چکیده :عاقبت تفرعن و خود کامگی غیر از این نیست. ادعای خدایی کردن و ترس از همه چیز و همه کس داشتن باعث شده اینها بتدریج از سایه خود هم بترسند. از انسانها می ترسند. از ختم پدر مهندس موسوی می ترسند. از برگزاری مراسم یک قهرمان ملی می ترسند و می بینیم که در مراسم تشیع پیکر پاک جناب اقای مهندس سحابی که از افتخارات جامعه سیاسی ایران بود چگونه رفتار می کنند....
مشاور ارشد میرحسین موسوی گفت: مقامات حکومتی نه تنها هیچ اقدام موثری برای پایان دادن به این گونه رفتار های سیستمایک غیر قانونی نمی کنند بلکه متاسفانه تلویحا و حتی گاهی صراحتا آن را تایید هم می کنند.
دکتر اردشیر امیر ارجمند در گفتگویی کوتاه با کلمه در گذشت شهادت گونه هاله سحابی را مردم ایران و خاندان سحابی تسلیت گفت و مسولیت این حادثه تاسف بار را متوجه عالی ترین مقامامت حکومتی دانست.
وی اذعان داشت که عاقبت تفرعن و خود کامگی غیر از این نیست. ادعای خدایی کردن و ترس از همه چیز و همه کس داشتن باعث شده اینها بتدریج از سایه خود هم بترسند. از انسانها می ترسند. از ختم پدر مهندس موسوی می ترسند. از برگزاری مراسم یک قهرمان ملی می ترسند و می بینیم که در مراسم تشیع پیکر پاک جناب اقای مهندس سحابی که از افتخارات جامعه سیاسی ایران بود چگونه رفتار می کنند.
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید بر این موضوع تاکید کرد که آنها حتی اجازه برگزاری آرام مراسم مذهبی را که حق اولیه هر فرد است را نمی دهند. خود را صاحب قدرت مطلق می دانند و هیچ حریمی برای افراد قائل نیستند حتی برای جنازه افراد.
وی افزود: آنها محدودیت ایجاد می کنند. جسارت و توهین می کنند و از برخورد فیزیکی هم ابائی ندارند و باعث این حادثه تلخ و اسفبار می شوند.
وی مسئولیت درگذشت شهادت گونه خانم هاله سحابی این بانوی قران پژوه و زینب گون را بر عهده عالی ترین مقامات حکومتی دانست و گفت: مسئولان حکومتی نه تنها هیچ اقدام موثری برای پایان دادن به این گونه رفتار های سیستمایک غیر قانونی نمی کنند بلکه متاسفانه تلویحا و حتی گاهی صراحتا ان را تایید هم می کنند.
وی از همگان خواست تا یکدیگر را به شرکت با شکوه در ایین های بزرگداشت سحابی پدر و دختر فرا بخوانیم.
- من که مات و مبهوت مانده ام از این جماعتی و حکومتی که واقعا روز به روز روی یزید را سفیدتر میکنند.خدا لعنت کنه هر کی بخواد با این…بخاطر انتخابات بعدی معامله کنه.
- چنین گفت فردوسی پاکزاد :
از آن روز این خانه ویرانه شد…..که نان آورش مردبیگانه شد…..چو ناکس به ده کدخدایی کند……کشاورز باید گدایی کند………………..بیا تا به کوشیم و جنگ آوریم…..برون سر از این بار ننگ آوریم