جستجوی این وبلاگ

میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها

۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

شورای هماهنگی راه سبز امید، با هماهنگی قبلی با موسوی و کروبی، منتشر کرد:

شورای هماهنگی راه سبز امید، با هماهنگی قبلی با موسوی و کروبی، منتشر کرد:

متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز

شورای هماهنگی راه سبز امید، با هماهنگی قبلی با موسوی و کروبی، منتشر کرد:
1389/12/3

متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز، که به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است، منتشر شد.
نسخه ی اولیه ی این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود. اکنون این شورا، متن کامل منشور را برای انتشار در اختیار کلمه و سحام نیوز قرار داده است.
به گزارش کلمه این منشور که متن اولیه و پیشنهادی آن در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ و به همراه بیانیه شماره ۱۸ منتشر شد، حاوی ریشه‌ها و اهداف، راهکارهای بنیادین، تعریف هویت سبز و معرفی ارزش‌های جنبش است.
موسوی در همان زمان، تدوین نسخه‌ی اولیه‌ی منشور جنبش سبز را قدم اول دانسته و ابراز امیدواری کرده بود که جنبش سبز در مسیر تکاملی خود، متن کامل‌تر و زیباتری بیافریند. منشور جنبش سبز، آنطور که تاکید می‌کند، قرار است به هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز بینجامد.
از آن زمان تاکنون، این متن علاوه بر نقد در عرصه‌ی عمومی، از سوی دهها تن از چهره‌های شاخص سیاسی، فرهنگی و فکری نیز مورد بررسی و اظهارنظر قرار گرفته و در نهایت، با اصلاحات و ویرایش چند مرحله‌ای، به شکل‌گیری متن جدیدی برای منشور جنبش سبز انجامیده است متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید
منشور جنبش سبز (ویراست دوم)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛ آغاز سخن
با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، جرقه ای در قلب مردم ایران زده شد که به جنبشی فراگیر و بی سابقه و عظیم انجامید. جنبشی برای احیای مفهوم ملت و احقاق حقوق از دست رفته ملت. جنبش راه سبز امید اینگونه شکل گرفت. از آن زمان، ضرورت تدوین و انتشار میثاقی ملی که آرمان های عمومی جنبش را تعریف کند و فعالان جنبش سبز بر محور آن به فعالیت بپردازند، احساس می شد. انتقاداتی که دربارة روشن نبودن اهداف، ارزش ها، مبانی و راهکارهای جنبش سبز به عنوان جنبش اعتراضی مسالمت آمیزی که خواستار اصلاح وضعیت کنونی و برون رفت از بحران های جامعة ایران از طریق سازوکارهای مدنی است، بیان می شد، گویای صحت و اهمیت آن احساس بود. نیز عدم شفافیت و صراحت مرزهای جنبش با حرکت های انتقام گیرنده و براندازانه ای که برای رسیدن به اهداف خود، استفاده از هر وسیله و روش را، حتی به قیمت مغایرت با معیارهای صریح اخلاقی، مجاز می شمرند، خود برهان قاطعی بر ضرورت تدوین و تنویر چارچوب و اسکلت معرفتی و اخلاقی جنبش سبز شمرده می شد. از بخت خوش، پس از چندی و با همت جمعی از فعالان جنبش و شور و تامل چهره های شاخص آن، منشور جنبش سبز انتشار یافت. مهمترین ثمرات انتشار منشور این بود که حدود و چارچوب مطالبات مردم را مشخص کرد، به گسترش و عمق جنبش سبز یاری رساند و بر بطلان این ادعا گواهی داد که نه تنها جنبش نمرده یا بی اثر نشده، بلکه از پیش زنده تر است و می تواند اصول، اهداف، هویت، چشم اندازها و راهکارهای خود را برای مخاطبین و همراهانش روشن کند. همان کلمات ساده و صمیمی کافی بود تا نشان دهد که میزان صحت و سقم ادعاهایی که با برنامه ای حساب شده و با مضمون واحد مرگ یا خاموشی جنبش سبز، از جانب دو جبهه مشخص کودتاگران انتخاباتی و وابستگان به سلطه جویان بیگانه از منافع ملی مردم ایران مطرح می شود، تا چه میزان است. حتی دامنه اظهار نظرها درباره منشور نشان داد که جنبش سبز تا کجا ریشه دوانده و با گذشت زمان، گستره آن به مناطق جغرافیایی متنوع تر و اقشار اجتماعی بیشتری کشیده شده است. تلاش عاشقانه، خالصانه و داوطلبانه نوجوانان و جوانانی که در فقدان امنیت، آسایش، آزادی بیان، توقیف مکرر مطبوعات و سانسور شدید اخبار و تحلیل های واقعی کشور، پیام جنبش را در سراسر ایران به آحاد مردم می رسانند و باز با اعلام هر از گاه مرگ آن حرکت ملی در طول سال گذشته مواجه بوده اند، شاهدی گویا و مانا بر سرسبزی، سرزندگی و بالندگی فزایندة جنبش سبز ملت ایران است.
همانگونه که در اولین منشور جنبش راه سبز امید مطرح شد، گفتگوی مستمر درباره این متن و نقد و اصلاح آن، ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور، پس از انتشار متن و در پاسخ به نیاز مذکور، پرسشنامه ای برای بیش از یکصد نفر از صاحبنظران، فعالان سیاسی، هنری، اجتماعی و حقوقی، اساتید حوزه و دانشگاه و شخصیت های فرهنگی و مذهبی ارسال و نظرات آنان گردآوری و دسته بندی شد. البته بدیهی است که اگر شرایط مطلوب و مناسب برای این گفتگوها در فضایی مدنی و آزاد فراهم می شد، دائرة این نظرخواهی گسترش می یافت و غنای آن را فراتر می برد. اما متأسفانه به علت امنیتی بودن فضای اجتماعی و عدم امکان تشکیل جلسات بحث و گفتگو، تلاش در این مرحله به انجام نظرخواهی محدود ماند. آنچه در پی می آید، ویراست دوم منشور جنبش سبز است که با لحاظ کردن نظرات ارسالی تهیه شده است. امید آن که نسخه های پسین، نظرات طیفی وسیعتر را در بر گیرد و با بهره گیری از خرد جمعی و خواست ملی، اصول منشور کامل تر بیان شده و نقایص آن مرتفع شود و سرانجام، همه ما بتوانیم سازنده تر و سرزنده تر در راه نیل به آزادی و عدالت و احقاق حقوق ملت گام برداریم.
الف) تولد جنبش سبز
جنبش سبز مردم ایران، نهضتی است که اهداف خود را در بستر میلاد خود تعریف کرده است. این جنبش در اعتراض به ظهور و تداوم کژروی ها و انحرافاتی شکل گرفت و در دل خود اهدافی را پرورد که اینک به نمادهای معنادار آن تبدیل شده است. انحرافاتی که به تدریج پدید آمد و از اتفاق به استمرار رسید. از آن جمله:
وجود و بروز اختلافات سیاسی و تلقی های گوناگون از اهداف و پیدایش موانع سازمان یافته تدریجی در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت که مردم ایران برای دستیابی به آنها، جان بر سر انقلاب اسلامی خود نهادند و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی را با رأی خود تأیید کردند.
ظهور گرایش های تمامیت خواهانه و انحصارطلبانه در میان برخی از مسئولین حکومتی.
نقض حقوق بنیادین و قانونی شهروندان و بی حرمتی به کرامت انسانی متجلی در اصول مسلم حقوق بشر.
سوء مدیریت، ترویج دروغ سالاری و کاهش چشمگیر اعتماد ملت به مسئولان.
افزایش فاصلة طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی.
سوءاستفاده و قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون.
نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوام فریبانه در تعاملات بین المللی همراه با سوءاستفاده از روحیة ضدسلطة جهانی در میان اقشار گوناگون.
فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت در راه رسیدن به قدرت.
افزایش سرکوب، انسداد و اختناق در فضای مدنی.
اینهمه از جمله عواملی است که به تدریج پس از انقلاب و بویژه در سالیان اخیر، به شکل گیری نگرش های اعتراضی در میان دل سوختگان و قاطبة مردم ایران انجامید که جنبش سبز مردم ایران، بروز بارز و مبرز آن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و رخدادهای پس از آن بود.
ب – اهداف جنبش
جنبش سبز با پای بندی به اصول و ارزش های بنیادین انسانی، اخلاقی، دینی و ایرانی که در فرهنگ این سرزمین ریشه تنیده اند، خود را منتقد و پالایشگر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال های پس از انقلاب می داند و بر این اساس، حرکت انتقادی در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رأی مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.
جنبش سبز برآمده از مردم و مولود یک نهضت ملی است. حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی، خود را جلوه گر ساخته است.
بازخوانی تجربة معاصر در جهت تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان می دهد که تنها از طریق تعمیق و تقویت جامعة مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاء سطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، زمینه سازی برای فعالیت آزاد مصلحان و فعالان اجتماعی – سیاسی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود و مواجهه صادقانه با مردم و محرم دانستن ملت و پای فشاری بر تحقق آرمان های ملی، می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد. این امر مستلزم توافق و تأکید بر مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همة نیروهایی است که به رغم داشن هویت مستقل، با پذیرش تعدد و تنوع درون جنبش، زیر چتر ملی فراگیر جنبش سبز ایران در کنار یکدیگر قرار می گیرند.
پ) چشم اندازهای بنیادین
۱٫ جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی صادقانه هرگونه مطلق نگری، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش، پای می فشرد. دیده بانی حقوق ملت و طرح راهکار برای نظارت و هدایت عملی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همة فعالان و بویژه صاحبان اندیشه و تجربه، امری حیاتی است که می تواند مانع از لغزش جنبش به ورطة تمامیت خواهی و فساد شود.
۲٫ در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران خواهان ایرانی آزاد، آباد و سرافراز هستند. جنبش سبز موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه ورزی با بدنة اجتماعی هیچ بخشی از جامعه، جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقیبان و مخالفان در فضایی سالم، و آگاهی بخشی دربارة اهداف و اصول جنبش، وظیفة همة افرادی است که خود را در زمرة مشارکت کنندگان جنبش سبز می دانند. ما، با هر باور و ایمان دینی که بدان معتقدیم، به هر قوم و قبیله و تیره و مرامی که تعلق داریم و با هر سلیقه و سبکی که با آن زندگی می کنیم، همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همة ماست.
۳٫ گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی و تعمیق فضای گفتگو و تعامل از طریق اتخاذ روش های مداراجویانه و احترام آمیز متقابل بین طرف های گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه کلیة فعالان سبز است.
۴٫ جنبش سبز در عین تأکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای وابسته به قدرت های بیگانة سلطه جو، نه انزواطلب و نه دیگرستیز است. برعکس، جنبش سبز با صراحت و شجاعت و نه در خفا و خلوت، به دنبال توسعة رابطه با تمام کشورهای جهان از طریق اعتمادسازی متقابل ملت هاست.
۵٫ عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، کرامت انسانی و معنویت،ارزش هایی جهانی هستند و تجربه آموزی از ملت هایی که برای دستیابی به این ارزش ها تلاش کرده اند و نیز استقبال و استفاده از نقد و نظر مشفقانة همة آزادیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و ارتقای کرامت انسان ها تلاش می کنند، از دیگر راهکارهای جنبش است.
ت) هویت سبز
گنجینة اسلامی،ایرانی
۱٫ جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش، بر استمرار حضور ایمان سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تأکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی را در جامعه، تحکیم وجه اخلاقی، بینش و کنش پیروان همة ادیان توحیدی کشور می داند.
۲٫ تحکیم پیوند میراث دینی،ملی و اشتیاق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اجبار مردم به پای بندی به مرام، مسلک، رویه و سلیقه ای خاص، مبارزه با استفادة ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی از حکومت، از جمله مهمترین راه های حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجستة آن در جامعة ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحة هویت آن جای می گیرد.
۳٫ رمز بقای تمدن اسلامی،ایرانی ما، همانا همزیستی و همگرایی ارزش های دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئین های مردمی تأکید می ورزد و در این راه، تقدس زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی بخشی دربارة ویژگی های هویت آفرین آئین های مذهبی و ملی را وجه همت خویش قرار می دهد.
۴٫ ملت ایران در تاریخ مبارزات خود برای کسب آزادی، عدالت و استقلال، بارها خودباوری و همبستگی بر سر اصول را به رخ مستبدان و دشمنان آزادی کشیده است. جنبش سبز مردم ایران با اتکاء به این میراث مشترک گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی، دستیابی به اجماعی آگاهانه، مبتنی بر خصیصه های هویت آفرین و مصالح عمومی و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مد نظر دارد.
حق حاکمیت مردم
احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات، به عنوان یکی از عمده ترین راه های تحقق آن، اهمیت می یابد. بر این اساس، جنبش سبز تلاش های خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت آن کاملا قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رأی و خواست مردم منشأ مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز، اعمال هرگونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با حق الهی کرامت و آزادی انسان، قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود و حقوق بنیادین آنها می داند.
دستیابی به آزادی و عدالت بدون توجه به منافع ملی و استقلال میسر نیست. جنبش سبز با آگاهی به این امر، با هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مخالف است.
ث) ارزش های جنبش سبز
احترام به کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت
نخستین ارزش اجتماعی مد نظر جنبش سبز، دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر، فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهم ترین دستاوردهای تاریخ و حاصل خرد جمعی همة انسان ها، مورد تأیید و تأکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیچ فرمانروا، دولت، مجلس، محکمه یا قدرتی نمی تواند تحت هیچ شرایطی یا بهانه ای آن را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری همگان در برابر قانون، مدارا با مخالفان، گفتگوی همگانی و منصفانه، حل مسالمت آمیز مناقشات ملی، منطقه ای و صلح طلبی جهانی و مقاومت جدی در برابر تبعیضات قومی، جنسیتی، طبقاتی و مذهبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد احزاب، رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق فضای مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانة تشکل ها و شبکه های اجتماعی غیردولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است.
جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین فعالیت مدنی را سرلوحة خویش قرار داده است. این جنبش با اعتقاد به این که کرامت انسانی مردم اصلی ترین قربانی خشونت در فضای تقابل های نابرابر اجتماعی خواهد بود، ضمن تأکید ورزیدن بر گفتگوی احترام آمیز متقابل، فعالیت مسالمت آمیز و توسل به راه های غیرخشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. توسل به روش های غیرخشونت آمیز به معنای تسلیم یا کرنش در برابر ظلم و یا سکوت در برابر آن نیست بلکه به معنای توانایی مبارزه و اعتراض بر مبنای حرمت انسان و شخصیت والای اوست. جنبش سبز با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات، از کلیة ظرفیت های فعالیت مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد.
عدالت، آزادی و برابری
شان عدالت در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز مرتبه اولی و اصیلی است. توزیع عادلانة امکانات و فرصت ها، چه در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی، از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام پذیرد. گسترش عدالت در جامعه در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم با پرهیز از انحصارطلبی و قیم مآبی و با اتکاء بر خواست ملت و منافع ملی، در عرصة داخلی و بین المللی، کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادهای غیرمردمی و قدرت های اقتصادی و سیاسی و طبقاتی عمل کند و مقید باشد که به اصل برابری انسان ها در بهره مندی از کلیة حقوق انسانی، مواهب طبیعی و تولیدات اجتماعی احترام بگذارد.
جنبش سبز با عنایت به لزوم تأمین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار اجتماع، بر پیوند، حمایت و جلب پشتیبانی همة نیروهای مولد جسمی و فکری جامعه و صیانت از آنان در برابر رانت خواران، دلالان، مافیای قدرت و ثروت و مداخلات مخرب حکومت تأکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب آزادی های اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تأکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، اصلی ترین راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در تمامی ابعاد می داند.
برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ است. پوشیده نیست که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن اهداف والا تأکید دارد. نفی هرگونه انحصارطلبی فکری، رسانه ای و سیاسی و نیز مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحة اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطة سیاسی (استبداد، یکه سالاری و انحصارطلبی)، سلطة اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و سلطة فرهنگی (وابستگی و تقید فکری) تلاش شود. بر همین اساس جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعیض جنسیتی و احترام به حقوق اقوام و مذاهب مختلف ایرانی تأکید ویژه دارد.
جنبش سبز بر این باور است که امنیت حکومت تنها از طریق حفظ امنیت یکایک شهروندان دست یافتنی است بگونه ای که ملت رها از ترس و تسلیم و تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخلة نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی و اقتصادی، هرگونه دخالت افراد غیرمسئول در امور انتظامی، و سلطة نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی و سلب استقلال قضات، مخل امنیت دولت و ملت و در مخالفت بین و صریح با اهداف عالیه اسلام، آرمان های انقلاب اسلامی و قانون اساسی است.
اجرای بدون تنازل تمامی اصول قانون اساسی و بویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم)، هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش است.
آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیرقانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروه ها، و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، و مانند آن، و نیز محاکمة عادلانة آمران و عاملان تقلب و تخلف در انتخابات، شکنجه و قتل معترضان به نتیجة انتخابات، نقد آزادانة نظریه پردازان، و افشاء و محاکمة حامیان خشونت در لایه های مختلف فکری و نظری حکومت، از جمله واضحاتی است که در جهت اجرای عدالت باید مورد توجه قرار گیرد.
ج) راهکارها
۱٫ جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. جنبش سبز قطرات به هم پیوسته مردم معترضی است که برای احقاق حق خود به دریا بدل شدند. مرور تجربة تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها در پرتگاه های تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک بالای خود را نشان داده و با تکیه بر قوای خلاقة خویش، صعب العبور ترین راه ها را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته و زیر پا نهاده اند. جنبش سبز بر پایة اصول و مبادی بنیادین خود، با استفاده از سازماندهی افقی و همسو در قالب شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی، بر فهم، اندیشه و نوآوری های ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون آزادی و عدالت را منوط به شکوفایی این خلاقیت ها می داند. این توانایی می تواند شعار «هر ایرانی یک ستاد» را به شعار «هر ایرانی یک جنبش» تبدیل کند. جنبشی که برخلاف پندار مخالفان آن، در قلب ایرانیان جای گرفته و چون جان در تن می تپد و راه خود می جوید.
۲٫ جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی مردم ایران و با اتکاء به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفتة پس از انقلاب اسلامی، بویژه در عرصة روابط ملت و دولت، بر پایة میثاق مشترک مردم ایران، یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است.
۳٫ در این راستا، تلاش برای ایجاد زمینة اجرای بدون تنازل قانون اساسی برخاسته از رأی مردم، از راهکارهای اصلی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون، الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر کشور شده و فشار خود را بر گرده مردم محروم ایران تحمیل می کند، رهایی یافت و در راه ترقی و توسعة میهن گام برداشت.
۴٫ جنبش سبز در عین حال از این مسئله مهم آگاه است که قانونگرایی به معنای استفادة ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیلة اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان که مغایر با اعلامیة جهانی حقوق بشر نیز هست نشود و خشونت، بی عدالتی و تبعیض صورت قانونی به خود نگیرد.
۵٫ قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی، متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را دارد که با بازخوانی تجربه خود و تصحیح سیر حرکت خویش، به اصلاح قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی واقعی و مورد پذیرش است که در فضایی امن و آزاد و در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همة اقشار و گروه های اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.
۶٫ تلاش برای گسترش جامعة مدنی و تقویت حوزة عمومی از طریق تشویق مردم به مشارکت در تعیین سرنوشت خود با حضور در تشکل های صنفی و غیردولتی و احزاب و … در زمرة راهکارهای اساسی جنبش سبز است.
۷٫ این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف جنبش و کاهش بی اعتمادی بحران زای کنونی بین ملت و حکومت، مستلزم گفتگو میان نمایندگان گروه های مختلف فکری و سیاسی با یکدیگر و نیز با حاکمیت و با مردم است و در این راستا، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.
۸٫ جنبش سبز به منظور قدرت بخشی به اقتصاد کشور از راه تأمین حقوق مادی کارگران، کشاورزان و کارکنان خدماتی از روش های مبتنی بر عدالت اجتماعی در چارچوب قانون، افزایش بهره وری انسانی، کاهش هزینه های تولید کالا و خدمات، و ترمیم حداقل دستمزد با نظارت واقعی نمایندگان نیروی کار در عرصه های مختلف، بهره می گیرد.
۹٫ و سرانجام، جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزت مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شأن ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است. ملتی که بسیار بیش از این شایسته احترام و تکریم در تمام جهان است.
باور داریم که اینهمه جز با باور به حقانیت ملت و التزام به کسب مشروعیت از او و در نظرگیری مصالح ملی و منافع ملت، میسر نخواهد بود.
مهدی کروبی میرحسین موسوی

» حاکمیت یا کانون‌های غیر قانونی قدرت؟

متصدیان موضع خود را مشخص کنند؛ مسوول حصر غیر قانونی کیست؟

چکیده :حصر میر حسین موسوی، مهدی کروبی، ‍زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اگر بردوام بماند، می‌تواند به بزرگ‌ترین «آزمون‌های ملت و دولت» تبدیل شود و مردود شدگان این آزمون شرمندگان تاریخ ملت‌ها خواهند بود. نلسون ماندلا شاهد زنده‌ای بر این...

کلمه: اخبار حاکی از آن است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی توسط نیروهایی امنیتی، در خانه‌های خود به صورت کامل محصور شده‌اند و هر گونه امکان ارتباط با خارج از منزل را از دست داده‌اند.
اگرچه «این رفتار» با رهبران جنبش سبز، از ماهها  قبل  با ایجاد محدودیت های شدید در رفت و آمدها و  تماس ها و حتی بازداشت ملاقات کنندگان آغاز شده بود   اما اتفاقات جدید و  حصر کامل  همراهان  مردم در جنبش سبز،  یادآور «دغدغه‌های احمد جنتی» در بارهٔ پیام دادن و پیام گرفتن رهبران جنبش است و بیش از هر چیز به «سفارش‌های جنتی» در خصوص قطع ارتباط با مردم، بستن درخانه و محدود کردن رفت و آمد‌ها شباهت دارد، اما جایگاه قانونی دبیر شورای نگهبان در ساختار فعلی قانون اساسی! به او اجازه نمی‌دهد که مستقیماً به این سفارش‌ها عمل کرده و یا قوهٔ قضائیه را به انجام آن وادار کرده باشد.
رئیس قوهٔ قضائیه هم، اگرچه پیشاپیش رهبران جنبش را «مجرم» می‌خواند و می‌گوید «دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آن‌ها خواهد بست» اما سرجمع سخنان او در یکسال اخیر نشان می‌دهد که صادق لاریجانی در این ماجرا به آنچه «مصلحت» می‌نامد اکتفا کرده است و به تعبیر خود دراین خصوص بجز از مقام رهبری از کسی «سفارش» نمی‌گیرد.
با این همه؛ سکوت نهاد‌ها و مقامات رسمی کشور در خصوص این اقدام غیر قانونی، حاکی از آن است که تاکنون هیچ مقامی حاضر نشده «مسوولیت» آن را به عهده بگیرد و «عنوان قانونی» این رفتار را اعلام کند و به «ماخذ قانونی» آن استناد کند. اهمیت این تعلل بیشتر می‌شود وقتی بدانیم که این بار امکان فرافکنی به هیچ وجه وجود ندارد و حاکمیت نمی‌تواند مسوولیت این رفتار مستقیم خود را متوجه کسانی کند که دشمنان خارجی، عوامل بیگانه و سران فتنه می‌نامد.
البته سکوت نهادهای قانونی در این باره می‌تواند حامل این پیام باشد که «کانون‌های غیرقانونی قدرت» آشکار‌تر از همیشه قانون اساسی و نظام را نشانه رفته‌اند و در این اقدام بی‌توجه به همهٔ ارکان قانونی، اقدام به حصر کرده‌اند.
در این وضعیت، «موضوع حصر» و در صدرِ آن «مسئولیت حصر»، دغدغهٔ جدیدی است که احتمالاً رفع آن به مهم‌ترین خواستهٔ جنبش سبز تبدیل خواهد شد. بدیهی است هیچ کس نمی‌تواند واکنش – و واکنش‌های – جنبش سبز را به «این موضوع» پیش بینی و یا هدایت کند، اما شناسایی مسئولان اصلی «این واکنش‌ها» ممکن و بل لازم است. افکار عمومی و مجامع بین المللی، همراه با موضعگیری دربارهٔ «تعبیر مبهم و غیر حقوقی حصر»، حاکمیت را وادار خواهد کرد که «عنوان حقوقی و مرجع قانونی و مسئول یا مسئولان اصلی» آن را معرفی کند.
حصر میر حسین موسوی، مهدی کروبی، ‍زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اگر بردوام بماند، می‌تواند به بزرگ‌ترین «آزمون‌های ملت و دولت» تبدیل شود و مردود شدگان این آزمون شرمندگان تاریخ ملت‌ها خواهند بود. نلسون ماندلا شاهد زنده‌ای بر این ماجراست.

۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید درباره راهپیمایی ۲۵ بهمن

چکیده :مردم شریف ایران و رهروان جنبش سبز با عزم راسخ و حفظ آرامش در این راهپیمایی مسالمت آمیزشرکت نمایند و به عوامل نفوذی خشونت طلبان در هرحالتی اجازه تغییر روند راهپیمایی و اعمال خشونت را...

شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیه ای از راهپیمایی روز ۲۵ بهمن ماه حمایت و وزارت کشور را طبق اصول قانون اساسی مسوول برقراری  امنیت و اتخاذ تدابیری برای برگزاری باشکوه راهپیمایی دانست.
این شورا در بخشی از این بیانیه  خود آورده است :مردم شریف ایران و رهروان جنبش سبز با عزم راسخ و حفظ آرامش در این راهپیمایی مسالمت آمیزشرکت نمایند و به عوامل نفوذی خشنونت طلبان در هرحالتی اجازه تغییر روند راهپیمایی و اعمال خشونت را ندهند.
متن کامل بیانیه  به شرح زیر است:
بسمه تعالی
با تبریک سقوط دیکتاتوری فرعونی مبارک به مردم آزادیخواه و عدالتجوی مصر و ایران و اعتراض شدید نسبت به بازداشت های غیرقانونی گسترده اخیر و نیز افزایش شدید محدودیت های غیر قانونی بر آقایان موسوی و کروبی، که تایید کننده ضعف و ترس فزاینده اقتدارگرایان حاکم از هرگونه حرکت مدنی و سیاسی مردم حتی در مسالمت آمیز ترین وجه آن است، و ابراز تاسف از تشدید روند قانون شکنی های مسئولین اجرای قانون اعلام می گردد:
۱ – لازم است وزارت کشور در اجرای وظائف قانونی خود و در جهت حق قانونی مردم، تضمین شده در اصل ۲۷ قانون اساسی، با اعلام صدور مجوز برای راهپیمایی ۲۵ بهمن در حمایت از جنبش های مردمی تونس و مصر پاسخگوی درخواست راهپیمایی اقایان موسوی و کروبی باشد. همچنین همگان را از تدابیر متخذه برای حفظ امنیت شهروندان و برگزاری مسالمت آمیز راهپیمایی در اسرع وقت مطلع نماید. عدم پاسخگویی به این درخواست ونبود تمهیدات لازم جهت برگزاری مسالمت آمیز آن موجبات سرافکندگی بیشتر دولت ایران در سطح ملی و بین المللی خواهد بود و عملا مواضع رسمی آنرا در حمایت از جنبش های مردمی تونس و مصر زیر سئوال خواهد برد.
۲ – مردم شریف ایران و رهروان جنبش سبز با عزم راسخ و حفظ آرامش در این راهپیمایی مسالمت آمیزشرکت نمایند و به عوامل نفوذی خشونت طلبان در هرحالتی اجازه تغییر روند راهپیمایی و اعمال خشونت را ندهند.
وعده ما دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران ساعت ۳ بعد از ظهر از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی
شورای هماهنگی راه سبز امید
متن انگلیسی:
Statement of the Green Path of Hope Coordination Council Regarding the February 14th Demonstrations
The coordination council of the Green Path of Hope has issued a statement supporting the February 14th demonstrations, holding the interior ministry responsible for their safety and for taking measures to ensure the grandeur of the demonstrations.
A segment of the council’s statement reads “The noble people of Iran and followers of the green movement should participate in this peaceful demonstration with calm and resolve, and must not allow the infiltrating agents of those seeking violence to derail the demonstrations with their aggressive behavior under any circumstances.”
The full text of this statement is as follows:
In the Name of God,
We congratulate the freedom seeking and justice pursuing people of Egypt and Iran for the fall of the pharaoh-esque dictatorship of Mubarak, and we strongly protest the recent widespread illegal incarcerations as well as the heavy increase of illegal restrictions on Messrs. Mousavi and Karroubi which verifies the ruling autocrats’ weakness and fear of any civil and political movement of the people, even of the most peaceful kind, and we also lament the pattern of law breaking by the officials in charge of executing the law. With this, we declare:
1. As part of the interior ministry’s responsibility to uphold its legal obligations and the people’s legal rights guaranteed in article 27 of the constitution, this ministry has a duty to issue a license for demonstrations in support of the people’s movements in Tunisia and Egypt in response to the request made by Messrs. Mousavi and Karroubi. Furthermore, this ministry must immediately inform the public of all measures taken to ensure the safety of citizens and the peaceful holding of the demonstrations. Failure to respond to this request and to take the necessary measures to hold the demonstrations peacefully will disgrace the government of Iran on national and international levels and will basically undermine its official stance in supporting the people’s movements of Tunisia and Egypt.
2. The noble people of Iran and followers of the green movement should participate in this peaceful demonstration with calm and resolve, and must not allow the infiltrating agents of those seeking violence to derail the demonstrations with their aggressive behavior under any circumstances.
Our promise, we meet on Monday February 14, 2011, 3:00pm in Tehran from Imam Hossein Square to Azadi Square.

- Coordination Council of the Green Path of Hope


  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۳۰ ق.ظ | پاسخ
    من به عنوان یک مشهدی حتما می آیم بدون شک ۱۰۰ در صد . سه راه راهنمایی ساعت ۵
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۳۰ ق.ظ | پاسخ
    Afsus k tu shahrestane ma masir taain nashod , khosh be hale tehrunia
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۳۷ ق.ظ | پاسخ
    در بندها بس بندیان …انسان به انسان دیده ام…………..از حکمبر تا حکمران… شیطان به شیطان دیده ام
    از خود رجز خوانی مکن …تصویرگردانی مکن…………….من گردن گردنکشان…رضوان به رضوان دیده ام
    به امید آزادی مملکتمون …۲۵ بهمن همه با هم فریاد میزنیم مرگ بر دیکتاتور
    یاحسین…میرحسین
    درود بر شیخ شجاع مهدی کروبی
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۳۹ ق.ظ | پاسخ
    درود بر مدافعین دمکراسى از میدان آزادى تا میدان تحریر
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۰ ق.ظ | پاسخ
    زنده باد میر حسین
    لطفا شعارهای این روز را اعلام کنید تا افراط نشود
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۱ ق.ظ | پاسخ
    هم استانیهاى عزیز:
    باحضورسبزتان درتظاهرات مسالمت جویانه ۲۵بهمن۸۹ ساعت۱۵رنک زندکى بزنیدبر سیاهی مرک افزاى خفقان حاکم واز تنکناى قفس شقاوت به آسمان بیکران آزادى بال بکشایید
    خ-طالقانى
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۲ ق.ظ | پاسخ
    برو بابا شما هم دلتون خوشه ها!
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۲ ق.ظ | پاسخ
    چرا مشخص نکردین چه شعاری بدیم ؟
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۴ ق.ظ | پاسخ
    V
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۴ ق.ظ | پاسخ
    من با ۳تا از دوستان نزدیکم حتما میایم به امید روزی زیبا همراه با عشق
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۴۵ ق.ظ | پاسخ
    چرا مشخص نکردین چه شعاری بدیم ؟این کارباعث سردگمی در تظاهر کنندگان میشه.
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۵۰ ق.ظ | پاسخ
    ۲۵ بهمن ثابت میکنیم که اصل ۲۷ در قانون زنده است و هیچ احدی نمیتواند آن را ندیده بگیرد.
    زنده باد اصل ۲۷٫٫
    زنده باد آزادی..
    زنده باد همبستگی..
    زنده باد آگاهی..
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۵۱ ق.ظ | پاسخ
    اووووه! چقدر شما خودتونو تحویل گرفتین. مگه شما چند نفرید که به قول خودتون نفوذی و خشونت طلب و … بخوان بیان بینتون؟
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۵۳ ق.ظ | پاسخ
    درود بر شما و تمامی مردم سبز وطتنم….
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۵۷ ق.ظ | پاسخ
    اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تحقق بخشید . این تنها راه ممکن برای حفظ نظام است.
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۱:۵۸ ق.ظ | پاسخ
    شما که شعار “نه غزه، نه لبنان” تون شهره عام و خاص شده دیگه واسه ما دم از حمایت از مصری نزنید که دیکتاتورش هم از شما حمایت کرده
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۰۱ ق.ظ | پاسخ
    راستی تونستید تقلب رو اثبات کنید؟
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۰۳ ق.ظ | پاسخ
    از اینکه این بار رهبران جنبش سبز عقب نشینی نکردند خیلی خوشحالم. باید از مردم بیاموزیم. اینکه منتظر تایید… باشیم تناقصی ست با تحلیل ما. اگر آنها اجازه می دادند که کودتا نمی کردند. رژیم این بار هم در دنیا تنهاتر و رسواتر خواهد شد که چگونه فریب کارانه از مردم مصر و تونس دفاع می کند ولی به مردم خود اجازه ی راهپیمایی در دفاع از جنبش آنها نمی دهد. آزادی هزینه دارد و تاریخ بشریت نشان داده که در هیچ جای جهان مردم با کسب اجازه از کودتاگر و دیکتاتور به مخالفت با او برخیزند. اگر امروز مردم ایران پیروز نشوند مطمئنا فردا خواهند شد. این روند طبیعی تاریخ ست و هیچ ارتشی هم تا به حال نتونسته جلوی این روند را بگیرد.
    زنده باد جنبش سبز دمکراسی خواهی مردم ایران و زنده باد رهبران جنبش سبز ایران
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۲۰ ق.ظ | پاسخ
    We are going to watch joyfully from far distance. Those who won’t participate are going to regret it. No matter what happens. Take the message of freedom and respect with passion and determination to the streets of Iran. Prove to the world that Iranian still believes to their unique civilized traditions. Everyone born free. We must protect it. This is the law of nature and we are part of the nature.
    If you faced with rental mobs, do not scare. Those are the one they should scare from freedom fighters. All world is watching with great anticipation. You have support of whole world except some regressive and tyranny in the Middle East.
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۳۱ ق.ظ | پاسخ
    به نام یگانه بی همتا
    با تمام وجود وقدرت در این راهپیمایی شرکت خواهیم کرد.
    اندکی صبر سحر نزدیک است .
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۳۶ ق.ظ | پاسخ
    yani age shuru kardan be tikke pare kardane mardom. ma vaysim negashun konim?
    shoma ino migid chon nemikhayn masalan tv iran badesh neshun bede ke masalan tazahor konande’ha khoshunat be kharj dadan vali ki ahamiat mide?
    VVV
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۳۷ ق.ظ | پاسخ
    برخیز از جا کن بنای کاخ دشمن
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۴۱ ق.ظ | پاسخ
    من از مردن نمی ترسم
    که هر چی باشه یکباره
    هراس از زندگی دارم
    که دردش پر ز تکرار
    یا حسین میرحسین
  • ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲:۴۶ ق.ظ | پاسخ
    ما فتح می کنیم
    ما فتح می کنیم
    باغهای بزرگ بشارت را
    با خون و خنجر خفته در خونمان

روزنامه کلمه مورخ شنبه بیست و سوم بهمن ماه

چکیده :روزنامه کلمه مورخ شنبه بیست و سوم بهمن...

صفحه فیس بوک روزنامه کلمه
دریافت نسخه PDF - پی دی اف
چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

فراخوان فریاد الله و اکبر/گلبانگ سبز آزادی

ماه من، غم و اندوه اگر هم روزی، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ،از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست با نگاهت به خدا ،چتر شادی وا کن و بگو با دل خود، که خدا هست …خدا هست هنوز

سحام نیوز: به گزارش ندای سبز آزادی، فعالین جنبش سبز با صدور فراخوانی از عموم ملت ایران دعوت کرده اند تا یکشنبه 24 بهمن ماه، با فریاد الله و اکبر های خود بار دیگر تپش حیات جنبش سبز را به رخ کودتاچیان و دیکتاتور های ایران بکشانند و نشان دهند که مردم ایران همانند تمامی مردم خاورمیانه بر خواستگاه شان که همان حاکمیت مردم است، استوار ایستاده اند.
از امشب 22 بهمن ماه تا یکشنبه 24 بهمن ماه، همراه با پیروزی مردم مصر ، راس ساعت 10 شب به وقت تهران با گلبانگ الله و اکبر، آمادگی خود را برای حضور در روز 25 بهمن اعلام می‌کنیم.
امید است تا با ندای سبز الله و اکبرهایمان نوید فردایی بهتر را به شهرمان بدهیم.

۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

مهدی کروبی در 'حصر خانگی' قرار گرفت

مهدی کروبی در 'حصر خانگی' قرار گرفت

مهدی کروبی
آقای کروبی تا کنون چند بار مورد حمله هواداران حکومت قرار گرفته است
سحام نیوز، پایگاه خبری حزب اعتماد ملی در ایران می گوید که مهدی کروبی، رهبر این حزب و یکی از سران مخالفان دولت، از دیدار با اعضای خانواده خود منع شده است.
این وبسایت نوشته است: "صبح امروز (پنجشنبه ۲۱ بهمن) مأموران امنیتی که در برابر ساختمان منزل مسکونی مهدی کروبی بودند، به فرزند کروبی اعلام کردند که تا ۲۵ بهمن حق ورود به منزل پدری خود را ندارد".
آقای کروبی به همراه میرحسین موسوی، یکی دیگر از رهبران معترضان در ایران، از دولت این کشور خواسته اند که به هواداران آنها اجازه دهد در روز دوشنبه ۲۵ بهمن برای اعلام همبستگی با حرکت‌های مردمی در منطقه، "به ویژه قیام آزادی‌خواهانه مردم تونس و مصر علیه حکومت استبدادی در این دو کشور"، راهپیمایی کنند.
به نوشته سحام نیوز، مأموران امنیتی گفته اند که تا آن روز، تنها همسر آقای کروبی اجازه رفت و آمد به خانه را دارد و حتی فرزندان و بستگان نزدیک او نمی توانند با او دیدار کنند.
آقای کروبی دو روز پیش در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز گفته بود که روز ۲۵ بهمن روزی "سرنوشت ساز" برای جنبش اعتراضی ایران، موسوم به "جنبش سبز" است.
او گفته بود که اگر حکومت به مخالفان اجازه راهپیمایی بدهد، "تظاهرات بزرگی" انجام خواهد شد.
اما دیروز سرتیپ حسین همدانی، فرمانده سپاه تهران گفت: "فتنه گران جنازه ای بیش نیستند و با هرگونه تحرک آنها به شدت برخورد می کنیم".
او تلاش مخالفان دولت برای برگزاری راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن را تلاشی برای کاهش حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن دانسته و گفته بود: "فتنه گران باید بدانند که دیگر آنها را فریب خوردگانی نمی دانیم که به نتیجه انتخابات معترض هستند، بلکه قطعا آنها را ضد انقلاب و جاسوس می دانیم و به شدت با آن ها برخورد خواهیم کرد".
سپاه تهران مسئول امنیت پایتخت ایران در شرایط اضطراری است و در جریان ناآرامی های سال گذشته هم نقش اصلی را در برخورد با اعتراضات خیابانی به عهده داشت.

پوستر / ۲۵ بهمن روز عشق و حماسه


در گفت و گو با نیویورک تایمز مطرح شد

چکیده :مهدی کروبی قیام مردم مصر و تونس علیه حکومتهای خودکامه این کشورها را آیینه ای تمام نما از اعتراضات مسالمت آمیز مخالفین نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران دانست و گفت: " جنبش مردم مصر و تونس، جان دوباره ای به کالبد جنبش سبز ایران دمیده است که سال گذشته به شدیدترین نحو ممکن توسط حکومت سرکوب...

مهدی کروبی یکی از رهبران جنبش سبز ایران در گفتگوی اینترنتی خود با روزنامه نیویورک تایمز راهپیمایی روز ۲۵ بهمن را آزمون بزرگی هم برای مخالفین دولت و هم برای حکومت ایران دانست.
طبق گزارشی که ندای سبز آزادی داده  است،  به گفته مهدی کروبی راهپیمایی دوشنبه هفته آینده میزان واقعی حمایت مردم ایران از قیام مردم مصر و تونس را نشان خواهد داد. ضمن اینکه نحوه رفتار حکومت با برپا کنندگان تظاهرات روز ۲۵ بهمن، هم راستی آزمایی ادعاهای حکومت ایران در حمایتش از قیام مردم مصر و تونس خواهد بود.
در ادامه این گفتگو مهدی کروبی قیام مردم مصر و تونس علیه حکومتهای خودکامه این کشورها را آیینه ای تمام نما از اعتراضات مسالمت آمیز مخالفین نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران دانست و گفت: ” جنبش مردم مصر و تونس، جان دوباره ای به کالبد جنبش سبز ایران دمیده است که سال گذشته به شدیدترین نحو ممکن توسط حکومت سرکوب شد.”
رئیس سابق مجلس شورای اسلامی در ادامه این گفتگو ضمن تاکید بر این نکته که هر نوع رویدادی که به پیروزی مردم مسلمان خاورمیانه علیه حکومتهای خودکامه آنان منجر شود به نفع جنبش سبز ایران است اظهار داشت: ” چنانچه دولت با برگزاری راهپیمایی هواداران جنبش سبز برای حمایت از مردم مصر و تونس موافقت کند، مردم ایران در روز دوشنبه به جهانیان نشان خواهند داد که جنبش سبز نه تنها زنده است بلکه همچنان پویا و استوار به سوی آرمانهای رهایی بخش خود گام بر می دارد. در صورت همراهی حکومت ما شاهد قدرت واقعی جنبش سبز در روز دوشنبه ۲۵ بهمن خواهیم بود. ”
یکی از دو رهبر برجسته جنبش سبز ایران با تاکید بر این نکته که این روزها تمام رسانه های دولتی تلاش می کنند تا جنبش مردم مصر و تونس را قیام اسلامی بدانند گفت: ” رسانه های حکومتی در ایران سعی دارند تا ریشه های این اعتراضات را در مقابله دولتهای غربی با گروههای اسلامی جستجو کنند و مشخصن به تقابل دولتهای غربی با گروه سیاسی اخوان المسلمین اشاره می کنند و همین رویکرد آنها باعث می شود تا حکومت بهانه ای برای مخالفت با این راهپیمایی نداشته باشد. ”
امری که به گفته مهدی کروبی موجب تامین امنیت کسانی که قصد دارند در روز دوشنبه ۲۵ بهمن در میدان آزادی تجمع مسالمت آمیزی داشته باشند، توسط نیروهای نظامی و امنیتی، خواهد شد.
او در ادامه این گفتگو به خبرنگار نیویورک تایمز گفت: ” اگر حکومت اجازه برپایی این تظاهرات را به هواداران جنبش سبز ندهد، معنایش این خواهد بود که آنها بر خلاف شعارها و ادعاهای خود مبنی بر حمایت از مردم مصر و تونس، عمل می کنند و مواضع آنها در مواجه با رخدادهای اخیر کشورهای مصر و تونس و دیگر کشورهای مسلمان منطقه، صادقانه نیست. ”
مهدی کروبی در این گفتگو در مواجه با این سئوال که آیا جنبش سبز ایران به نوعی دچار سرخوردگی شده است گفت: ” هواداران جنبش سبز در ایران مطالبات اصلی خود که شامل آزادی بیان، آزادی اجتماعات و برگزاری یک انتخابات آزاد می شود را همچنان از طرق مختلف دنبال می کنند و به این ترتیب اطلاق سرخوردگی به این جنبش بی معناست. ”
دبیر کل حزب اعتماد ملی در ادامه با اشاره به محدودیتهای سنگینی که ماموران حکومتی برای او و میرحسین موسوی یکی دیگر از رهبران جنبش سبز وضع کرده اند، از ملاقات دو باره خود با آخرین نخست وزیر ایران طی یک هفته گذشته خبر داده است و بر این نکته تاکید کرده است که هر دوی آنها خواستار برپایی یک راهپیمایی آرام و همراه با سکوت در روز دوشنبه ، ۲۵ بهمن در میدان آزادی شده اند.
کروبی در این گفتگو پیروزی مردم مصر را دستاوردی بزرگ برای جنبش سبز ایران دانسته و معتقد است که در صورت پیروزی مردم مصر ، فشار سنگینی متوجه حکومت ایران خواهد شد. چرا که علاوه بر ترکیه مردم جهان شاهد پای گیری یک حکومت اسلامی دیگر که به دموکراسی احترام می گذارد، در منطقه خواهند بود.
کروبی گفت: ” پیروزی مردم مصر نشان خواهد داد که حکومت ایران، نسبت به آرمانهای اصلی انقلاب ۵۷ که اساس آن برگزاری انتخابات آزاد و احترام به حق تعیین سرنوشت توسط خود مردم با استفاده از مکانیزم انتخابات است، پسرفت داشته است نه پیشرفت. ”
با این همه به عقیده رئیس سابق مجلس شورای اسلامی که معتقد به تقلب در نتایج انتخابات ریاست جمهوری در دو دوره گذشته است، شکست مردم مصر تاثیر چندانی بر روند حرکت جنبش سبز در ایران نخواهد گذاشت .
او می گوید: ” البته شکست مردم مصر می تواند بر جنبش سبز ایران هم تاثیر بدی بگذارد اما این تاثیر آنقدر قوی نیست که حرکت آزادی خواهانه ما را متوقف کند. چرا که آزادی و آزادی خواهی از اصلی ترین خواسته های مردم ایران است و آزادی یکی از اصلی ترین وعده های انقلاب ۵۷ ایران بود که هنوز محقق نشده است. “

میرحسین موسوی دنبال پول و ریاست نیست، فقط می‌گوید به قانون عمل کنید

چکیده :آیت‌الله دستغیب نسبت به غلبه فضای سرکوب و دروغ در جامعه هشدار داد و نارضایتی مراجع تقلید از وضعیت کشور را ناشی از این دانست که نه به قرآن و سنت عمل می‌شود و نه به قانون اساسی. وی با دفاع قاطع از میرحسین موسوی، به سخنان مرحوم آیت‌الله نجابت درباره مظلومیت موسوی اشاره کرد و گفت: این بنده خدا نه پولی جمع کرده و نه دنبال ریاست است. دائم می‌گوید به قانون عمل کنید، تهمت نزنید و دروغ نگویید. اگر بناست حرف حق گفته شود، باید ایشان را در جایی بیاورند آزادانه بتواند صحبت کند....

آیت‌الله سید علی محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز، در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان کشور، با اشاره به روش پیامبر و امامان در برخورد با مخالفان و حتی دشمنان، بر لزوم صداقت حاکمان تاکید کرد و نسبت به غلبه فضای سرکوب و دروغ در جامعه هشدار داد و نارضایتی مراجع تقلید از وضعیت کشور را ناشی از این دانست که نه به قرآن و سنت عمل می‌شود و نه به قانون اساسی.
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید در اظهاراتی که در سایت حدیث سرو – منتسب به نزدیکان ایشان – منتشر شده، با تاکید بر اینکه خبرگان باید ناظر بر رهبر باشند و انحرافات را به گوش او برسانند، از اینکه فضایی ایجاد شده که مراجع محاصره شده‌اند و نمی‌توانند حرف بزنند و در صورت انتقاد نیز مورد حمله و تهمت قرار می‌گیرند، انتقاد کرد و گفت: مرجع باید بتواند حرفش را بزند. او که نمی‌خواهد بدی به کسی بگوید؛ نمی‌خواهد که دنبال براندازی باشد؛ یا بخواهد خودش را جلو بیاندازد. احتیاجی ندارند که خودشان را جلو بیاندازند، مردم با جان و قلبشان متوجه آنها هستند. اینها می‌خواهند حرفشان زده شود؛ نه اینکه دور برشان محاصره شود.
آیت‌الله دستغیب همچنین با دفاع قاطع از میرحسین موسوی، به سخنان مرحوم آیت‌الله نجابت – از اساتید بزرگ عرفان و اخلاق – درباره مظلومیت موسوی اشاره کرد و گفت: این بنده خدا نه پولی جمع کرده، نه دنبال ریاست است و نه می‌خواهد که عقده‌گشایی کند و نه حقارتی او را به جبّاریت واداشته است. خوب، دائم می‌گوید که هر کسی سر کار است به این قانون عمل کند. می‌گوید تهمت نزنید و دروغ نگویید.
این عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین افزود: اگر بنا هست که حرف حق گفته شود، باید ایشان را در جایی بیاورند آزادانه بتواند صحبت کند. البته بعد مصیبت برایش پیش نیاورند که بگویند تو این حرفها را زدی، پس ضد امنیت هستی و او را به زندان ببرند!
در جمع معلمان عضو انجمن اسلامی کشور که در این دیدار حاضر بوده‌اند، بعضا از یاران نزدیک شهیدان رجائی و باهنر و مسئولان زمان ریاست جمهوری حجت الاسلام سید محمد خاتمی حضور داشته‌اند که نظرات خود را راجع به وقایع پس از انتخابات بیان داشته‌اند.
از جمله مسائلی که از سوی این معلمان مورد تاکید قرار گرفته، لزوم آزادی بیان برای همه اقشار و گروهها، اظهار نگرانی از به فراموشی سپرده شدن میراث های گرانقدر امام راحل، تاسف بر افول فرهنگی جامعه خصوصا در مدارس و دانشگاهها، به انحراف کشیده شدن نسل جوان در سایه غفلت و قدرت طلبی سیاستمداران و ترویج فرهنگ دروغ و ریا و تظاهر، گسترش رویه هتک حرمت افراد و رواج دروغ و غیبت و تهمت و ابتذال فرهنگی و…، انحطاط اقتصاد کشور و وابستگی کشور تا آنجا که کشور ما از عقب‌افتاده‌ترین کشورها شمرده می‌شود و نیز کنار گذاشتن افراد مومن و متعهد و دارای استقلال رای بوده است.
همچنین در ادامه این دیدار و پیش از سخنان آیت‌الله دستغیب، یکی از شاگردان ایشان گزارشی از احضار حدود چهل نفر از طلاب این مرجع تقلید و محکومیت سه نفر از آنان در دادگاه بدوی به زندان، شلاق، تبعید و محرومیت از تعلیم و تعلّم در مدارس آیت الله دستغیب به مدت ده سال ارائه داد و تاکید کرد که جرم این افراد، دفاع از مسجد و بیت ایشان در برابر حمله اشرار و نیروهای به اصطلاح خودسر بوده است.
همچنین اعضای انجمن اسلامی معلمان کشور، سلام و اظهار ارادت خانم عاتقه صدیقی، همسر شهید رجائی را که به علت کسالت موفق به همراهی این گروه نشده بود، را نیز به محضر آیت‌الله دستغیب ابلاغ کردند.
مشروح سخنان آیت‌الله دستغیب در این دیدار را به نقل از سایت حدیث سرو در ادامه می‌خوانید:
و هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم‌. و بشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون أحسنه‌
این آقایانی که صحبت فرمودند، یک واقعیاتی را فرمودند که در حقیقت همان است که اکثریت جامعه ایرانی اهل فضل و کسانی که متوجه هستند و فطرتشان را به هوا و هوس آلوده نکرده‌اند تصدیق می‌کنند. و در واقع اجتماع و افراد و مملکت اسلامی را گفتید و همانطور در خلال بحثهای شما بلکه محور آنها این بود که خدای تعالی پیامبر اکرم ص را مبعوث کرده همان طور که خودش در چهار جای قرآن فرموده برای تعلیم و برای تزکیه و همچنین آموختن حکمت.
از ابتدایی که پیامبر اسلام ص، مبعوث شدند سرلوحه برنامه ایشان هدایت مردم به سوی خدای تعالی بود. نه تنها پیامبر اسلام بلکه تمام پیامبران این رسالت را داشتند که مردم را به فطرتشان که همان یگانگی پروردگار است آشنا کنند. که مؤثر تنها خدای تعالی است، مدبّرشان خدای تعالی است، مدیرشان خدای تعالی است. رازقشان خدای تعالی است، مُحیی و مُمیتشان خدای تعالی است و خلاصه لحظه به لحظه در حضور پروردگار هستند.
آن پروردگاری که همانطور که اشاره کردید از هر مهربانی نسبت به انسان مهربانتر است. محبت مادر نسبت به فرزندانش خیلی زیاد است که حتی حاضر است خودش را فدا کند برای سلامتی آنها که حکایتها و اشعاری در این زمینه حتماً شنیده‌اید. اما در روایت است که محبت همه مادرها یک صدم از محبتی است که خدای تعالی به مخلوقاتش دارد. و این محبت و رحمت خود را خدای تعالی عنایت کرده به پیامبر اکرم‌ص، البته بدون آنکه از محبت خودش کم شود و در طول محبت اوست.
همانطور که اشاره فرمودید خدای تعالی می‌فرماید: «و ما أرسلناک الّا رحمة للعالمین» ایشان رحمت برای همه عالمین هستند نه تنها برای مسلمانان بلکه برای همه بشر رحمت است. یعنی حتّی دشمنان اگر با پیامبر اکرم‌ص، معارض نمی‌بودند و مانع این نمی‌شدند که مردم فکر بکنند و تعقل بکنند که بیایند به سوی دین اسلام، پیامبر اسلام کاری با آنها نداشت منتها اینها معارض بودند و نمی‌گذاشتند.
مشرکین مانع تبلیغ پیامبر ص، می‌شدند، مانع تعلیم و تربیت خدائی ایشان می‌شدند لذا آیاتی که درباره جهاد بود به این جهت بود؛ یعنی پیامبر اکرم ص ،می‌خواستند مانع را از سر راه مستضعفین بردارند. در حقیقت این مستکبرین بودند که مانع فهم مردم می‌شدند و نمی‌گذاشتند که آنها به به وسیله پیامبر اکرم ص، که خدای تعالی فرستاده بود به فطرتشان مراجعه کنند و لذا تا آخر عمر شریفشان حضرت ختمی مرتبت،این رحمت را به نهایت رساندند در عین حال که همه نوع از اذیّتهای زبانی، عملی و امثال آن که در قرآن بعضی از آنها آمده به پیامبر اکرم‌ص، روا داشتند معذلک رسول خدا ص، در برابر آنها همانطور که قرآن فرموده: «اُدع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة» اینطور برخورد می‌کرد مگر اینکه آنها در صدد نابودی اسلام برآیند یعنی مسلح می‌شدند و گروهها را با هم منسجم می‌کردند با اسلحه مقابل حضرت می‌ایستادند و رسماً اعلان جنگ می‌کردند، آن وقت پیامبر اکرم‌ص، مجبور بودند که دفاع کنند؛ یعنی در حقیقت جنگها حالت دفاعی داشتند نه حالت تهاجمی، آنچه که در تاریخ و تفسیر آیات قرآن رسیده این چنین است.
و این رحمت که حضرت داشت نسبت به همه مردم بخصوص امّتش که: «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین» و همین باعث شد که اشرف مخلوقات شود. همین باعث شد که خدای تعالی بفرماید که دین تو را در تمام دنیا گسترش می‌دهم، «و لو کره الکافرون و لو کره المشرکون» و لو که مشرکان راضی نشدند و اکراه داشتند. بالاخره این رحمت واسعه پیامبرص، بود که ظهور رحمت خدای تعالی است.
همانطور که می‌دانید خدای تعالی که موجودات را خلق کرده بخاطر ظهور رحمت خودش است؛ یعنی در حقیقت آن رحمت واسعه خودش را اظهار کرده. هر کس بیشتر این رحمت را داشته باشد نزد خدای تعالی محبوبتر است. لذا پیامبر اکرم از همه پیامبران رحمت بیشتری داشتند. پس حبیب خدا شدند، خدای تعالی هم، هم از جهت رحمت و محبت ایشان و هم از جهت کمال دینش، قول داده که در همه دنیا این دین فراگیر شود.
وعده خدای تعالی حق است: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصّالحون» حتماً خواهد بود. در سه جای دیگر قرآن هم خدای تعالی این مطلب را به نحوه‌های مختلف بیان فرموده. و یقیناً این صفت را (محبت و رحمت) همه ائمه اطهارعلیهم السلام نیز داشتند. فاطمه زهراعلیها السلام و علی مرتضی‌ ع، و…. تا برسد به امام زمان‌ع، همه این صفت را داشتند. و اینها هیچوقت راضی نیستند که مردم بوسیله کارهایی که احیاناً دیگران انجام می‌دهند، گمراه شوند. و سعی می‌کردند که مردم را با خدای تعالی آشنا کنند و به صورت ظاهر حتی با دشمنانشان هم سختگیر نبودند.
وقتی حضرت موسی بن جعفر ع، در زندان هارون الرشید بود، زندان‌بان نامه می‌نویسد به هارون الرشید که ای خلیفه از وقتی که موسی بن جعفر را به زندان آورده‌اید یکبار هم ندیده‌ایم که بر علیه تو و سپاه تو نفرین کند. یک همچین امام رئوف و مهربانی. همه امام‌ها همینطور بودند.
حضرت رضا ع، وقتی که ولایت عهدی مأمون را با اجبار پذیرفتند فشار بر ایشان بسیار زیاد بود. تقریباً سه سال در چه زحماتی بودند. در آخر نهایتاً باز به مأمون نفرین نکردند و گفتند خدایا اگر نجات من در این است که از دنیا بروم، وفات مرا برسان. ببینید اینطور بوده وضع ائمه اطهار. وضع علی‌علیه السلام را می‌دانید و خوانده‌اید تاریخ را، که حضرت علی نسبت به دشمنانشان هیچ وقت از مسیر عدالت خارج نشدند متعرّض، با سختی نشدند هر چه بود بیان، بیان هدایت بود و اصلاً نمی‌ترسیدند که حالا این دشمنانی که خیلی هم بودند، بیایند و آقا را خلع بکنند.
از این نمی‌ترسیدند چون برای خدا هدایت می‌کردند احتیاجی نداشتند که مردم اطرافشان باشند. بله تکلیفشان بود به اینکه مردم را هدایت کنند و همان که خودشان فرمودند در نهج البلاغه «لولا حضور الحاضر….» بله این درست است یعنی همانطور که خودشان فرمودند به جناب ابن عباس: این دو لنگه کفش چقدر ارزش دارد؟ گفت: آقا ارزشی ندارد. فرمود حکومت شما برای من ارزشش از این دو لنگه کفش کمتر است، الّا اینکه می‌خواهم حقی را به حق دار برسانم. ببینید، نچسبیده‌اند به حکومت، اینجور نبود که بگویند عاشق این حکومت هستیم، به هر نحوی هست باید حفظش کنیم و لو که مظلوم‌ها از بین بروند، و لو که همه چیز به هم بخورد، اینجور نبوده.
آنچه که به آن مأمور بودند این بود که مردم را با خدا آشنا کنند. به زور نمی‌شود کسی را با خدا آشنا کرد قلب باید حرکت کند که با خدا آشنا شود. آن چیزهایی که بر روی فطرت هست باید برداشته شود. آنچه بر روی فطرت هست، محبت دنیاست; «زیّن للناس حبّ الشهوات من النساء و…» این هست که روی فطرت را می‌گیرد، آن کسی می‌تواند اینها را بردارد و تزکیه کند که خودش مزکّی شده باشد. آن کسی که خودش مزکّی نیست و چسبیده به دنیا و چسبیده به ریاست و چسبیده به مسائل مادی، که نمی‌تواند مردم را آشنا کند با فطرتشان.
باید خودش مهذب شده باشد. یعنی به این معنا که واقعاً درون خودش که نگاه می‌کند، می‌بیند البته به تصدیق کسانی که اهل باشند، خودش تنها هم نمی‌تواند قاضی باشد. آنهایی که عمرشان را در تهذیب گذرانده باشند، اساتید مهذّب باشند، اساتید معرفت خدای تعالی باشند، یک عمر با نفسش مجاهده کرده و با هوایش مبارزه کرده، او می‌تواند این چیزهایی را که بر روی فطرت هست از بین ببرد و مردم را آشنا با فطرت کند .
خدا رحمت کند جضرت امام خمینی را در وقتی که قیام کرد، بالاخره ایشان کسی بود که همه‌اش اسم خدا را می‌برد و از اولی که انقلاب را شروع کرد مدام می‌گفت: خدا! خدا! خدا این کار را کرد، خدا این انقلاب را پیروز کرد.
ببینید مردم ایران یک آدمهای صادقی هستند! اینطور نیست که اینها آدمهای حیله‌گری باشند، اکثریت اینها آدمهای صادقی هستند. ائمه اطهار مدحشان کرده‌اند. اکثریت اینها اگر صدق را از کسی ببینند می‌آیند اطرافش.
خوب مردم ، صدق دیدند از امام، دروغ از امام نشنیدند. یعنی هر جا هم که اشتباه می‌کرد، می‌فرمود که من اشتباه کردم. هر جا که تعریفش می‌کردند خودش را متوجه خدا می‌کرد و می‌فرمود تعریف من نکنید. یعنی او با سرنیزه و با فشارها و تهدیدها (حتی تهدید به مراجع) که مردم را آشنا به خدا نکرد. با پول و اموال بیت المال را تقسیم کردن، که نبود. مردم خودشان با اختیار خودشان رجوع به فطرتشان کردند البته همه اینها دست خدای تعالی بود منتها ایشان وسیله بود، خوب هر کاری وسیله می‌خواهد، وسیله خوبی هم بود.
یک شخص مهذب شده‌ای که خدای تعالی لطف کرد در یک برهه‌ای از زمان، بالاخره در این برهه احتیاج داشت بعد از سالها، تا یک مقدار کمی از حکومت اسلامی را که در زمان پیغمبر بود اوائل انقلاب دیدند. خوب این خیلی خوب بود. که چطور مردم به هم محبت می‌کردند، چطور همه قربان هم می‌رفتند. وقتی آدم فکر می‌کند که در این جبهه‌ها، یکی افتاده زخمی شده، می‌رود جلوی این تیرهایی که از اطراف می‌آید دوستش را نجات می‌دهد بر همدیگر سبقت می‌گرفتند. باعث این کار چه کسی بود؟ چطور شد یک دفعه متحول شدند؟ به قول امام خدا متحولشان کرد. مرتب ایشان می‌گفت. چون یک آدم تزکیه شده در رأس کار بود. کسی بود که سالها سعی کرده بود که، مزکی شده باشد لذا این امیدی را که شما الان گفتید همه داشتند، نسبت به اینکه روزی بیاید که اخلاق ائمه اطهار در همه مردم ایران ظاهر شود. روزی بیاید که همانطور که در حکومت امام زمان ع هست از جهت ظاهر و باطن مردم غنی شوند.
در روایت است که در زمان امام زمان ع، مردم زکات را روی سرهایشان می‌گیرند و در اطراف دنبال فقیر می‌گرندند،امّا فقیر پیدا نمی‌شود. این از جهت درون هم هست چون دیگر احتیاج ندارد، خدا را دارد، و چه بسا ظاهراً هم همینطور باشد که در روایت است که زمین گنجهایش را ظاهر می‌کند برای حضرت مهدی. این دو معنا دارد هم ظاهر است و هم باطن است. یعنی گنجهای مردم که درونشان است ظاهر می‌شود بوسیله حضرت مهدی: «الناس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة» چنین امیدی همه مردم داشتند.
عرض کردم با سرنیزه و تهدید و اینها هیچ فایده‌ای ندارد. باید متخلّق به اخلاق اسلامی شوند. چه کسانی تهذیب شوند؟ آنهایی که حاکمیّت دارند. این یک واقعیتی است که اگر حاکمیّت بیاید روی همان روال ائمه اطهارعلیهم السلام که قرآن می‌فرماید:«کونوا مع الصادقین» «با صادقین باشید» رویه ائمه اطهار این بود. با صادقین باشید با آنهایی که صدق و صفا دارند. اگر مسئولین به این راه بروند مردم دیگر صحبتی با آنها ندارند. یعنی دنبال صدق و صفا هستند نه دنبال کذب.
ما از کوچکی یادمان هست که می‌گفتند: «دروغگو دشمن خداست» . اگر محور یک حاکمیّتی دروغ شد، خوب دیگر چه کسی اطمینان به دیگری دارد؟ دو نفر برادر به هم اطمینان پیدا نمی‌کنند. راستگویی را همه دوست دارند و این کاری به دین و دیانت ندارد. این فطرت بشر است. فطرت بشر به صدق است، به امانتداری است، به عدالت است به اینکه ظلم به کسی نکنیم. اینها چیزهایی است که در حکمت است و جزء اصول حکمت است که عموم این چیزها را انسان به عقلش ملتفت است یعنی فطرتش ملتفت است و اینها را می‌بیند. هر که بیشتر اینها را داشته باشد، انسان او را بیشتر دوست دارد و یقیناً به راه راست هم نزدیکتر است و خدا هم حتماً او را هدایتش می‌کند حتّی اگر دین دیگری داشته باشد.
یعنی این فطرت است و خدا آن را قرار داده. صدق را قرار داده در فطرت، امانتداری را قرار داده، عدالت را قرار داده (یعنی ظلم نکردن بی جهت به افراد).
بارها عرض کرده‌ام، کدام فقیه است که بگوید کسی که احیاناً متهم باشد، قبل از اینکه جرمش ثابت نشده ببرندو زندانش کنند؟ آن هم چه زندانهایی که آنطور…. بعد هم پناه بر خدا! این چیزها را که یکی دو تا نگفته‌اند صحبت از یک نفر و دو نفر و ده نفر وبیست نفر نیست. دیگر رسیده است یه یک تواتری آن زندانهایی که غالباً شکنجه‌ها در آن هست. اگر یکی گفته بود، دو تا گفته بود و… دیگر همه چیز عادی شده! در کجای قرآن و سنت داریم همچنین چیزی را که مثلاً شخصی را که هنوز اتهامش معلوم نشده، این را ببرند در زندان اولاً بعد هم شکنجه‌اش کنند و بعد هم وا دارند او را به آن‌چه خودشان می‌خواهند اقرار کند.
خوب همه‌ی اینها خلاف است این چیزهایی است که به گوش مراجع می‌رسد و مراجع وقتی ناراضی‌اند، از این جهت است. و این قرآن و سنت نیست. حالا هر چقدر ما بگوییم هست! خوب به لفظ که نمی‌شود، باید عمل کرد. یعنی قرآن و سنتی که همه دم از آن می‌زنند. و همان طور که اشاره کردید این قرآن و سنتی که نجات بشر در آن است. خوب کجاست؟این که گفته می‌شود ما به قرآن و سنت عمل می‌کنیم.
بارها عرض کرده‌ام که این قانون اساسی چکیده‌ای از قرآن و سنت است، بالاخره فقها و متخصّصین از همه‌ی جهات دور هم جمع شدند و این قانون اساسی را تشکیل دادند. و بعد هم مردم رأی دادند. خوب باید به آن عمل شود؛ به صرف گفتن نمی‌شود. این همه اصل‌های قانون که تذکر می‌دهند روی زمین مانده و به آن عمل نشده است. اگر به قرآن و سنت و به این قانون اساسی عمل شود، ما بهترین حکومت‌ها را خواهیم داشت این که الان شما اشاره کردید عقب مانده‌ایم بخاطر همین عمل نشدن به قانون است.
صرف خواندن قرآن که فایده‌ای ندارد. صرف اینکه «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» که فایده‌ای ندارد بلکه به همه‌ی آن باید عمل شود؛ البته این را یقین داشته باشید که هر کسی که گفته‌ی ما را می‌شنود و می‌بیند، متوجه باشند و یقینشان باشد که ما به هیچ وجه دنبال این نیستیم که بخواهیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم. اصلاً کدام عاقل است که یک عمر خودش دنبال برقراری بوده، برای عدّه‌ی زیادی جوان تبلیغ کرده که به جبهه‌ها بروند و جانشان را بدهند؛ آنوقت برای سرنگونی کار کند؟! اینقدر اینها عقلشان کم شده و از فکر خودشان پایین آمده‌اند که این گونه سخن می‌گویند خوب این دروغها و تهمتها رواج پیدا کند برای خودشان بد است. این کار منافقان است. خوب منافقین قبل از انقلاب چه کار می‌کردند؟ وقتی کسی را می‌خواستند از بین ببرند شخصیت او را می‌کوبیدند باتهمت زدن و دروغ گفتن و ترور شخصیت. از جمله بهانه‌های آن‌ها این بود صحبتهای شما قبلاً در بین دشمنان اسلام و فلان و بهمان رادیو گفته شده، عجیب است! حرف حق را هر کسی بزند کار خوبی کرده است. حال به صرف اینکه فلانی و فلانی که احیاناً دشمنان اسلام هستند و یا احیاناً برای براندازی هستند، اینها این حرف را می‌زنند و تشویق می‌کنند، یعنی آن گوینده هم همینطور است؟ آیا این حرف منطقی است؟ پس علی ع هم که این همه، دوست و دشمن از او تعریف می‌کنند «الفضل ما شهدت به الاعداء» حتی معاویه هم از حضرت تعریف می‌کرد، پس…. این حرف هیچ درست نیست.
آیا کسی که حرفی می‌زند و انتقاد صحیحی می‌کند باید اینطور در جامعه خرد شود؟ آیا واقعاً این رویه‌ی اسلام است، همه باید سرکوب شوند و هیچ صدائی از کسی شنیده نشود؟ یک آقایی پیش یکی از مراجع رفته بود تا ظلمهایی را که به طلبه‌های ما شده گزارش دهد، این بنده خدا وحشت کرده بود که حالا من جزء این چیزها نیستم؟! خوب چرا این وحشت کرده است زیرا خیلی اذیت کرده‌اند و از بس تهمت زده‌اند و سنگ‌باران کرده‌اند دفتر مراجع را که اینها یک جمله و دو جمله حرف حق زده‌اند. اینطور مسجد را سنگباران می‌کنند و تهمتهای ناجور می‌زنند.
البته شکر خدا اینها برای کسانی که تکلیفی گردنشان است چیز مهمی نیست؛ ولی بین خودمان و خدای تعالی، نه بنده، نه شما و نه امثال شما، هیچ کدام در صدد براندازی نظام جمهوری اسلامی نیستیم، زیرا ما و شما خودمان زحمت کشیدیم.
شما فرمودید از یاران شهید رجایی، هستید رحمت خدا به شهید رجائی و شهید باهنر، اللَّه اکبر از این همه پاکی و صفا! این بزرگوارانی که فقط صدق و اخلاص از درونشان ظاهر بود. حال شما که همکاران این دو بزرگوار بوده‌اید می‌خواهید براندازی نظام بکنید و نظام اسلامی را به سوی چیزی غیر اسلامی بکشید؟!
شما عزیزان می‌گویید این قرآن و سنت است، این هم قانون اساسی، به آن عمل کنید، مثل اول انقلاب، که بهترین الگوها قرآن و سنّت و قانون اساسی بود وقتی عمل نشده طبیعتاً می‌گویند انقلاب شکست خورده است.
پس، نارضایتی مراجع به خاطرعمل نکردن به این قرآن وسنت است .که قرآن هم درسوره‌ی صف می‌فرمایدکه: «آیاچیزی رامی گویید که عمل نمی‌کنید!» که در سوره بقره هم است. مطلب دیگری هم که در ضمن گفتارهای شما هم بود آیه قرآن: «فبشّر عبادی الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنة» خوب یک طرفه حرف زدن که فایده ندارد. بالاخره اشخاصی هم که حرفهایی دارند باید حرف بزنند. کجا حرف بزنند؟ امثال شما محترمین حاضر خیلی هستند در این مملکت که می‌خواهند حرف بزنند، انتقادهایی دارند؛ خوب اگر واقعاً بنا به حرف زدن باشد؛ باید بگذارند که اینها هم حرف بزنند. ولی چطور حرف بزنند؟ یعنی اگر حرف بزنند فوری آنها را نمی‌گیرند و در زندان بکنند؟ اگر آزادی باشد، باید حرفهایشان را بزنند و با احترام (با آنها برخورد شود).
مرحوم آیت‌اللَّه نجابت که از اساتید ما هستند و مجتهد، فقیه، عارف باللَّه و از شاگردان آیت‌اللَّه قاضی و انصاری هستند، بارها درباره آقای میرحسین موسوی که خدا طول عمرش دهد؛ می‌گفتند که این آقای موسوی مظلوم است بدون اینکه کسی از ایشان بپرسد. و در آن زمان این همه به او بدگویی می‌کردند. دیگر خودتان یادتان است و واقعاً می‌شود گفت رجایی دوم بود در آن زمان و الان هم است. مع ذلک با اعتقادی که به فقاهت و مهذب بودن امام داشت، در راه امام فداکاری می‌کرد.
شخصی از قول ایشان نقل می‌کرد این همه تهمت‌هایی که در آن زمان به من می‌زدند و ناراحتی‌هایی که عدّه‌ای برایم فراهم می‌کردند همین که پیش امام می‌رفتم لبخندی به من می‌زدند، تمام ناراحتی‌ها رفع می‌شد. و الان هم این موسوی همان است، عوض نشده، کارنامه‌اش پیداست.
بنده خدا نه پولی جمع کرده، نه دنبال ریاست است و نه می‌خواهد که عقده گشایی کند و نه حقارتی او را به جبّاریت واداشته است.
خوب، دائم می‌گوید که هر کسی سر کار است به این قانون عمل کند. می‌گوید تهمت نزنید و دروغ نگویید. اگر ما اینطور و آنطور هستیم، خوب بگذارید حرفمان را بزنیم ببنید آیا واقعاً چیزهایی که به ما می‌گویند درست است؟
اگر بنا هست که حرف حق گفته شود باید ایشان را در جایی بیاورند آزادانه بتواند صحبت کند البته بعد مصیبت برایش پیش نیاورند که بگویند تو این حرفها را زدی، پس ضد امنیت هستی و او را به زندان ببرند. همیشه گفته‌ایم که از خبرگان توقع زیادی است، مردم آنها را انتخاب کرده‌اند تا حرف دلشان را بزنند یعنی ناظر بر اعمال رهبری و حاکمیّت باشند.
مجتهد عادل معنایش این است. نه اینکه وقتی رهبر را انتخاب کرد این مجتهد خودش باید تبعیت کند و تسلیم بدون قید و شرط باشد. این درست نیست و تسلیم محض فقط برای امام معصوم است. عضو خبرگان باید انتقاد کند، انحرافات را به گوش رهبر برساند. اگر خبرگان تصمیمی در آینده بخواهند داشته باشند، باید مراجع حتماً خبر داشته باشند و رضایت بدهند. خوب مراجع هم حرفهایی دارند، این طور نیست که استغفراللَّه مراجع دین دار نباشند. اما چه کنند وقتی می‌بینند مرجع بزرگواری مثل آیت‌اللَّه العظمی صانعی را تهمت می‌زنند، دفترشان سنگ باران می‌شود (و عکس) او را کنار اوباما می‌اندازند یا با بنی صدر و… خوب کدامیک (از مراجع) دیگر جرأت می‌کنند که حرف بزنند؟
مرجع باید بتواند حرفش را بزند. او که نمی‌خواهد بدی به کسی بگوید؛ نمی‌خواهد که دنبال براندازی باشد؛ یا بخواهد خودش را جلو بیاندازد. احتیاجی ندارند که خودشان را جلو بیاندازند، مردم با جان و قلبشان متوجه آنها هستند. اینها می‌خواهند حرفشان زده شود؛ نه اینکه دور برشان محاصره شود. تکرار می‌کنم که صحبتها و شعار امثال ما؛ و هر کسی که در این مملکت دلسوز است و از آموزش و پرورش و دانشگاهیان و علماء، طلّاب بین خودمان و خدای تعالی ما در صدد براندازی جمهوری اسلامی نیستیم، بلکه می‌خواهیم به آن چه که خدای تعالی راضی است عمل شود. و ما و شما هیچکدام کاری به آمریکا و اروپا و… نداریم، حتّی می‌گوییم شما هم کاری نداشته باشید. شما هم مستقل باشید شما هم تکیه به ملّتتان داشته باشید حرف ما این است، این همه تهمت به ما می‌زنید، خدا هدایتتان کند!
امیدواریم که به حق محمّد و آل محمّد خدا به شما عزیزان حاضر کمک کند، و حرف‌های شما که همه خیر است به واقع خودش برساند. و از شما می‌خواهیم که هر جا می‌روید، و در هر مجلسی که صحبت می‌کنید از صفات خدای تعالی بگویید. از رحمت خدا از قدرت خدا، از کرم خدا و… از این صفات حُسنای پروردگار که مردم را امیدوار به رحمت خدای تعالی کنید. این برای شما فرهنگیان لازم است و تأثیر هم دارد. انشاء الله که موفق باشید به برکت صلوات بر محمّد و آل طاهرینش.

زهرا رهنورد :خانواده های زندانیان سیاسی به کجا پناه ببرند

چکیده : فهرستی از تلاشهای خانواده های زندانیان سیاسی در این روزها روبروی شماست. آنها این روزها با شخصیتهای مهم و حق طلب اعم از علما و سیاسیون ملاقات کردند. حتی در نامه هایشان با بازجوها و زندانبانها گفتگو کردند و از شرح رنجی که برده اند سخن گفتند . آنها بارها به دیدار مقامات قضایی جمهوری اسلامی رفتند و گفتند که به آنها ظلم شده است و دیگر نمی دانند باید به کجا پناه ببرند و از آنچه بر آنها رفته است سخن بگویند...

زهرا رهنورد ، نویسنده و استاد دانشگاه در آستانه ۲۲ بهمن ماه، سالروز پیروزی انقلاب که او از آن به عنوان عید انقلاب نام می برد و همچنین نزدیکی به سال جدید بار دیگر از مسوولان جمهوری اسلامی می خواهد که با در نظر گرفتن رنج مضاعفی که خانواده های زندانیان سیاسی و کودکان بی گناهشان تحمل می کنند این زندانیان را آزاد کنند تا بهاران ملت خشک و خاموش نشود.
به گزارش کلمه، او بار دیگر دولتمردان را به تاسی از خداوند، وجدان و رافت اسلامی دعوت می کند و می خواهد که این زندانیان بی گناه هرچه زودتر آزاد و نزد خانواده هایشان بازگردند . در یک سال و نیم اخیر این برای چندمین بار است که زهرا رهنورد خطاب به مسوولان قضایی چنین خواسته ای را تکرار می کند
متن کامل یادداشت زهرا رهنورد به شرح زیر است:
عید نزدیک است، عید انقلاب و نوروز .در جمع قرآن خوانان، زنان سلحشور و خانواده های زندانیان سخن از زندانیان سیاسی است . خانواده ها بیش از این طاقت ظلم و ستم اقتدارگرایان را ندارند . کودکان گریان در انتظار دیدن پدران و مادران شان هستند . همسران در فراق شوهران شان… کیست که درد فراق را بتواند تحمل کند و مصائب آن را تاب بیاورد ؟
در میان این زندانیان کسانی هستند که فرزندانشان در فراق آنها اشک می ریزند و اضطرابهای روانی و بی پناهی سلامتشان را تهدید می کند.
در میان زندانیان همچنین دختران جوانی هستند که پدر و مادر و خانواده هایشان وحشت زده از این زندان به آن زندان و از تهران تا تبعیدگاه‌های دور هاجر وار سعی می کنند تا کمی اضطراب خود و فرزندانشان را فرو نشانند.
آیا این روزها خداوند که همواره ناظر بر اعمال ماست، وجدان و انسانیت پامال قدرت سیاسی بخشی از حاکمیت امروز شده است که این گونه بر این حقایق چشم می بندند .
یک بار برای همیشه با تاسی به خداوند و روح و رافت محمدی و رحمانیت اسلامی اقدام کنید و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید و نگذارید بهارهای این روزهای ملت خشک و خاموش شود .
فهرستی از تلاشهای خانواده های زندانیان سیاسی در این روزها روبروی شماست. آنها این روزها با شخصیتهای مهم و حق طلب اعم از علما و سیاسیون ملاقات کردند. حتی آنان در نامه هایشان با بازجوها و زندانبانها گفتگو کردند و از شرح رنجی که برده اند سخن گفتند . آنها بارها به دیدار مقامات قضایی جمهوری اسلامی رفتند و گفتند که به آنها ظلم شده است و دیگر نمی دانند باید به کجا پناه ببرند و از آنچه بر آنها رفته است سخن بگویند ؟
آیا در آستانه روزهای بهار، بهتر نیست خداوند و خشنودی او و بندگانش را در نظر بگیرید و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید.

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

ملاقات سید هادی خامنه ای با مراجع و علمای قم

چکیده :در این سفر وی با برخی روحانیون و اساتید حوزه از جمله اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم دیدار و پیرامون مسائل مختلف با آنان بحث و تبادل نظر کرده...

حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای، دبیر کل مجمع نیروهای خط امام(ره)، در سفر یک روزه به قم با برخی مراجع عظام ، از جمله حضرات آیات عظام صانعی و بیات زنجانی دیدار و گفت و گو کرد.
به گزارش کلمه همچنین در این سفر وی با برخی روحانیون و اساتید حوزه از جمله اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم دیدار و پیرامون مسائل مختلف با آنان بحث و تبادل نظر کرده است.

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سالروز پیروزی انقلاب

چکیده :هیچ قدرتی نمی تواند بر خواست و اراده مردم مسلط شود. دیر یا زود قدرتهای دیکتاتوری و مستبد محکوم به فنا هستند. امروز دیگر ملتها آگاه شده اند و یکی پس از دیگری بر سرنوشت خویش مسلط می گردند و این اراده ملتهاست که لرزه را به تن مستبدین انداخته است. اقدام ارتش مصر در اعلام بی طرفی و مشروع دانستن خواسته های مردمی جای بسی تشکر و قدردانی دارد و گویی ارتش به درستی صدای انقلاب مردم را برخلاف حاکمیت مستبد و دیکتاتور مصر، شنیده...

ارتش مصر نشان داد که برخلاف حاکمیت مستبد و دیکتاتور، صدای انقلاب مردم را شنیده است
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سالروز ورود امام خمینی (س) به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی با یکدیگر دیدار کردند. در این دیدار که صبح دیروز با حضور آیت‌الله بیات زنجانی انجام شد، این سه چهره شاخص درباره مسائل مختلف از جمله تحولات کشورهای عربی و رخدادهای اخیر در ایران بحث و تبادل نظر کردند.
به گزارش تغییر، در ابتدای این دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی ضمن تبریک فرا رسیدن ایام پیروزی انقلاب، بزرگترین دستاورد انقلاب را تحقق «جمهوری اسلامی» برشمردند که برخواسته از خواست و اراده مردم و ماحصل رهبری آیت الله خمینی و ایثارگری ها و جانبازی های ملت بزرگ ایران بوده است.
ایشان «جمهوری اسلامی» را نظامی مبتنی و استوار بر آراء مردمی دانسته و اعلام کردند متاسفانه برخی با سوءاستفاده از قدرت و جایگاهشان نه تنها ارزشی برای مردم قائل نیستند بلکه برای حفظ موقعیت و قدرت چند صباح خود، مردم را به ستوه آوردند و انقلاب را به انحراف کشیدند. همچنین ایشان رحلت جانگداز پیامبر رحمت و مهربانی و شهادت امام حسن مجتبی (ع) را به حضور حضرت ولی عصر و مسلمانان و شیعیان جهان تسلیت گفتند.
اعدام‌های بی‌حساب و کتاب را متوقف کنید
مهدی کروبی و میرحسین موسوی نسبت به تعداد زیاد اعدام ها و تعجیل در اجرای احکام اعدام، بدون طی کامل مراحل دادرسی و قانونی در کشور اعتراض کرده و آنرا ناشی از بی تدبیری حاکمان و ایجاد رعب و وحشت در جامعه قلمداد کردند. آن دو ابراز کردند: فارغ از چند و چون اتهامات افراد و درستی یا نادرستی این اتهامات، حق قانونی و شرعی هر انسانی است که با طی کامل مراحل دادرسی و قانونی بتواند از حقوق خود بهره مند شود.
کروبی و موسوی متذکر شدند: اعدام قریب به ۳۰۰ تن طی یک سال گذشته، آیا جز ایجاد رعب و وحشت در جامعه دستاوردی برای اذهان عمومی کشور دارد و نتیجه ای جز انزوای بیشتر ایران در مجامع بین المللی را به همراه نخواهد داشت. آیا اعدام بدون طی شدن مراحل دادرسی و بدون اطلاع خانواده متهم اقدامی انسانی و اسلامی است؟ خودداری از تحویل جسد به خانواده و بستگان دیگر چه صیغه ای است که به تازگی آنرا باب کرده اند! لذا ما به عنوان شهروندان این کشور و عضوی از اعضای ملت آزاده ایران، خواستار توقف این شیوه هستیم و امیدواریم دستگاه قضایی کشور بتواند بطور مستقل و با رعایت حفظ اصل بی طرفی و برخوردار کردن متهمین از حقوق قانونی و شرعی خود و با عنایت به رافت و رحمت اسلامی تدبیری اتخاذ کند تا دیگر شاهد چنین روند ناصوابی در کشور نباشیم.
دیکتاتورهای منطقه و جهان عبرت بگیرند
آخرین نخست وزیر ایران و رئیس مجالس سوم و ششم شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، حوادث اخیر کشورهای عربی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. آنها ضمن ابراز خوشحالی از قیام مردم آزادیخواه مصر تاکید کردند: امروز حتی در کشورهای عربی هم شاهد بالندگی سیاسی و رشد مردم سالاری هستیم. هیچ قدرتی نمی تواند بر خواست و اراده مردم مسلط شود. دیر یا زود قدرتهای دیکتاتوری و مستبد محکوم به فنا هستند.
آنها تاکید کردند: امروز دیگر ملتها آگاه شده اند و یکی پس از دیگری بر سرنوشت خویش مسلط می گردند و این اراده ملتهاست که لرزه را به تن مستبدین انداخته است.
به عقیده موسوی و کروبی، هر چند در مصر شاهدیم حسنی مبارک به جای تمکین بر خواست و اراده ملت خود سالهاست تلاش می کند تا با برگزاری انتخابات های مهندسی شده و تشکیل مجالس فرمایشی و استفاده از نیروهای اراذل و اوباش مردم را سرکوب کند اما ره به جایی نخواهد برد چنانچه امروز نیز نتوانسته است با سرکوب و ارعاب بر اوضاع مسلط گردد. البته اقدام ارتش مصر در اعلام بی طرفی و مشروع دانستن خواسته های مردمی جای بسی تشکر و قدردانی دارد و گویی ارتش به درستی صدای انقلاب مردم را برخلاف حاکمیت مستبد و دیکتاتور مصر، شنیده است.
آنها افزودند: امیدواریم صدای انقلاب آزادیخواهانه مردم مصر و تونس و یمن به گوش مستبدین و دیکتاتورهای منطقه و جهان برسد تا شاید عبرتی باشد برای بازنگری و بازبینی در اعمال و رفتارشان. امروز در مصر با وجود تنش ها و درگیری ها اجازه راهپیمایی به معترضین داده می شود تا مشخص شود کفه اقبال اجتماعی کدامین جریان سنگین تر است. لذا ما معتقدیم اگر در ایران نیز به معترضین پس از انتخابات اجازه راهپیمایی داده شود مشخص خواهد شد کدام جریان از پایگاه اجتماعی و مردمی برخوردار است.
تعطیل کارخانه‌ها و بیکاری کارگران، دلیل بی‌کفایتی دولت
مهندس موسوی و حجت السلام کروبی در بخش پایانی صحبت خود به وضعیت تاسف بار اقتصادی در کشوراشاره کردند و از آسیب رسیدن بیش از حد به اقشار محروم جامعه ابراز نگرانی کردند و گفتند: این روزها ساده ترین فعالیت های اقتصادی مانند نقل وانتقال پول برای فعالین اقتصادی همچون کابوس درآمده است. اکثر بانکهای جهانی برای فعالیت های تجاری در ایران ارزشی قائل نیستند و دولت به جای تصحیح امور، به فرافکنی و سانسور و مماشات روی آورده است. طبق گزارش منابع معتبر خبری هم اکنون تا سقف ۴۰ درصد هزینه های تولید به دلیل تحریم های بین المللی، افزایش پیدا کرده و تبعات مختلف ناشی از آنها نیز باعث به تعطیلی کشیده شدن بسیاری از کارخانه های کوچک و متوسط در کشور شده است. آنچنان که طبق گفته دبیر خانه کارگر بیش از ۶۰۰ واحد تولیدی تعطیل شده و باعث اخراج و بی کار شدن هزاران نفر نیروی انسانی شده است.
آنها تصریح کردند: ما دلیل تحمیل چنین شرایطی بر مردم و کشور را تنها در بی کفایتی دولتمردان و اتخاذ سیاست ماجراجویی و جنجال آفرینی در عرصه بین المللی توسط آنان می دانیم. این درحالی است که همصدا با فعالین اقتصادی کشور، کارشناسان اقتصادی جهانی نیز اقتصاد ایران را در شرایطی بسیار ضعیف و در آستانه هشدار ارزیابی می کنند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی در پایان این دیدار ابراز امیدواری کردند که به یاری خداوند و با هوشیاری ملت بزرگ همیشه در صحنه، از این بحران نیز با سرافرازی و پیروزی عبور خواهیم کرد.

۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

دوستان رسانه سبز ايران هم اكنون بر روي ماهواره يوتل ست w3a

 

 اطلاع رساني با دوستان سبز

هر ايراني يك ستاد   (   سيد مير حسين موسوي )  خرداد 88

Eutelsat - W3A

ه۲۴ ساعته به صورت تلویزیونی رادیویی
Transponder A1,7.0°E
Polarisation: Horizontal
Frequency: 10720 MHz
Symbol Rate: 22000
FEC: 3/4

امیر ارجمند: دیکتاتوری یعنی سرکوب و قتل و جنایت، چه در تهران و چه در قاهره

چکیده :اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی، پیشنهاد داد که اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانه‌ی 22 بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس...

اردشیر امیر ارجمند، مشاور حقوقی میرحسین موسوی، پیشنهاد داد که اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانه‌ی ۲۲ بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس.
دکتر امیر ارجمند در گفت‌و‌گو با کلمه، تاکید کرد: حرکت دموکراسی‌خواهی و عدالت‌جویانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شده بود، امروز سراسر منطقه از تونس تا مصر را فرا گرفته است. قطعا حرکت‌های اعتراضی در کشورهای مختلف، ویژگی‌های خاص خود را دارند، ولی وجه اشتراک آنها، مبارزه با دیکتاتوری و فساد است.
مسلمانان  با دیکتاتوری  در هر لباسی مخالفند، چه در لباس دین چه در لباس سکولاریزمم
این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران افزود: مردم منطقه نشان دادند که خواستار حق تعیین سرنوشت از طریق ایجاد حکومت‌های دموکراتیک هستند. مسلمانان در ایران، تونس، مصر و جاهای دیگر نشان دادند که مخالف دیکتاتوری هستند و خود را ناگزیر از تحمل خودکامگان نمی‌دانند؛ چه به نام دین، چه به نام سکولاریزم و چه در لباس نظامیان.
مشاور موسوی معتقد است که مردم ایران در تظاهرات میلیونی ۲۵ خرداد که تاکنون در هیچ‌یک از دیگر کشورهای منطقه تظاهراتی به مانند آن برگزار نشده است، بلوغ سیاسی خود را برای اصلاحات مسالمت‌آمیز نشان دادند.
دیکتاتوری فراعنه ایران و دیکتاتوری فراعنه  مصر و تونس…
وی ادامه داد: جای آن دارد که اکنون خودکامگان تهران، حتی در کسوت دیکتاتوری، از خود هوش و شعور بیشتری نشان داده و قبل از آنکه کشور را دچار خشونت‌های کور نمایند، به رای مردم گردن بنهند. دیکتاتوری فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامی آنها، قطعا از دیکتاتوری بن‌علی و مبارک مخوف‌تر و غیر‌اخلاقی‌تر است، زیرا این دو حداقل برای استیلای دیکتاتوری خود از دین استفاده ابزاری نکرده‌اند.
وی خاطر نشان کرد: این آقایان که مدت‌ها به دنبال ارتقای سطح مناسبات خود با مبارک و بن‌علی بودند و توفیق چندانی نداشتند، مزورانه و مانند دزدی که خود فریاد “آی دزد آی دزد” سر می‌دهد، سرکوب مردم مصر و تونس را محکوم می‌کنند. در حالی که دیکتاتوری، سرکوب و قتل و جنایت است؛ چه در قاهره باشد چه در تهران.
اگر راست می گویید  که مخالف دیکتاتوری هستید…
دکتر امیر ارجمند سپس با ارائه پیشنهادی برای راستی‌آزمایی صداقت حاکمیت در مخالفت با استبداد و دیکتاتوری، گفت: اگر این آقایان راست می‌گویند و مخالف دیکتاتوری هستنند، به مردم ایران و جنبش سبز در آستانه‌ی انقلاب شکوهمند ۲۲ بهمن اجازه راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بدهند تا معلوم شود آیا وضعیت آنها در ایران بهتر از مبارک و بن‌علی در مصر و تونس است یا خیر.
وی تاکید کرد: ما از همه‌ی فعالان و همراهان جنبش سبز در سراسر جهان خواستاریم با حمایت از جنبش‌های دمکراتیک مردم مصر و تونس، پیام همبستگی مردم ایران را به آن برسانند.