جستجوی این وبلاگ
میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها
۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه
رسا منتشر کرد: سند جدید تقلب در انتخابات
نتایج نظر سنجی سپاه در قم ۲۰ روز پیش از انتخابات حاکی از پیروزی قاطع میر حسین موسوی بود
ندای سبز آزادی: نتایج یک نظر سنجی در قم پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری حاکی از برتری میر حسین موسوی بوده است.
به گزارش رسا ، رسانه سبز ایران و بنا بر سندی که در اختیار این تلویزیون قرار گرفته است. درنامه ای به تاریخ سی ام اردیبهشت ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت از فرماندهی انتظامی استان قم _ معاونت اجتماعی به مدیر کل اداره کل سیاسی و انتخابات استانداری استان قم و با موضوع نظر سنجی در سطح شهر قم آمده است:
« بنا بر نظر سنجی های اخیر سپاه پاسداران با همراهی واحد اطلاعات و تجسس لشگر هفده علی ابن ابی طالب در استان قم ، مقیاس تمایل مردم در یک جمعیت آماری دویست هزار نفره در استان که تقریبا معادل 4/1 واجدان حق رای است ، از قرار زیر گزارش میشود ، فضای نمونه به طور کامل از نواحی چهار گانه شهر قم به همراه حوزه علمیه و نیز شهر های کهک ، دستجرد و سلفچگان انتخاب شد. فلذا از پراکندگی مناسب و میزان برخوردار بوده است
میر حسین موسوی : 59/3%
محمود احمدی نژاد : 23/1%
مهدی کروبی : 16/3%
محسن رضایی : 1/3%
واحد اطلاعات و تجسس لشگر هفده علی ابن ابیطالب و آگاهی ناحیه چهار استان قم آماده اجرای دستورات مقتضی میباشد. »
گفتنیست افشای محتوای این نامه آن هم در استان قم را میتوان دلیل بارزی بر پیروزی میر حسین موسوی و کودتای انتخاباتی دانست.
به گزارش رسا ، رسانه سبز ایران و بنا بر سندی که در اختیار این تلویزیون قرار گرفته است. درنامه ای به تاریخ سی ام اردیبهشت ماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و هشت از فرماندهی انتظامی استان قم _ معاونت اجتماعی به مدیر کل اداره کل سیاسی و انتخابات استانداری استان قم و با موضوع نظر سنجی در سطح شهر قم آمده است:
« بنا بر نظر سنجی های اخیر سپاه پاسداران با همراهی واحد اطلاعات و تجسس لشگر هفده علی ابن ابی طالب در استان قم ، مقیاس تمایل مردم در یک جمعیت آماری دویست هزار نفره در استان که تقریبا معادل 4/1 واجدان حق رای است ، از قرار زیر گزارش میشود ، فضای نمونه به طور کامل از نواحی چهار گانه شهر قم به همراه حوزه علمیه و نیز شهر های کهک ، دستجرد و سلفچگان انتخاب شد. فلذا از پراکندگی مناسب و میزان برخوردار بوده است
میر حسین موسوی : 59/3%
محمود احمدی نژاد : 23/1%
مهدی کروبی : 16/3%
محسن رضایی : 1/3%
واحد اطلاعات و تجسس لشگر هفده علی ابن ابیطالب و آگاهی ناحیه چهار استان قم آماده اجرای دستورات مقتضی میباشد. »
گفتنیست افشای محتوای این نامه آن هم در استان قم را میتوان دلیل بارزی بر پیروزی میر حسین موسوی و کودتای انتخاباتی دانست.
۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه
۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه
درنگی کوتاه به گذشته
دیدار با مردم خراسان (۱۹ خرداد ۱۳۸۸) | عکس از: علی اصغر خاکساری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه
تماس تلفنی زهرا رهنورد با مادر سید ضیاء نبوی، دانشجوی زندانی
تماس تلفنی زهرا رهنورد با مادر سید ضیاء نبوی، دانشجوی زندانی
چکیده : رهنورد در یک گفت و گوی تلفنی از آخرین وضعیت این دانشجوی محروم از تحصیل کسب اطلاع کرد و ضمن آرزوی آزادی هر چه زودتر وی، برای خانواده اش نیز آرزوی صبر و مقاومت بیشتر کرد .در این مکالمه تلفنی مادر ضیا از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و شرایط بسیار سختی که این روزها بر ضیا و خانواده می گذرد، سخن گفت . چرا که ضیا در زندانی به سر می برد که از داشتن کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است.
به دنبال تبعید سید ضیاء نبوی، دانشجوی دربند و محروم از تحصیل به زندان اهواز و شرایط نامناسب وی در این زندان، زهرا رهنورد ،نویسنده و استاد دانشگاه طی تماسی تلفنی با مادر وی ، صبر و استقامت این مادر رنجدیده را ستود و مقاومت فرزند برومندش را موجب سرفرازی ملت توصیف کرد.
به گزارش کلمه، رهنورد در این تماس تلفنی از آخرین وضعیت این دانشجوی محروم از تحصیل کسب اطلاع کرد و ضمن آرزوی آزادی هر چه زودتر وی، برای خانواده اش نیز آرزوی صبر و مقاومت بیشتر کرد .
در این مکالمه تلفنی مادر ضیا از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و شرایط بسیار سختی که این روزها بر ضیا و خانواده می گذرد، سخن گفت . چرا که ضیا در زندانی به سر می برد که از داشتن کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است و آب آشامیدنی سالم هم ندارد . اعضای خانواده هم مجبورند از استان سمنان تا اهواز بروند تا بتوانند چند دقیقه ای فرزندشان را ببینند که همه اینها فشار روانی زیادی را به خانواده این زندانی تبعیدی وارد می کند .در همین حال مادر ضیا، روحیه فرزندش را با همه این مشکلات مقاوم و خوب توصیف کرد.
سید ضیاء نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس تعزیری محکوم شده است. او به تازگی از زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید شده است. ضیا همچنین پس از ورود به زندان اهواز از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
سید علی اکبر نبوی (پدر ضیاء) هم هفته گذشته، پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش، به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگیری وضعیت فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.
به گزارش کلمه، رهنورد در این تماس تلفنی از آخرین وضعیت این دانشجوی محروم از تحصیل کسب اطلاع کرد و ضمن آرزوی آزادی هر چه زودتر وی، برای خانواده اش نیز آرزوی صبر و مقاومت بیشتر کرد .
در این مکالمه تلفنی مادر ضیا از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و شرایط بسیار سختی که این روزها بر ضیا و خانواده می گذرد، سخن گفت . چرا که ضیا در زندانی به سر می برد که از داشتن کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است و آب آشامیدنی سالم هم ندارد . اعضای خانواده هم مجبورند از استان سمنان تا اهواز بروند تا بتوانند چند دقیقه ای فرزندشان را ببینند که همه اینها فشار روانی زیادی را به خانواده این زندانی تبعیدی وارد می کند .در همین حال مادر ضیا، روحیه فرزندش را با همه این مشکلات مقاوم و خوب توصیف کرد.
سید ضیاء نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس تعزیری محکوم شده است. او به تازگی از زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید شده است. ضیا همچنین پس از ورود به زندان اهواز از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
سید علی اکبر نبوی (پدر ضیاء) هم هفته گذشته، پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش، به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگیری وضعیت فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.
۱۳۸۹ آبان ۴, سهشنبه
تماس و دلجویی مهدی کروبی از خانواده سید ضیاء نبوی، فعال دانشجویی زندانی
جـــرس: در پی تبعید ضیاء نبوی، دانشجوی زندانی و محروم از تحصیل به زندان اهواز و فشارهای وارده بر خانواده این فعال دانشجویی، مهدی کروبی طی تماس تلفنی با خانواده نبوی، با آنها ابراز همدردی کرد.
به گزارش منابع خبری جرس، مهدی کروبی در مکالمه تلفنی با خانواده سید ضیاء نبوی از آخرین وضعیت سلامت این دانشجوی محروم از تحصیل جویا قرار گرفته و ضمن آرزوی سلامتی برای آزادی سید ضیاء نبوی دعا کردند.
در این مکالمه تلفنی سید علی اکبر نبوی پدر سید ضیاء نبوی از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و همچنین شرایط بسیار سختی که این روزها بر خانواده وی می گذرد، برای مهدی کروبی بیان داشت. در پایان علی اکبر نبوی ضمن تشریح آخرین وضعیت پرونده سید ضیاء از ابراز همدردی مهدی کروبی تشکر کرد.
سید ضیاء نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل که به ده سال حبس تعزیری محکوم شده بود با تازگی به زندان اهواز تبعید شده است. گفتنی است وی در هنگام ورود به زندان اهواز از سوی نیروهای امنیتی زندان اهواز مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
سید علی اکبر نبوی (پدر ضیاء) هفته گذشته، پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش، به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگیری وضعیت نامناسب فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.
۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه
نامه رئیس مجالس سوم و ششم به نمایندگان مجلس، درباره طرح نظارت بر نمایندگان مجلس
مهدی کروبی: از تاریخ درس بگیرید و ننگ تصویب این طرح را برای خود نخرید
مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی و رئیس مجالس سوم و ششم، در نامهای به نمایندگان مجلس، نسبت به احتمال تصویب طرح موسوم به “نظارت بر نمایندگان مجلس” هشدار داد و تصویب این طرح را معادل ذبح مجلس و نابودی همیشگی این نهاد در نظام جمهوری اسلامی دانست.
کروبی در این نامه با اشاره به تصویب موضوع بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات خبرگان رهبری توسط شورای نگهبان در اولین سال پس از درگذشت امام خمینی (ره) که به کم اثر شدن این مجلس و رد صلاحیت بسیاری از روحانیون در انتخابات خبرگان منجر شد، طرح فعلی را نیز به آن طرح تشبیه کرد و نوشت: محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد
وی همچنین به مخالفت صریح آیتالله صافی گلپایگانی با این طرح اشاره کرد و انتقاد این مرجع تقلید را بازگو کرد که گفته بود: “اینگونه طرحها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت میشود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است.”
دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان نامه خود، با بیان اینکه “قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند” از نمایندگان مجلس هشتم خواست که از تاریخ درس بگیرند و نگذارند ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که آنها عنوان نماینده ملت را بر خود دارند. وی همچنین نوشت: “من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.”
متن کامل این نامه، به نقل از سایت سحام نیوز، در ادامه میآید:
بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
ضمن عرض خسته نباشید امید دارم که در این روزهای حساس و خطیر در پیگیری امور نمایندگی خود پیروز و موفق باشید. در روزهای گذشته متن طرحی به دست من رسید که نظارت مجلس بر مجلس عنوان آن بود اما به واقع پایه های جمهوریت نظام و مشروطیت حکومت را نشانه گرفته بود؛ و از اینرو وظیفه خود دیدم به عنوان یک پاسدار مشروطیت و در مقام فردی که چهار دوره در کسوت نمایندگی و همچنین سه دوره در هیت رئیسه خدمتگزار کوچک ملت بوده ام، شما را از عواقب و نتایج تصویب احتمالی چنین طرحی آگاه کنم؛ مقدمتا چند نکته را به عنوان ضرورت با شما در میان می گذارم و پس از آن اشاره خواهم کرد که چرا بیم آن دارم که با تصویب چنین طرحی، مجلس به عنوان یادگار عصر مشروطه و انقلاب اسلامی به نهادی فرمایشی و بی اثر تبدیل شود.
اول. به واقع بزرگترین نقطه قوت هر نظام مردمسالار در وجود و استقلال نهاد قانونگذاری است و اینچنین بود که پدران مشروطه خواه ما در مشروطه کردن حکومت استبدادی پیش از هرچیز بر تاسیس نهاد پارلمان همت گماردند و مشروطیت در ایران با تاسیس خانه ملت کلید خورد. هفت دهه پس از انقلاب مشروطه نیز قانون اساسی ما آنقدر به جایگاه مجلس اهمیت و اعتبار میبخشید که بر طبق اصولی از آن «مجلس وظیفه تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد» (اصل۷۶) و مطابق نظر قانونگذار اساساً تشکیل دولت بدون حضور مجلس امکان پذیر نیست (اصل۸۸) و مجلس حق سوال و استیضاح از دولت را دارد. نسل ما هنوز فراموش نکرده است توجهی را که امام از ابتدای مبارزه خود علیه استبداد پهلوی بر نهاد مجلس و پارلمان داشت آنچنانکه وقتی در آن دوره نهاد پارلمان در اثر ردصلاحیت ها و تقلب های گسترده به نهادی تحت امر حاکمان مبدل شد امام راحل مرگ جمهوریت و مشروطیت را هشدار داد و به هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون با یک قیام و قعود نمایندگانی که به واقع نماینده ملت نبودند، فریاد برآورد که حق بود اگر «بیرق سیاه بالاى بازارها و خانهها بزنند و چادر سیاه بالا ببرند». امام راحل آنقدر بر جایگاه و موقعیت مجلس توجه داشتند که پس از انقلاب نیز تصمیم گیری در خصوص ماجراهای مهم و تاثیرگذار را به مجلس واگذار کردند و حتی در بازنگری قانون اساسی علاوه بر اینجانب و رئیس وقت مجلس، انتخاب ۵ نفر از اعضا شورای بازنگری را به مجلس واگذارنمودند البته جمله مشهور و همیشگی امام هیچگاه از یاد ملت ایران نمیرود که فرمودند «مجلس در راس همه امور است»؛ و این سخن نه یک تعارف سیاسی که برآمده از یک اعتقاد قلبی بود.
دوم. اگر نبود سابقه چهار دوره خدمتگزاری ام در مجلس و احساس دینی که به این رکن رکین در نظام جمهوری اسلامی می کنم، شاید این نوشته را خطاب به شما قلمی نمی کردم. به واسطه چهار دوره خدمتگزاری مردم در نهاد مجلس همواره خود را پشتیبان نهاد مجلس دانسته ام و در هیچ موقعیتی نیز به حکم مصلحت چشم بر تضعیف جایگاه این نهاد نبسته ام و اکنون نیز اگر با شما سخن می گویم صرفا به واسطه خطری است که در کمین می بینم و نگرانی ای که از تضعیف این نهاد دارم.
سوم. نظارت بر مجلس در یک نظام دموکراتیک و اسلامی نه تنها امری پسندیده که امری لازم و از اوجب واجبات است. این نظارت اما نباید به ابزاری در دست مخالفان دموکراسی و اراده مردم و اصحاب قدرت تبدیل شود که در این صورت از معنا تهی و به ضد خود تبدیل خواهد شد. تحدید و تضعیف جایگاه مجلس به نام نظارت و حفاظت از مصلحت عمومی البته امری بی سابقه در این مملکت نیست. مخالفان اراده ملت در هر برهه و زمانه ای سعی در تحدید و تضعیف جایگاه مجلس و نمایندگان ملت داشته اند و آنچنانکه در تاریخ معاصرمان نیز دیده ایم گاه به کمک توپ و سرباز روسی و گاه به مدد ردصلاحیت های گسترده و تقلب در انتخابات تلاش شده اند تا نهاد پارلمان را به نهادی حکومت ساخته و فرمایشی تبدیل کنند. بر اساس همین تجربه بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و در هنگام تدوین و تصحیح قانون اساسی بسیار تامل شد تا راهی برای جلوگیری از تبدیل مجلس به نهادی فرمایشی و حکومت ساخته تعبیه شود و نهاد شورای نگهبان به عنوان نهادی ناظر درنظر گرفته شد تا همچون گذشته که نفوذ دربار و حکومت سدی در برابر انتخابات سالم به حساب می آمد این بار در نظام جمهوری اسلامی، نهاد مجلس از دست اندازی حاکمان در امان بماند. با این حال شورای نگهبان خصوصا پس از رحلت امام آنچنان بر دایره نظارتی خود بر انتخابات مجلس افزود که عملا به نهادی مخل مشروطیت و سدی در برابر اراده مردم تبدیل شد. آنچنانکه امروز عملا یک نماینده مردم پیش از انتخاب توسط جمهور مردم باید توسط اعضای شورای نگهبان منتخب اعلام شود و ابتدا از صافی سلایق اعضای شورای نگهبان بگذرد تا در مرحله بعد در معرض انتخاب رای مردم قرار بگیرد. بدین ترتیب آنچه باید با هدف نظارت بر مجلس در جهت تحقق حقوق ملت و جلوگیری از دست اندازی ارباب قدرت انجام می شد عملا و در گذر زمان به ضد خود تبدیل شد.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
این توضیحات و مقدمات را با شما در میان گذاشتم تا تاکیدی کرده باشم بر جایگاه و ضرورتی که نهاد مجلس و پارلمان در ایران دارد و اکنون بر اساس این جایگاه و پیشینه قصد دارم تا سه عیب اساسی را که در طرح نظارت مجلس بر مجلس نهفته است با شما در میان بگذارم؛ طرحی که البته فوریت آن در مجلس یک بار با عدم همراهی نمایندگان رای نیاورد و از دستور خارج شد اما سپس در اقدامی کم سابقه با امضای ۵۱ نماینده همراه شد تا امکان طرح دوباره در صحن مجلس را بیابد؛ و البته این خود نشان دهنده آن است که چگونه برخی افراد و نهادها در پوشش این طرح، سودای تضعیف و فرمایشی کردن این نهاد یکصدساله را در سر دارند. اکنون اما سه ایراد کلی وارد بر این طرح را با شما در میان می گذارم:
اول: تحقیر نماینده. اینکه کار نماینده را به آنجا بکشیم که برای او پرونده سازی انجام شود و نهایتا این پرونده سازی به «تذکر بدون درج در پرونده، اخد تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار ، تذکر کتبی با درج در پرونده، کسر یک تا سه ماه حقوق و مزایا» (ماده ۱۶) منجر شود چگونه می تواند با حفظ شان و جایگاه مجلس تناسب داشته باشد؟ جالب آنکه در ادامه چنین مواد توهین آمیز و تحقیر کننده ای، نویسندگان طرح پیشنهاد کرده اند «در صورتی که اقدامات نماینده جرم تلقی شود موضوع برای رسیدگی و صدور حکم به قوه قضائیه منجر خواهد شد»(همان ماده) و به قوه قضائیه نیز تکلیف کرده اند که «شعبه خاصی را برای رسیدگی به موضوعات ارجاعی تشکیل» دهد. در نظر بگیرید مجلسی را که علیه نماینده خود پرونده سازی کند و پرونده او را برای تفهیم اتهام روانه نهادهای قضایی سازد. چنین اقدامی نه تنها در تاریخ مجالس ایران که در تاریخ پارلمان جهان نیز بی سابقه است و البته شرم آور. آنچنانکه در این طرح آمده است می توان برای تنبیه یک نماینده نطق او را به تعویق انداخت و عضویت او در مجامع و حتی هیات رئیسه مجلس و کمیسیونها را لغو کرد. به راستی چگونه می توان با اجرای چنین طرحی از عزت و استقلال یک نماینده نیز سخن گفت؟ تصویب قانونی در مجلس که مطابق آن یک نماینده موظف شود برنامه سفر خود را از پیش اعلام کند و بدون مجوز و اجازه حتی حق یک سفر نیز نداشته باشد و مصونیت نمایندگی او در معرض تهدید از سوی یک کمیته مشخص قرار گیرد، به معنای تبدیل خدمتگزاران ملت به نوکران قدرت خواهد بود.
دوم: تهدید نماینده در لوای نظارت. نظارت بر نمایندگان ضروری است و به واقع آیین نامه داخلی مجلس، هیئت رئیسه و کمیسیون اصل نود هر یک به نوعی این نیاز نظارتی را تامین می کنند؛ و البته می توان با اضافه کردن موادی به آیین نامه داخلی مجلس، تحقق این نظارت را مطابق نیاز و فهم زمان اجرایی تر نیز ساخت. اما محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد؛ که البته در صورت تصویب چنین طرحی دیگر فاتحه مجلس هم در نظام جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد. جالب آن است که در بندی از این طرح آمده است «رسیدگی قضایی و صدور رای برائت نماینده مانع از اجرای تصمیمات متخذه توسط مجلس یا کمیسیون در خصوص تخلفات ارتکابی نخواهد بود».(ماده ۲۰) بدین ترتیب نیک مشخص است که هدف نویسندگان طرح از نظارت بر نماینده، نه جلوگیری از تخلفات احتمالی، که گشودن راهی برای تهدید و توبیخ و اخراج نماینده بوده است، آن هم بر اساس سلایق خاص و تصمیم های گرفته شده در محافلی مشخص.
سوم: وظیفه نمایندگی. با مکانیسم های تنبیهی و محدود کننده ای که در این طرح نهفته است یک نماینده در پیگیری و دفاع از حقوق ملت همیشه در فشار خواهد بود و کمیته ای در مجلس شمشیر خود را بر سر او نگاه خواهد داشت. در صورت تصویب این طرح بیم آن دارم نمایندگانی همچون مرحوم مدرس که در رژیم پهلوی در مجلس تحمل می شدند با توبیخ ، احضار و اخراج دیگر تحمل نشوند و راه بر آخرین امکان حضور نمایندگان ملت در مجلس بسته شود. سلب مصونیت و آزادی از یک نماینده، یعنی نابودی مجلس و همان گونه که حضرت آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی فرمودند «اینگونه طرحها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت میشود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است». سخن گفتن از ابطال اعتبارنامه نماینده (ماده ۲۱) و ملزم کردن دستگاه های اجرایی به در اختیار گذاردن مدارک درخواستی علیه یک نماینده (ماده ۳۱) و بسیاری مواد دیگر این قانون در مواجهه کامل با آزادی عمل یک نماینده قرار دارد و حکایت از آن می کند که اراده ای خاص به دنبال فتح مجلس به عنوان آخرین خاکریز در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
پس از رحلت امام، جریانی خاص با پروژه ای مشابه با آنچه امروز برای تضعیف جایگاه مجلس درنظر گرفته است، نهاد مجلس خبرگان را نیز به نهادی کم اثر و غیر مستقل تبدیل کردند. آنچنانکه یک سال از مرگ امام، خبرگان رهبری در جلسه ای که البته در شرایطی خاص برگزار شد، وظیفه تایید صلاحیت خود را از خود سلب کردند و به شورای نگهبان واگذار کردند. در آن جلسه خبرگان، برخی تحفظ به خرج دادند و سکوت کردند و برخی نیز غایب شدند و تنها یک نفر، مرحوم آیت الله عبایی خراسانی، زبان به اعتراض گشود. اما به هر حال در آن جلسه وظیفه تایید صلاحیت نمایندگان خبرگان به شورای نگهبان واگذار شد و نتیجه آن واگذاری نیز این شد که امروز مجلس خبرگان رهبری به نهادی کم اثر تبدیل و انتخابات آن هر دوره با ردصلاحیت بسیاری روحانیون انقلابی و مبارز همراه شده است.
قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند. این درسی است که تاریخ به ما آموخته است. شما اما نگذارید که در این میان ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که شما عنوان نماینده ملت را بر خود داشته اید. من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.
والسلام
مهدی کروبی
۱/ ۰۸/ ۱۳۸۹
کروبی در این نامه با اشاره به تصویب موضوع بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات خبرگان رهبری توسط شورای نگهبان در اولین سال پس از درگذشت امام خمینی (ره) که به کم اثر شدن این مجلس و رد صلاحیت بسیاری از روحانیون در انتخابات خبرگان منجر شد، طرح فعلی را نیز به آن طرح تشبیه کرد و نوشت: محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد
وی همچنین به مخالفت صریح آیتالله صافی گلپایگانی با این طرح اشاره کرد و انتقاد این مرجع تقلید را بازگو کرد که گفته بود: “اینگونه طرحها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت میشود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است.”
دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان نامه خود، با بیان اینکه “قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند” از نمایندگان مجلس هشتم خواست که از تاریخ درس بگیرند و نگذارند ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که آنها عنوان نماینده ملت را بر خود دارند. وی همچنین نوشت: “من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.”
متن کامل این نامه، به نقل از سایت سحام نیوز، در ادامه میآید:
بسمه تعالی
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام
ضمن عرض خسته نباشید امید دارم که در این روزهای حساس و خطیر در پیگیری امور نمایندگی خود پیروز و موفق باشید. در روزهای گذشته متن طرحی به دست من رسید که نظارت مجلس بر مجلس عنوان آن بود اما به واقع پایه های جمهوریت نظام و مشروطیت حکومت را نشانه گرفته بود؛ و از اینرو وظیفه خود دیدم به عنوان یک پاسدار مشروطیت و در مقام فردی که چهار دوره در کسوت نمایندگی و همچنین سه دوره در هیت رئیسه خدمتگزار کوچک ملت بوده ام، شما را از عواقب و نتایج تصویب احتمالی چنین طرحی آگاه کنم؛ مقدمتا چند نکته را به عنوان ضرورت با شما در میان می گذارم و پس از آن اشاره خواهم کرد که چرا بیم آن دارم که با تصویب چنین طرحی، مجلس به عنوان یادگار عصر مشروطه و انقلاب اسلامی به نهادی فرمایشی و بی اثر تبدیل شود.
اول. به واقع بزرگترین نقطه قوت هر نظام مردمسالار در وجود و استقلال نهاد قانونگذاری است و اینچنین بود که پدران مشروطه خواه ما در مشروطه کردن حکومت استبدادی پیش از هرچیز بر تاسیس نهاد پارلمان همت گماردند و مشروطیت در ایران با تاسیس خانه ملت کلید خورد. هفت دهه پس از انقلاب مشروطه نیز قانون اساسی ما آنقدر به جایگاه مجلس اهمیت و اعتبار میبخشید که بر طبق اصولی از آن «مجلس وظیفه تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد» (اصل۷۶) و مطابق نظر قانونگذار اساساً تشکیل دولت بدون حضور مجلس امکان پذیر نیست (اصل۸۸) و مجلس حق سوال و استیضاح از دولت را دارد. نسل ما هنوز فراموش نکرده است توجهی را که امام از ابتدای مبارزه خود علیه استبداد پهلوی بر نهاد مجلس و پارلمان داشت آنچنانکه وقتی در آن دوره نهاد پارلمان در اثر ردصلاحیت ها و تقلب های گسترده به نهادی تحت امر حاکمان مبدل شد امام راحل مرگ جمهوریت و مشروطیت را هشدار داد و به هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون با یک قیام و قعود نمایندگانی که به واقع نماینده ملت نبودند، فریاد برآورد که حق بود اگر «بیرق سیاه بالاى بازارها و خانهها بزنند و چادر سیاه بالا ببرند». امام راحل آنقدر بر جایگاه و موقعیت مجلس توجه داشتند که پس از انقلاب نیز تصمیم گیری در خصوص ماجراهای مهم و تاثیرگذار را به مجلس واگذار کردند و حتی در بازنگری قانون اساسی علاوه بر اینجانب و رئیس وقت مجلس، انتخاب ۵ نفر از اعضا شورای بازنگری را به مجلس واگذارنمودند البته جمله مشهور و همیشگی امام هیچگاه از یاد ملت ایران نمیرود که فرمودند «مجلس در راس همه امور است»؛ و این سخن نه یک تعارف سیاسی که برآمده از یک اعتقاد قلبی بود.
دوم. اگر نبود سابقه چهار دوره خدمتگزاری ام در مجلس و احساس دینی که به این رکن رکین در نظام جمهوری اسلامی می کنم، شاید این نوشته را خطاب به شما قلمی نمی کردم. به واسطه چهار دوره خدمتگزاری مردم در نهاد مجلس همواره خود را پشتیبان نهاد مجلس دانسته ام و در هیچ موقعیتی نیز به حکم مصلحت چشم بر تضعیف جایگاه این نهاد نبسته ام و اکنون نیز اگر با شما سخن می گویم صرفا به واسطه خطری است که در کمین می بینم و نگرانی ای که از تضعیف این نهاد دارم.
سوم. نظارت بر مجلس در یک نظام دموکراتیک و اسلامی نه تنها امری پسندیده که امری لازم و از اوجب واجبات است. این نظارت اما نباید به ابزاری در دست مخالفان دموکراسی و اراده مردم و اصحاب قدرت تبدیل شود که در این صورت از معنا تهی و به ضد خود تبدیل خواهد شد. تحدید و تضعیف جایگاه مجلس به نام نظارت و حفاظت از مصلحت عمومی البته امری بی سابقه در این مملکت نیست. مخالفان اراده ملت در هر برهه و زمانه ای سعی در تحدید و تضعیف جایگاه مجلس و نمایندگان ملت داشته اند و آنچنانکه در تاریخ معاصرمان نیز دیده ایم گاه به کمک توپ و سرباز روسی و گاه به مدد ردصلاحیت های گسترده و تقلب در انتخابات تلاش شده اند تا نهاد پارلمان را به نهادی حکومت ساخته و فرمایشی تبدیل کنند. بر اساس همین تجربه بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و در هنگام تدوین و تصحیح قانون اساسی بسیار تامل شد تا راهی برای جلوگیری از تبدیل مجلس به نهادی فرمایشی و حکومت ساخته تعبیه شود و نهاد شورای نگهبان به عنوان نهادی ناظر درنظر گرفته شد تا همچون گذشته که نفوذ دربار و حکومت سدی در برابر انتخابات سالم به حساب می آمد این بار در نظام جمهوری اسلامی، نهاد مجلس از دست اندازی حاکمان در امان بماند. با این حال شورای نگهبان خصوصا پس از رحلت امام آنچنان بر دایره نظارتی خود بر انتخابات مجلس افزود که عملا به نهادی مخل مشروطیت و سدی در برابر اراده مردم تبدیل شد. آنچنانکه امروز عملا یک نماینده مردم پیش از انتخاب توسط جمهور مردم باید توسط اعضای شورای نگهبان منتخب اعلام شود و ابتدا از صافی سلایق اعضای شورای نگهبان بگذرد تا در مرحله بعد در معرض انتخاب رای مردم قرار بگیرد. بدین ترتیب آنچه باید با هدف نظارت بر مجلس در جهت تحقق حقوق ملت و جلوگیری از دست اندازی ارباب قدرت انجام می شد عملا و در گذر زمان به ضد خود تبدیل شد.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
این توضیحات و مقدمات را با شما در میان گذاشتم تا تاکیدی کرده باشم بر جایگاه و ضرورتی که نهاد مجلس و پارلمان در ایران دارد و اکنون بر اساس این جایگاه و پیشینه قصد دارم تا سه عیب اساسی را که در طرح نظارت مجلس بر مجلس نهفته است با شما در میان بگذارم؛ طرحی که البته فوریت آن در مجلس یک بار با عدم همراهی نمایندگان رای نیاورد و از دستور خارج شد اما سپس در اقدامی کم سابقه با امضای ۵۱ نماینده همراه شد تا امکان طرح دوباره در صحن مجلس را بیابد؛ و البته این خود نشان دهنده آن است که چگونه برخی افراد و نهادها در پوشش این طرح، سودای تضعیف و فرمایشی کردن این نهاد یکصدساله را در سر دارند. اکنون اما سه ایراد کلی وارد بر این طرح را با شما در میان می گذارم:
اول: تحقیر نماینده. اینکه کار نماینده را به آنجا بکشیم که برای او پرونده سازی انجام شود و نهایتا این پرونده سازی به «تذکر بدون درج در پرونده، اخد تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار ، تذکر کتبی با درج در پرونده، کسر یک تا سه ماه حقوق و مزایا» (ماده ۱۶) منجر شود چگونه می تواند با حفظ شان و جایگاه مجلس تناسب داشته باشد؟ جالب آنکه در ادامه چنین مواد توهین آمیز و تحقیر کننده ای، نویسندگان طرح پیشنهاد کرده اند «در صورتی که اقدامات نماینده جرم تلقی شود موضوع برای رسیدگی و صدور حکم به قوه قضائیه منجر خواهد شد»(همان ماده) و به قوه قضائیه نیز تکلیف کرده اند که «شعبه خاصی را برای رسیدگی به موضوعات ارجاعی تشکیل» دهد. در نظر بگیرید مجلسی را که علیه نماینده خود پرونده سازی کند و پرونده او را برای تفهیم اتهام روانه نهادهای قضایی سازد. چنین اقدامی نه تنها در تاریخ مجالس ایران که در تاریخ پارلمان جهان نیز بی سابقه است و البته شرم آور. آنچنانکه در این طرح آمده است می توان برای تنبیه یک نماینده نطق او را به تعویق انداخت و عضویت او در مجامع و حتی هیات رئیسه مجلس و کمیسیونها را لغو کرد. به راستی چگونه می توان با اجرای چنین طرحی از عزت و استقلال یک نماینده نیز سخن گفت؟ تصویب قانونی در مجلس که مطابق آن یک نماینده موظف شود برنامه سفر خود را از پیش اعلام کند و بدون مجوز و اجازه حتی حق یک سفر نیز نداشته باشد و مصونیت نمایندگی او در معرض تهدید از سوی یک کمیته مشخص قرار گیرد، به معنای تبدیل خدمتگزاران ملت به نوکران قدرت خواهد بود.
دوم: تهدید نماینده در لوای نظارت. نظارت بر نمایندگان ضروری است و به واقع آیین نامه داخلی مجلس، هیئت رئیسه و کمیسیون اصل نود هر یک به نوعی این نیاز نظارتی را تامین می کنند؛ و البته می توان با اضافه کردن موادی به آیین نامه داخلی مجلس، تحقق این نظارت را مطابق نیاز و فهم زمان اجرایی تر نیز ساخت. اما محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد؛ که البته در صورت تصویب چنین طرحی دیگر فاتحه مجلس هم در نظام جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد. جالب آن است که در بندی از این طرح آمده است «رسیدگی قضایی و صدور رای برائت نماینده مانع از اجرای تصمیمات متخذه توسط مجلس یا کمیسیون در خصوص تخلفات ارتکابی نخواهد بود».(ماده ۲۰) بدین ترتیب نیک مشخص است که هدف نویسندگان طرح از نظارت بر نماینده، نه جلوگیری از تخلفات احتمالی، که گشودن راهی برای تهدید و توبیخ و اخراج نماینده بوده است، آن هم بر اساس سلایق خاص و تصمیم های گرفته شده در محافلی مشخص.
سوم: وظیفه نمایندگی. با مکانیسم های تنبیهی و محدود کننده ای که در این طرح نهفته است یک نماینده در پیگیری و دفاع از حقوق ملت همیشه در فشار خواهد بود و کمیته ای در مجلس شمشیر خود را بر سر او نگاه خواهد داشت. در صورت تصویب این طرح بیم آن دارم نمایندگانی همچون مرحوم مدرس که در رژیم پهلوی در مجلس تحمل می شدند با توبیخ ، احضار و اخراج دیگر تحمل نشوند و راه بر آخرین امکان حضور نمایندگان ملت در مجلس بسته شود. سلب مصونیت و آزادی از یک نماینده، یعنی نابودی مجلس و همان گونه که حضرت آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی فرمودند «اینگونه طرحها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت میشود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است». سخن گفتن از ابطال اعتبارنامه نماینده (ماده ۲۱) و ملزم کردن دستگاه های اجرایی به در اختیار گذاردن مدارک درخواستی علیه یک نماینده (ماده ۳۱) و بسیاری مواد دیگر این قانون در مواجهه کامل با آزادی عمل یک نماینده قرار دارد و حکایت از آن می کند که اراده ای خاص به دنبال فتح مجلس به عنوان آخرین خاکریز در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
پس از رحلت امام، جریانی خاص با پروژه ای مشابه با آنچه امروز برای تضعیف جایگاه مجلس درنظر گرفته است، نهاد مجلس خبرگان را نیز به نهادی کم اثر و غیر مستقل تبدیل کردند. آنچنانکه یک سال از مرگ امام، خبرگان رهبری در جلسه ای که البته در شرایطی خاص برگزار شد، وظیفه تایید صلاحیت خود را از خود سلب کردند و به شورای نگهبان واگذار کردند. در آن جلسه خبرگان، برخی تحفظ به خرج دادند و سکوت کردند و برخی نیز غایب شدند و تنها یک نفر، مرحوم آیت الله عبایی خراسانی، زبان به اعتراض گشود. اما به هر حال در آن جلسه وظیفه تایید صلاحیت نمایندگان خبرگان به شورای نگهبان واگذار شد و نتیجه آن واگذاری نیز این شد که امروز مجلس خبرگان رهبری به نهادی کم اثر تبدیل و انتخابات آن هر دوره با ردصلاحیت بسیاری روحانیون انقلابی و مبارز همراه شده است.
قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند. این درسی است که تاریخ به ما آموخته است. شما اما نگذارید که در این میان ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که شما عنوان نماینده ملت را بر خود داشته اید. من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.
والسلام
مهدی کروبی
۱/ ۰۸/ ۱۳۸۹
نمیتوان چیزی را به زور، به مردم تحمیل کرد
جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاههای سراسر کشور صبح امروز با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کردند.
به گزارش آفتاب، هاشمی رفسنجانی در این دیدار بهترین راه برای اداره کشور را حرکت در مسیر قوانین بهویژه قانون اساسی عنوان کرد.
وی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مبتنیبر اسلام و مکتب اهل بیت(ع) بیان کرد و افزود: در قانون اساسی به حقوق مردم و آزادیهای آنها تصریح شده که عمل به آنها میتواند زمینههای رشد فرهنگی و اجتماعی در جامعه را فراهم کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به تصویب سیاستهای کلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابلاغ آنها توسط رهبر انقلاب آنها را لازمالاجرا عنوان و تأکید کرد: براساس این سیاستها، سیاست خارجی باید براساس تعامل با حفظ اصول و سیاست داخلی براساس آزادی و مشارکت و مبتنیبر رأی مردم اداره گردد.
وی حرکت تاریخ بشری را به سوی تکامل و بهتر شدن عنوان کرد و گفت: موانعی که در این مسیر در هر جامعهای ایجاد میشود موقتی خواهد بود و نمیتواند برای همیشه مانع حرکت آن جامعه به سوی پیشرفت گردد.
هاشمیرفسنجانی با اشاره به گسترش ابزارهای اطلاعرسانی در دنیای امروز تأکید کرد: اکنون زمان انفجار اطلاعات است و نمیتوان اطلاعرسانی را محدود کرد و باید زمینه را به نحوی فراهم نمود که مردم بتوانند با استفاده مطلوب از این ابزارها مسیر صحیح را پیدا کنند.
وی افزود: جامعه ایران جامعهای تحصیلکرده است و این باعث ارتقای جامعه و گسترش طبقه متوسط شده است و میتواند در رفع فقر در جامعه مؤثر باشد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: در دنیای امروز جوامع بشری بهگونهای است که اگر کسی بخواهد به زور چیزی را به مردم تحمیل کند زمینههای تقویت عکس آن موضوع را فراهم کرده است.
هاشمیرفسنجانی، پرهیز از فضای یأسآور برای جوانان را مهم عنوان کرد و گفت: حالت یأس در جوانان خسارتبار است.
ایشان افزود: آینده را به دلیل رشد آگاهی در جامعه و وجود انسانهای فرهیخته بسیار روشن میبینم هرچند ممکن است مشکلاتی در مسیر وجود داشته باشد.
در ابتدای این دیدار، ۵ نفر از فارغالتحصیلان رشتههای مختلف به نمایندگی از جمع حاضر مطالبی را در حوزههای اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگ و جامعه به اطلاع رساندند.
- ناشناس نمیتوان چیزی را به زور، به مردم تحمیل کرد مگر آنکه زورش زیاد باشد.0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۶:۱۰ ب.ظ پاسخ دادن
- حامد.م هرچند من از طرفدارای آقای رفسنجانی نیستم ، ولی این صحبتها کاملاً نشون می دن که ایشون از بالا به اوضاع کشور نگاه می کنند و درک خوبی از وضعیت اجتماعی کشور دارند.0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۷:۰۹ ب.ظ پاسخ دادن
- ناشناس حالا که شده0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۷:۴۲ ب.ظ پاسخ دادن
- edalate sabz DOROOD BE GOFTEHA,,,,,, Aghaye Rafsanjani,,, bayad goft mellat ke 70 darsadeshan javan va vatan parastand besiar jelootar as in gofteha mibashand. tanha morede mohem,,,,,,,,,, shoma eshtebahe sayere,,,,,,,,, nakonid,,,, va az mogheeyate khod shojaane estefade konid,,, motmennan mellat poshtibane shoma khahand boooooood, dar zemn har kesi khod masole amalkarde khod mibashad be farz hasane khomeyni jayghahi faratar az ,,,,,,,, be eeshan ghaeel nemishavand, TARIKH goovahe, dorood bar azadie mellat0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۸:۴۴ ب.ظ پاسخ دادن
- من یک ویروسم خود کرده را تدبیر نیست.جناب هاشمی شما در انتخاب رهبر نقش اول را داشتی.اگر در اصلاح تغییر مسیری که ایجاد کردی نتوانی نقش ایفا کنی نامت در تاریخ به بدی یاد خواهد شد.0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۸:۵۰ ب.ظ پاسخ دادن
- mamad آقای هاشمی خیلی سیاسی صحبت می فرمایند (اقدام کردن مهم است)
۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه
دیدار زهرا رهنورد با خانواده مجید دری دانشجوی دربند + عکس
کلمه: زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه تهران با خانواده مجید دری دانشجوی محروم از تحصیل دیدار کرد. مجید دری چند روز قبل به زندان بهبهان تبعید شد تا در این زندان دوران محکومیت شش ساله اش را بگذراند.
مجید دری دانشجوی ستاره دار و از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی بود. وی به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به شش سال حبس در تبعید محکوم شده است. او ابتدا در زندان اوین زندانی بود اما پس از گذشت یک سال از حبسش به زندان بهبهان تبعید شد.
در دیدار زهرا رهنورد با خانواده این دانشجوی دربند جمعی از زنان اصلاح طلب نیز او را همراهی کردند. خانواده مجید دری پیش از این بارها از مسئولان قضایی به خصوص دادستان تهران درخواست کرده بودند که از تبعید این فعال دانشجویی به زندان استان خوزستان جلوگیری کنند .اما اکنون با این تبعید خانواده مجید مجبورند بیش از ۱۵ ساعت راه را برای ملاقات با فرزندشان طی کنند.
مادر مجید دری در این دیدار گفت: اتهام وابستگی به منافقین که بارها توسط مجید و همه ما رد شده، تنها بهانه برای دادن حکمی سنگین محاربه به او قرار گرفته است و اکنون پسرم در زندان بهبهان در شرایطی بسیار نامناسب به سر می برد.
زهرا رهنورد هم در این دیدار با اشاره به اینکه این اتهامات واهی تنها بهانه ای برای صدور احکام سنگین و ناعادلانه است ادامه داد :دانشجوی ستاره دار ، ستاره درخشانی فرا روی جنبش دانشجویی ایران و پیشوایی برای جنبش سبز است .بدانید که ظلم پایدار و همیشگی نیست و روزی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی و تحقق آرمانهای آزادی خواهانه و دموکراتیک مان خواهیم بود .
مجید دری، ٢۵ مهرماه امسال، از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان بهبهان در استان خوزستان منتقل شد تا شش سال محکومیت خود را بگذراند.این دانشجوی دربند، در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه، ابتدا چند ترم از تحصیل تعلیق و سپس به طور کلی از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم از تحصیل که به دانشجویان ستارهدار معروف شدهاند، «شورای دفاع از حق تحصیل» را تشکیل دادند. در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس از آنکه رئیسجمهوری وقت، محمود احمدینژاد، وجود دانشجویان ستارهدار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای این شورا در تجمعهای اعتراضآمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد، شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند؛ دانشجویانی که بیدلیل از حق تحصیل محروم شدهاند. دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی، در حالی در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهامهایی از جمله “محاربه”، “اقدام علیه امنیت ملی” و “بر هم زدن نظم عمومی” به یازده سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد، اما حکم تبعید وی همچنان در حکم باقی ماند. وی هم اکنون در شرایط بسیار نامناسب در زندان بهبهان به سر می برد .
مجید دری دانشجوی ستاره دار و از فعالان دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی بود. وی به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به شش سال حبس در تبعید محکوم شده است. او ابتدا در زندان اوین زندانی بود اما پس از گذشت یک سال از حبسش به زندان بهبهان تبعید شد.
در دیدار زهرا رهنورد با خانواده این دانشجوی دربند جمعی از زنان اصلاح طلب نیز او را همراهی کردند. خانواده مجید دری پیش از این بارها از مسئولان قضایی به خصوص دادستان تهران درخواست کرده بودند که از تبعید این فعال دانشجویی به زندان استان خوزستان جلوگیری کنند .اما اکنون با این تبعید خانواده مجید مجبورند بیش از ۱۵ ساعت راه را برای ملاقات با فرزندشان طی کنند.
مادر مجید دری در این دیدار گفت: اتهام وابستگی به منافقین که بارها توسط مجید و همه ما رد شده، تنها بهانه برای دادن حکمی سنگین محاربه به او قرار گرفته است و اکنون پسرم در زندان بهبهان در شرایطی بسیار نامناسب به سر می برد.
زهرا رهنورد هم در این دیدار با اشاره به اینکه این اتهامات واهی تنها بهانه ای برای صدور احکام سنگین و ناعادلانه است ادامه داد :دانشجوی ستاره دار ، ستاره درخشانی فرا روی جنبش دانشجویی ایران و پیشوایی برای جنبش سبز است .بدانید که ظلم پایدار و همیشگی نیست و روزی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی و تحقق آرمانهای آزادی خواهانه و دموکراتیک مان خواهیم بود .
مجید دری، ٢۵ مهرماه امسال، از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان بهبهان در استان خوزستان منتقل شد تا شش سال محکومیت خود را بگذراند.این دانشجوی دربند، در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه، ابتدا چند ترم از تحصیل تعلیق و سپس به طور کلی از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم از تحصیل که به دانشجویان ستارهدار معروف شدهاند، «شورای دفاع از حق تحصیل» را تشکیل دادند. در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس از آنکه رئیسجمهوری وقت، محمود احمدینژاد، وجود دانشجویان ستارهدار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای این شورا در تجمعهای اعتراضآمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد، شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند؛ دانشجویانی که بیدلیل از حق تحصیل محروم شدهاند. دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی، در حالی در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهامهایی از جمله “محاربه”، “اقدام علیه امنیت ملی” و “بر هم زدن نظم عمومی” به یازده سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد، اما حکم تبعید وی همچنان در حکم باقی ماند. وی هم اکنون در شرایط بسیار نامناسب در زندان بهبهان به سر می برد .
- رضا وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطبِ
فى جِیدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسدِ
0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۱۱:۵۶ ق.ظ پاسخ دادن- اهل سنت سبز سبز درود بر رئیس جمهور موسوی و سبز بانو دکتر رهنورد
الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشرو بالجنت التی کنتم توعدون
الله اکبر
0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۱۲:۵۸ ب.ظ پاسخ دادن
- اهل سنت سبز سبز
- yek madare virosye sabz dorod bar ensanhaye azadeh
salam bar madare majid va mifahmam ke alan che hesy darad
0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۱:۱۴ ب.ظ پاسخ دادن - سوشیانت الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم.
الهم فک کل اسیر……………………….
0 0 ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ ۱:۱۵ ب.ظ پاسخ دادن - ناشناس زنده باد جنبش سبز ایران
اشتراک در:
پستها (Atom)
اما شیخ عزیزی مجلسی که فرمایشی است
مجلسی که نمایندگانش قبلی ملت بر تن دارند در حالی که پیراهنشان از حاکمیت است چه به نصیخت برادرانه
گرچه نصحت شما برای ملت و ایران سات اما شیخ عزیز تو چون من بهتر دانیی دیگر اصلاح پذیر نیستند و من ترسم از انقلاب مجدد است