عماد افروغ نماینده اصولگرای مجلس هفتم در گفت و گوی تفصیلی خود با خبر آنلاین اعلام کرد که هنوز مسائل قبل و حین و بعد از انتخابات ۸۸، مرمت نشده و از همین روست که دیگر نه نخبگان میلی به نامزدی دارند و نه مردم میلی به مشارکت. از این رو تضمین مشارکت حداکثری مردم نیازمند فراهم اوری زمینهای است .
افروغ که مترجم کتاب «قدرت، نگرش رادیکال» است گفت: در آن کتاب مساله اغوا مطرح شده است دال بر اینکه صاحبان قدرت نتایج انتخابات راپیش بینی می کنند و سعی می کنند، خط و ربط دهند. من این خط و ربط ها را در جریان قبل از انتخابات زیاد دیدم و از نزدیک شاهد دخالت قوه مجریه در فرآیند انتخابات بودم. نمی توان گفت که اینها تخلف نیست. باید به این تخلف ها رسیدگی شود.
وی معتقد است که تخلف در زمینه های مختلفی بود و مصداق می آورد: در عزل و نصبهای مستقیم یا غیرمستقیم یا برخی کمک ها و ….که جنبه سیاسی می تواند داشته باشد. من نمی خواهم وارد جزئیات شوم و نظرم را به طور کلی گفتم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید حمایت مقام رهبری ازاحمدی نژاد از روی مصلحت است؟ گفت: طبعا تفسیر حمایتها در تمامی ابعاد آرمانی، معطوف به سیاستها و رفتارها از روی حقیقت، معرف چالش فوق بوده و به ضرر انقلاب و نظام است.
وی معتقد است رهبری بنا به دلایل شرایط متفاوت ساختاری و روانی مصلحت گراتر از امام هستند.
عماد افروغ با اشاره به اوایل انقلاب گفت: در ابتدای انقلاب، رهبر اول انقلاب که کاریزمایی از سوی مردم به او اعطا شده بود، ۱۵ سال در تبعید و مرجع تقلید بوده، هم رهبری نظری و هم رهبری عملی و سیاسی داشته است، به راحتی به چنین رهبری می شد گفت که «از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن». اما به طور طبیعی این کاریزمای اعطایی با همان شدت و حدت به رهبر دوم اعطا نمیشود.
وی با این تفاسر معتقد است که باید رهبری تصمیمات حقیقت گرایانه ای بگیرند و اسیر مصلحتها نشوند. چون همه تصمیمات مصلحت گرایانه که از روی مصلحت ارادی نیست.
وی ادامه داد به دلیل این اعتقادات تهدید به ترور شده است و گفت: پیامک های تهدید آمیز ترور را هم یادداشت و با شماره تلفن آن ها به وزارت اطلاعات گزارش کردم.
وی تصریح کرد که حضور نخبگی و مردمی پررنگی به خاطر مسائلی که اتفاق افتاده نخواهیم داشت و وقتی نخبهای خودش را عرضه نمی کند؛ انتخاب محدود به یکسری افراد و اشخاص خاص میشود.
وی راه حل این مشکل را چنین عنوان کرد: در تایید صلاحیتها وسعت نظر لحاظ شود و عذرخواهیهایی صورت بگیرد و قوه قضاییه با این بداخلاقیها و بی اخلاقیها مستقل و مقتدرانه برخورد کند و هر از چندگاهی برای تسلی خاطر شعار ندهد و واقعا عمل کند، می توان امیدوار بود که اتفاقی بیفتد.
وی افزود: معتقدم که به خاطر اتفاقاتی که افتاده، سلب اعتماد عمومی رخ داده و حوادثی قبل، حین و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم رخ داده که باید مرمت شود. مثلا تهمتها و افتراهایی زده شده که نه سندی برای اثبات آن ارائه شده و نه عذرخواهی صورت گرفته است. البته این مربوط به طرفین است نه یک جناح خاص. البته نقد من به آنها که در قدرت و دولت هستند بیشتر است.
به گفته افروغ بر اساس شرایط موجود هم کاهش عرضه نخبگی داریم هم کاهش مشارکت مردمی. اما اگر شرایط به نحوی که گفتم متحول شود و اقناع عمومی رخ دهد، ممکن است میزان مشارکت افزایش یابد.
وی معتقد است که تحت هیچ شرایطی قدرت هدف نیست، حتی قدرت برای پیامبر هم وسیله بوده نه هدف. کما این که برای حضرت امیر،حکومت از آب بینی یک بز سرما خورده هم بی ارزش تر است.
وی با اشاره به اینکه شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستعد برای پذیرش آرای مخالف نیست، تصریح کرد: حتی برای پذیرش آرای رهبری هم فضا مستعد نیست.
وی معتقد است که یک مسئولیتی بر عهده رهبری است و یکی هم بر عهده مردم. مردم وظیفه نقادی و نظارت دارند تا رهبر بتواند تحقق بخش تصمیمات حقیقی باشد. اگر چنین افرادی تحت عنوان «خواص با بصیرت» در دوره امام علی و امام حسن بودند، اصلا کار به اینجاها نمیرسید.
وی افزود: تا زمانی که ما به اقتصاد نفتی و دولتی متکی باشیم و در کنار دولت نفتی، تمرکز گرایی در قدرت را هم داشته باشیم، مجبوریم که سراغ اشخاص برویم و نمی توانیم به احزابمان دل ببندیم . چون شرایط ساختاری برای احزاب فراهم نیست و حتی اگر هم دوست نداشته باشیم، مجبوریم در سیاست سراغ اشخاص برویم.
وی به اتفاقی به نام «انقلاب اسلامی» اشاره کرد و گفت: این اتفاق بزرگ در یک ظرف محدود تاریخی و متاثر از اقتصاد نفتی و تمرکز گرایی، رخ داده است . یعنی ظرف متناسب با این مظروف نبود.
وی در توضیح این جمله خود گفت: یعنی یک روزی فره ایزدی متناسب با این ظرف محدود بود و حالا داریم به جای این که ظرف را توسعه بدهیم، لباس فره ایزدی را بر تن ولایت فقیه می پوشانیم.این ظرف نهاد مدنی متشکل ندارد.
افروغ افزود: البته تاکید دارم که این اشتباهات طرفینی است و شخصا معتقدم که اشتباهات طرف قدرت و دولت را نباید دست کم گرفت.
وی در عین حال به عنوان یک روشنفکر و جامعه شناس عنوان کرد که انقلاب مخملی با سه شرط اتفاق می افتد. این شروط عبارتند از زمینه، عامل و ساختار انقلاب مخملی. زمینه این انقلاب ها نشان می دهد که همواره در کشورهایی رخ داده که سابقه توتالیتاریسم یا شبه توتالیتاریسم داشته اند. ساختار آن هم به ایدئولوژی براندازی نرم و رابطه سازمانی و مالی به طور خاص رهبری جنبش بر می گردد.
افروغ تصریح کرد: من تا کنون فکر می کردم این جریان مخملی نبوده، چون فضای ۳۰ سال گذشته را توتالیتر یا شبه توتالیتر نمیدانستم. اما حالا که آقایون اصرار دارند آنچه رخ داده مخملی بوده ،لابد اطلاعاتی دقیقتر از من دارند، پس حتما در سی سال گذشته ما سابقه توتالیتریسم داشته ایم! بعد از این حرف من یکی از آقایان گفت که نه شما همان حرف خودت را بزن و بگو که مخملی نبوده است.
در تخلف مستقیم یا غیرمستقیم در انتخابات ریاست جمهوری شکی ندارم
او در بخش دیگری از این گفت و گو درباره انتخابات ریاست جمهوری گفت که در بروز «تخلف مستقیم یا غیرمستقیم» در انتخابات ریاست جمهوری گذشته «هیچ شکی ندارد» و «از نزدیک شاهد دخالت قوه مجریه در فرآیند انتخابات بوده است.»افروغ که مترجم کتاب «قدرت، نگرش رادیکال» است گفت: در آن کتاب مساله اغوا مطرح شده است دال بر اینکه صاحبان قدرت نتایج انتخابات راپیش بینی می کنند و سعی می کنند، خط و ربط دهند. من این خط و ربط ها را در جریان قبل از انتخابات زیاد دیدم و از نزدیک شاهد دخالت قوه مجریه در فرآیند انتخابات بودم. نمی توان گفت که اینها تخلف نیست. باید به این تخلف ها رسیدگی شود.
وی معتقد است که تخلف در زمینه های مختلفی بود و مصداق می آورد: در عزل و نصبهای مستقیم یا غیرمستقیم یا برخی کمک ها و ….که جنبه سیاسی می تواند داشته باشد. من نمی خواهم وارد جزئیات شوم و نظرم را به طور کلی گفتم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید حمایت مقام رهبری ازاحمدی نژاد از روی مصلحت است؟ گفت: طبعا تفسیر حمایتها در تمامی ابعاد آرمانی، معطوف به سیاستها و رفتارها از روی حقیقت، معرف چالش فوق بوده و به ضرر انقلاب و نظام است.
وی معتقد است رهبری بنا به دلایل شرایط متفاوت ساختاری و روانی مصلحت گراتر از امام هستند.
عماد افروغ با اشاره به اوایل انقلاب گفت: در ابتدای انقلاب، رهبر اول انقلاب که کاریزمایی از سوی مردم به او اعطا شده بود، ۱۵ سال در تبعید و مرجع تقلید بوده، هم رهبری نظری و هم رهبری عملی و سیاسی داشته است، به راحتی به چنین رهبری می شد گفت که «از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن». اما به طور طبیعی این کاریزمای اعطایی با همان شدت و حدت به رهبر دوم اعطا نمیشود.
وی با این تفاسر معتقد است که باید رهبری تصمیمات حقیقت گرایانه ای بگیرند و اسیر مصلحتها نشوند. چون همه تصمیمات مصلحت گرایانه که از روی مصلحت ارادی نیست.
وی ادامه داد به دلیل این اعتقادات تهدید به ترور شده است و گفت: پیامک های تهدید آمیز ترور را هم یادداشت و با شماره تلفن آن ها به وزارت اطلاعات گزارش کردم.
نمی توان خوشبینانه وارد فضای انتخاباتی مجلس نهم شد
افروغ درباره انتخابات پیش رو هم به اظهار نظر پرداخت و گفت: عطف به وضع موجود باید بگویم که سالی که نکوست از بهارش پیداست. به نظر من ما نمیتوانیم بدون اینکه دستی در شرایط کنونی ببریم و تغییر و تحولاتی ایجاد کنیم، بیش از حد خوشبینانه وارد فضای انتخاباتی مجلس نهم شویم.وی تصریح کرد که حضور نخبگی و مردمی پررنگی به خاطر مسائلی که اتفاق افتاده نخواهیم داشت و وقتی نخبهای خودش را عرضه نمی کند؛ انتخاب محدود به یکسری افراد و اشخاص خاص میشود.
وی راه حل این مشکل را چنین عنوان کرد: در تایید صلاحیتها وسعت نظر لحاظ شود و عذرخواهیهایی صورت بگیرد و قوه قضاییه با این بداخلاقیها و بی اخلاقیها مستقل و مقتدرانه برخورد کند و هر از چندگاهی برای تسلی خاطر شعار ندهد و واقعا عمل کند، می توان امیدوار بود که اتفاقی بیفتد.
وی افزود: معتقدم که به خاطر اتفاقاتی که افتاده، سلب اعتماد عمومی رخ داده و حوادثی قبل، حین و بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم رخ داده که باید مرمت شود. مثلا تهمتها و افتراهایی زده شده که نه سندی برای اثبات آن ارائه شده و نه عذرخواهی صورت گرفته است. البته این مربوط به طرفین است نه یک جناح خاص. البته نقد من به آنها که در قدرت و دولت هستند بیشتر است.
به گفته افروغ بر اساس شرایط موجود هم کاهش عرضه نخبگی داریم هم کاهش مشارکت مردمی. اما اگر شرایط به نحوی که گفتم متحول شود و اقناع عمومی رخ دهد، ممکن است میزان مشارکت افزایش یابد.
در هیچ دوره ای فضای هتاکی اینقدر حاد نبوده است
وی در بخش دیگری از سخنان خود فضای بی اخلاقی و بداخلاقی این سالها را قابل مقایسه با سال های قبل ندانست و گفت: به استثنای اوائل انقلاب در هیچ دورهای فضای هتاکی این قدر حاد نبوده است.با شعارهای انقلاب، سر انقلاب را می برند
افروغ یکی از چالشهای کشور را چالش سر بریدن انقلاب با خود انقلاب عنوان کرد و گفت: یعنی با شعارهای انقلاب، سر انقلاب را می خواهند ببرند که خلط بین فرم و محتواست. که در ظاهر حرفی میزنند ولی در عمل به گونه دیگری رفتار میکنند. ما درون را بنگریم و حال را، نی برون را بنگریم و قال را. یک قال گرایی بی ارتباط با درونگرایی را شاهدیم.وی معتقد است که تحت هیچ شرایطی قدرت هدف نیست، حتی قدرت برای پیامبر هم وسیله بوده نه هدف. کما این که برای حضرت امیر،حکومت از آب بینی یک بز سرما خورده هم بی ارزش تر است.
وی با اشاره به اینکه شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مستعد برای پذیرش آرای مخالف نیست، تصریح کرد: حتی برای پذیرش آرای رهبری هم فضا مستعد نیست.
وی معتقد است که یک مسئولیتی بر عهده رهبری است و یکی هم بر عهده مردم. مردم وظیفه نقادی و نظارت دارند تا رهبر بتواند تحقق بخش تصمیمات حقیقی باشد. اگر چنین افرادی تحت عنوان «خواص با بصیرت» در دوره امام علی و امام حسن بودند، اصلا کار به اینجاها نمیرسید.
چون تریبونی برای دیگران وجود ندارد برخی افراد دچار توهم و تصور منجی گرایانه می شوند
افروغ به خطر یک دست شدن جامعه اشاره کرد و گفت: یک ویژه نامه ای به دستم رسید که امام در یکی از سخنرانی های خود در نجف اشرف به این نکته اشاره کردند که برخی آقایان فکر می کنند که جامعه را تنها روحانیت می تواند اداره کند؛ این جمله امام خیلی ظریف است. نمی توانیم بگوییم که من فقط می فهمم و دیگری نمی فهمد. چون تریبونی هم برای دیگری وجود ندارد، آرام آرام این افراد دچار توهم می شوند ،تصور منجی گرایانه هم که دارند و می روند به سمت این که جامعه را یک دست کنند و این یک دستی به جامعه آسیب های زیادی می زند.احزاب واقعی در جامعه بدون دولت رانتی است
وی به مفهوم حزب هم اشاره ای داشت و گفت: در جامعه ای بیشتر می توانیم شاهد احزاب واقعی باشیم که دولت رانتی در آن کشور وجود نداشته باشد. یعنی روابط قدرت – ثروت بر بدنه سیاسی سیطره نداشته باشد .به هر حال این یک واقعیت است که در دولت های رانتی بیشتر از آن که شاهد وابستگی دولت به احزاب باشیم ، شاهد تکیه احزاب به دولت هستیم.وی افزود: تا زمانی که ما به اقتصاد نفتی و دولتی متکی باشیم و در کنار دولت نفتی، تمرکز گرایی در قدرت را هم داشته باشیم، مجبوریم که سراغ اشخاص برویم و نمی توانیم به احزابمان دل ببندیم . چون شرایط ساختاری برای احزاب فراهم نیست و حتی اگر هم دوست نداشته باشیم، مجبوریم در سیاست سراغ اشخاص برویم.
وی به اتفاقی به نام «انقلاب اسلامی» اشاره کرد و گفت: این اتفاق بزرگ در یک ظرف محدود تاریخی و متاثر از اقتصاد نفتی و تمرکز گرایی، رخ داده است . یعنی ظرف متناسب با این مظروف نبود.
به تدریج داریم ولایت فقیه را تبدیل به شاه می کنیم
به اعتقاد افروغ، تحول انقلابی می طلبید که این ظرف را روز به روز بزرگ تر کنیم اما نه تنها این کار را نکردیم بلکه بر عکس هر روز این مظروف را کوچک تر کردیم تا در این ظرف جا بشود.متاسفانه این اتفاق در کشور رخ داده و ادامه دارد و هر روز این مظروف انقلاب اسلامی را تقلیل می دهیم و هر روز تصورمان از انقلاب و ولایت فقیه تنگ تر می شود و به تدریج داریم ولایت فقیه را شاه می کنیم.وی در توضیح این جمله خود گفت: یعنی یک روزی فره ایزدی متناسب با این ظرف محدود بود و حالا داریم به جای این که ظرف را توسعه بدهیم، لباس فره ایزدی را بر تن ولایت فقیه می پوشانیم.این ظرف نهاد مدنی متشکل ندارد.
حوزه های علمیه وابسته شدند و جایگاه تاریخی خود را ندارند
وی یکی از قابلیت های مدنی متشکل ، حوزه های علمیه عنوان کرد و گفت: حوزه های علمیه دیگر آن جایگاه تاریخی شان را ندارند و تصدی گری شان بر بعد نظارتی و نظریه پردازیشان می چربد. قبلا مستقل بودند و حالا وابسته شدند. امام با تکیه بر همین اهرم حوزه های علمیه مستقل توانست بسیج توده ها را انجام دهد.باید موسوی و کروبی با اسناد محکمه پسند به دادگاه روند
باید به آنها فرصت دفاع داده شود
وی درباره امکان بازگشت آقایان کروبی و موسوی به عرصه سیاست گفت: این آقایان فعلا در مظان اتهام هستند. این افراد به عنوان شهروند باید محاکمه شوند و اسناد محکمه پسند علیه آنها مطرح شده و فرصت دفاع هم به آنها داده شود. در نهایت هم قوه قضاییه با روال قضایی خود تصمیم گیری کند. ولی به نظر می رسد که عده ای نمی خواهند این اتفاق رخ دهد و چنین محاکمه ای برگزار شود. چون احساس می کنند در شرایط پیش از محاکمه بهتر میتوانند اهدافشان را دنبال کنند. اما این زیبنده نظام نیست. اینکه بگوییم در یک دادگاه صالح به اتهام این افراد رسیدگی شود که یک تقاضای غیر اسلامی و ضد انقلابی نیست و از آن بوی فتنه به مشام نمی رسد. اتفاقا به نظرم این درخواست عین بصیرت است.کسی که کیفر خواست اتهام انقلاب مخملی را تنظیم کرد متهم اول کهریزک است
وی افزود: باید یک اقناع عمومی در این زمینه صورت بگیرد. البته باید این دادگاه متناسب با کیفرخواست اولیه که اتهام به ایجاد «انقلاب مخملی» با تمام شرایطش ( زمینه ای ، ساختاری و عاملیتی ) بود، تشکیل شود. البته بماند آن کسی که این کیفرخواست را تنظیم کرده خودش متهم اول پرونده کهریزک است! باید اسناد محکمه پسندی دال بر مخملی بودن اقدامات آنها ارائه شود. اسنادی که نه در سند بودنش و نه در دلالتش تردیدی نباشد.اسناد انقلاب مخملی که علیه موسوی و کروبی اعلام شده ارائه شود
وی خواستار این موضوع شد که اگرچنین اسنادی هست ارائه دهند. اگر هم نیست بروند مسائل و تخلفات دیگر را در حد خود بررسی کنند .ولی چون به اتهام اعلام شده این افراد رسیدگی نشده، شرایط روانی، اجتماعی و فرهنگی مستعدی برای بازگشت این آقایان به عرصه سیاست وجود ندارد. مگر اینکه بخواهند شرایط را تلطیف کنند و طرفین قضایا متوجه اشتباهاتشان بشوند و بتوانند در یک فضای سالم اشتباهاتشان را مرتفع کنند.افروغ افزود: البته تاکید دارم که این اشتباهات طرفینی است و شخصا معتقدم که اشتباهات طرف قدرت و دولت را نباید دست کم گرفت.
وی در عین حال به عنوان یک روشنفکر و جامعه شناس عنوان کرد که انقلاب مخملی با سه شرط اتفاق می افتد. این شروط عبارتند از زمینه، عامل و ساختار انقلاب مخملی. زمینه این انقلاب ها نشان می دهد که همواره در کشورهایی رخ داده که سابقه توتالیتاریسم یا شبه توتالیتاریسم داشته اند. ساختار آن هم به ایدئولوژی براندازی نرم و رابطه سازمانی و مالی به طور خاص رهبری جنبش بر می گردد.
آیا جامعه ما در این ۳۰ سال سابقه توتالیتاریسم داشت که متهم به انقلاب مخملی شد
وی افزود: بر این اساس بود که من پرسیدم رهبر این جریان کیست؟ آیا چنین ارتباط ساختاریی داشته است یا نه؟ و اگر این دو شرط وجود دارد، آیا شرط اول یعنی سابقه توتالیتریسم هم در کشور ما وجود دارد یا نه؟ آیا می توان گفت که مادر این سی سال سابقه شبه توتالیتاریسم داشته ایم؟ من می گویم که چنین زمینه ای را نداشته ایم. اگر هم برای دو شرط دیگر، مدرکی هست، ان را رو کنند تا ما هم ببینیم.افروغ تصریح کرد: من تا کنون فکر می کردم این جریان مخملی نبوده، چون فضای ۳۰ سال گذشته را توتالیتر یا شبه توتالیتر نمیدانستم. اما حالا که آقایون اصرار دارند آنچه رخ داده مخملی بوده ،لابد اطلاعاتی دقیقتر از من دارند، پس حتما در سی سال گذشته ما سابقه توتالیتریسم داشته ایم! بعد از این حرف من یکی از آقایان گفت که نه شما همان حرف خودت را بزن و بگو که مخملی نبوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر