جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۹۰ شهریور ۱۹, شنبه

میرحســـــین موســــوی امروز حافظهٔ ماست برای آینـــــــــدهٔ روشن می‌کوشیــــم



کلمه-داریوش محمدی:
خبر دیدار میر حسین و رهنورد با فرزندانش برای من نیز به مانند همه همراهان جنبش سبز که تشنهٔ دیدار و گفتار میرحسین‌اند، غیر منتظره است. قبل از هرچیز در میان گزارش کلمه به دنبال خبر سلامتی میرحسین و خانم رهنورد می‌گردم.  سایت کلمه آن را در انتهای خبر کار کرده است و این کمی عصبانی‌ام می‌کند. عصبانیتی که با خواندن خبر سلامتی میر حسین فروکش می‌کند و به شادی تبدیل می‌شود. زیر لب می‌گویم کاش دوستان کلمه تیتر زده بودند «میر حسین سلامت است و می‌گوید آینده روشن است».
این بار گزارش را به دقت می‌خوانم. در میان یکان یکان واژگان به دنبال کلام مردی می‌گردم که تسلیم آن صحنه آرایی خطرناک نشد، تا بزرگ‌ترین جنبش مردمی معاصر را کلید بزند. نگاهم بر نقل قولی از میر حسین می‌ایستد: «این اقدامات تنها برای پاک کردن ذهن آنهاست در حالی که محال است با این گونه کار‌ها ذهن ایشان نسبت به حقایق پاک شود». به خودم می‌گویم یعنی آیا کار حاکمان ما به جایی رسیده است که در توهم تسلیم و شکستن مقاومت این مرداند؟! آن هم مردی که به نخست وزیر دفاع مقدس مشهور است؟  نخست وزیر سخت ترین سالهای این مرز و بوم. گیرم که ذهنِ مهندس موسوی را هم به روش‌های استالینی و به کمک تکنولوژی غربی پاک کردند، با حافظهٔ مردم که سرشار از کرده‌ها و گفته‌ها و بیانیه‌های میر حسین است چه می‌کنند؟ مگر میرحسین، امروز حافظهٔ ما نیست؟ مگر عاقبت مصدق و کاشانی را نخوانده‌اند؟
بی‌سیاستی در حکومت، غوغا می‌کند. معلوم نیست سیاستشان برای شکل گیری این دیدار غیر منتظره چه باشد. بعید است بتوانند با این کار‌ها کسی را برای شرکت در انتخابات ترغیب کنند، بعید است بتوانند بر گزارش گزارشگر سازمان ملل تاثیری بگذارند، حتی بعید است با این کار بتوانند ایرادات حقوقی و سخنان متناقض دو روز پیش محسنی اژه‌ای را کم رنگ کنند. نیت هر چه باشد، مهم نیست، مهم آنجاست که این خبر ناخواسته موج شادی را از سلامتی میر حسین و رهنورد در میان شبکه‌های اجتماعی به راه انداخته ست.
این «شادی ممنوع» را گریزی نیست و بیچاره اقتدار گرایان که دشمنان شادی‌اند. بیچاره حاکمانی که محصور فرمان خویش‌اند. بیچاره  حاکمانی که نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس این آب و خاک را اینگونه می‌خواهد. بیچاره آن مقام قضایی که قداست خانهٔ فرزندان دفاع مقدس را می‌شکند. بیچاره سپاهیانی که لباس مقدس رزمندگان دین و وطن را پوشیده اند اما توان دفاع از آرمان‌های هشت سال دفاع مقدس را ندارند. بیچاره دولتیانی که صاحب دولت هشت سال دفاع مقدس را به اسارت برده‌اند. بیچاره اسارت که اسیر استقامتِ میرحسین شده است و بیچاره آزادی که فدایِ آزادگی میر شده است.
این «موج شادی»، بوی امید می‌دهد که میر حسین گفته است «آینده روشن است». گویی همین یک جملهٔ کوتاه کافیست تا راه سبزمان را امیدوارانه ادامه دهیم وگویی همین جمله کافی است تا اقتدارگرایان را ناامید‌تر کند. راستی که «صبر» و «امید» کلید واژگانِ جنبش سبز‌اند و براستی «میر حسین» اینجا نیز «نماد صبر و امید» ماست.
میر حسین «شکر گزار است و راضی به رضای خدا». ما نیز شکرگزاریم که میرمان سلامت است. میرحسین گفته است که «با توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی‌توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت. ما نیز تا تداوم وضعیت فعلی به انتخابات امیدی نداریم و به شرکت در آن نمی‌اندیشیم. میر حسین گفته است «آینده روشن است» و ما برای آیندهٔ روشنی می‌کوشیم که فراروی مردمان این سرزمین ایستاده است. امروز میرحسین سلامت است و حال همهٔ ما خوب است. گیرم اقتدارگرایان هم باورشان نشود…

هیچ نظری موجود نیست: