این عضو مقاومت اسلامی لبنان همچنین خاطرنشان کرد “من از رهبری ایران می خواهم و نصیحتش می کنم که کمی به سیاست های خود در قبال مردم ایران اندیشیده و به عواقب سیاست هایش بیندیشید.”
شیخ صبحی طفیلی از بنیانگذاران حزب الله و مقاومت اسلامی در لبنان بوده و نخستین دبیرکل این حزب لبنانی به شمار می رود. به دلیل اختلافاتی که در اواخر دهه شصت میان وی و رهبری جمهوری اسلامی به وجود آمد، وی از رهبری حزب الله کناره گرفت و به مرور به حاشیه سیاست رانده شد. وی در لبنان به صراحت لهجه و زبان نقادش شهره است و همین موضوع مسبب ایجاد فشارهای زیاد علیه وی بوده است.
به بهانه سفر محمود احمدی نژاد به لبنان، گفتگویی با شیخ صبحی طفیلی، دبیرکل و از بنیانگذاران حزب الله لبنان انجام داده و نقطه نظرات وی – به عنوان یکی از چهره های مهم سیاسی- مذهبی لبنان- پیرامون وضعیت داخلی ایران جویا شده ایم.
همانطور که می دانید، محمود احمدی نژاد برای بازدیدی رسمی به لبنان آمده است. این سفر با نمایش تبلیغاتی فراوانی برای طرح وی به عنوان یک چهره محبوب همراه بوده است. این در حالیست که او در داخل ایران با انتقادات و اعتراض های بسیاری روبروست و بویژه در یک سال گذشته اعتراض های سراسری در کشور علیه وی و سیاست های حکومت بشدت بالا گرفته است. شما به عنوان یکی از بنیانگذاران حزب الله و چهره ای مذهبی در لبنان، وضعیت داخلی ایران را چگونه می بینید؟
نخست باید بگویم، وقایعی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران شاهد آن بودیم، بسیار برای من تکان دهنده بود. بویژه آنکه هنوز مدت زیادی از سقوط نظام شاه نگذشته است و خاطرات جنایت های آن رژیم و کشتار مردم در خیابان ها هنوز در اذهان مردم زنده است.
متاسفانه آن چیزی که الان در ایران به دست صاحبان حکومت و قدرتمندان در جریان است، به نظر من نه قانونی است و نه شرعی. زیر پا گذاشتن قانون تحت هر عنوانی توسط حاکمیت، هیچ توجیه شرعی ندارد؛ چرا که آنها بیش از هر کس دیگری باید به این قوانین پایبند باشد. اما می بینیم که با هزار بهانه تراشی و با عنوان های مختلف، اعم از وجود دشمنان داخلی و خارجی یا وجود شرایط اضطراری، دست به قانون شکنی و محروم کردن مردم از حقوق قانونیشان می زنند. در حالیکه می دانیم قوت و توانایی یک امت به التزام به قانون و داد است.
شما در سال های نخست پس از انقلاب به دلیل فعالیت هایتان در لبنان با سپاه در ارتباط بودید و از تجارب آن در لبنان برای پیروزی علیه اسرائیل استفاده کردید. با توجه به تغییر و تحولات اخیر ایران و نقش سپاه در معادلات سیاسی فعلی این کشور، جایگاه سپاه را چگونه ارزیابی می کنید؟
همه دستگاه های امنیتی و نظامی و غیر آنها باید تابع اسلام بوده و نه تابع اشخاص و باید به چارچوب های قانونی نظام محدود باشند و نه به روابط باندی و دسته جات. با وضعیت کنونی، به نظر من ایران در حال حرکت به سوی پرتگاه خطرناکی است و متاسفانه در ایران امروز جریانی حاکم است که با بگیر و ببند و بستن دهان همه منتقدان اعم از روزنامه نگاران و علما، زمامداری می کند. و متاسفانه چنین دستگاه هایی در ایجاد این وضعیت نقش دارند.
هجوم وحشیانه، قتل و زندانی کردن تعداد بسیاری از مردم از دسته های مختلف و نخبگان که اخلاص و صدق آنها بر کسی پوشیده نیست، نشانه اهل اسلام نیست. چنین افعالی یادآور و نشانه نظام پهلوی است.
رهبری ایران ادعا می کند که مخالفانش، همگی از سوی آمریکا و اسرائیل حمایت شده و پول و از آنها امکانات دریافت می کنند. بر همین اساس نیز بسیاری از منتقدان در زندان های ایران به سر می برند. نظر شما به عنوان یکی از رهبران مقاومت اسلامی در لبنان در اینباره چیست؟
شیعیان می دانند و در منابرشان می گویند که رای مخالف هر چه باشد، سلطان حق ندارد به او آزاری رساند؛ چه برسد به اینکه او را زندان کرده یا به قتل برساند و از سوی دیگر اسلام حاکمان را به شنیدن سخن مخالف و پرهیز از مدح وثناگویی فرا می خواند. چراکه معمولا شخصی که مدح سلطان را می کند، اهل نفاق است.
بر این اساس، بر همه مسلمین واجب است که در برابر هر حاکم خطاکاری که باشد و در هر شرایطی و هر زمانی که باشد، اعتراض کنند. هیچ توجیهی اعم از وجود دشمنان خارجی یا داخلی، برای سکوت وجود ندارد، چراکه آن آغازگر شری است که به مصیبتی دردناک ختم خواهد شد و این همان کلام اهل بیت و امامان است.
هنگامی که خداوند ما را به امر به معروف و نهی از منکر فرامی خواند، منظور این نبوده که در مقابل تهیدستان و ضعیفان فریاد بکشیم. اول همه ما به این فراخوانده شده ایم که صدایمان را در برابر اغنیا و صاحبان حکومت بلند کنیم. اینگونه نیست که ادعا می کنند اگر در مقابل حاکمیت و نظام خطاکار ایستادی و فریاد کشیدی، این تضعیف نظام است که دروغی بیش نیست. سکوت تو در مقابل ظلم، تضعیف اسلام و امام و امت وبلند کردن صدایت قوت اسلام و امت است.
نظر شما راجع به فشار و ایجاد محدودیت علیه نهادهای مذهبی در ایران و علمای قم چیست؟
قبل از انقلاب من به مدت ۳ سال در ایران بودم و با سختی ها و محدودیت های اهلمان و علمایمان در دوران پهلوی زندگی کردم. مبالغه نمی کنم اگر بگویم کاری که اکنون در ایران با علما، بیوت علم و مراجع می شود، شاه نکرد. من مطمئن هستم، این طریقی که حکومت ایران در پیش گرفته سرنوشتی مصیبت بار در پی خواهد داشت.
من از رهبری ایران می خواهم و نصیحتشان می کنم که کمی به سیاست های خود در قبال مردم ایران اندیشیده و به عواقب سیاست هایشان در ایجاد فتنه سنی- شیعی بیاندیشند. متاسفانه سیاست رسمی ایران و سیاست رسمی اعراب، تبدیل به دو بال ایجاد فتنه شیعی- سنی شده اند. تلویزیون هایی از سوی حکومت ایران حمایت و راه اندازی می شوند که در ایجاد این شقاق نقش ایفا می کنند و از سوی دیگر شبکه های تلویزیونی از سوی حکومت های عرب راه اندازی شده است که به این فتنه دامن می زنند. حکومت ایران و حکومت عربستان در کنار برخی دولت های عربی در ایجاد این فتنه دست به دست هم داده اند. این سیاست نه به سود شیعیان است و نه اهل سنت و تنها برنده آن آمریکا و اسرائیل هستند. به هر صورت، نظام سیاسی حاکم در ایران، از روی نیت یا به شکل اتفاقی، در حال خدمت به دشمنان اسلام است و به همین ترتیب حکومت های عربی نیز در حال خدمت به آمریکا و اسرائیل هستند. از خدا برای همگی طلب هدایت می کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر