییر لحن آقای خامنه ای ، آنان را به احتمال برگزاری انتخابات  آزاد و سالم امیدوار کرده که اینگونه سخن می گویند؟»  سؤال دوم من آن بود که « با توجه به محدود سازی روزافزون مجلس توسط رهبری و عوامل او ، هدف از حضور در مجلس به فرض برگزاری انتخابات آزاد ،  چیست؟»  اما ظاهراً برخی از دوستان در میان اصلاح طلبان ، همان راهی را می روند که در یکی دوسال اخیر توسط افراطی ترین  حامیان اقای  خامنه ای  طی شده است . چندی قبل  اقای ذوالنور – جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه -  در یک اظهار نظر عجیب اعلام کرد « ما حق نداریم مبانی تصمیم ولی فقیه را مورد پرسش قرار دهیم» . متأسفانه  امروز  برخی طرفداران اقای خاتمی می خواهند به مردم نشان دهند « اطاعت چشم و گوش بسته ، یک اپیدمی در میان بسیاری ازکسانی است که خود را نخبگان  سیاسی می نامند.» حقیقت آنست که  اظهار نظر اخیر من ، همانند سخنانی که توسط همه انسان ها بیان می شود می تواند  شامل نکات مثبت و منفی باشد  و از لحظه ای که این سخنان را بیان کردم منتظر دریافت  انتقاد های سازنده بودم اما اکنون  دچار یأس و افسردگی سنگینی شدم زیرا برای من ثابت شد که « نخبه نمایان » هنوز پیام صریح مردم ایران  در دو سال اخیر و قبل از آن را دریافت نکرده اند .ایرانیان در تمام سالهای اخیر از  « معصوم پنداری ولی فقیه »  فریاد کشیده اند وخواستار استقرار نهادهای بیطرفی شده اند که عملکرد همه مسئولان کشور را  زیر نظر بگیرد و امکان تحقق این وعده ایت اله خمینی را فراهم  نماید که « هر فرد از آحاد ملت حق دارد مستقیماً و دربرابر سایرین ، زمامدار مسلمین را استیضاح کند دو او موظف است جواب قانع کننده  بدهد» . درهمین مدت ، گروهی از حامیان  ذینفع حکومت ، رفتاری از خود بروز دادند که مهدی کروبی در برابر ایشان ایستاد و گفت  : «دامنه ولایت فقیه آنقدر توسعه داده شد که بعید میدانم در مواردی این مقدار اختیار از سوی خداوند به پیامبران و ائمه معصومین نیز داده شده باشد». روزی که کروبی این سخنان را بیان کرد هرگز احتمال نمی داد کسانی در میان اصلاح طلبان ، شخصیت آقای خاتمی را از همان راه تخریب کنند و هرگونه نقد یا پرسش از او را « گناه نابخشودنی » تلقی نمایند وپرسش گر را مورد حملات  عجیب قرار دهند . شاید  لازم باشد مردم شعار دوران انقلاب که « ما می گیم شاه نمی خواهیم » را با زبان امروزی تکرار  و به همه ما  یادآوری کنند   که « ما می گیم بت نمی خواهیم »  چه با نام « دفاع از رئیس جمهور محبوب دوران اصلاحات » و چه به ادعای گزاف « اطاعت از رهبری »

هیچ نظری موجود نیست: