جستجوی این وبلاگ
میرحسین موسوی/ مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها
۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه
پیکر پدر زهرا رهنورد در غیاب فرزندش تشییع شد
چکیده :مراسم تدفین پیکر در حالی
برگزار شد که ماموران امنیتی و زندانبانان اجازه شرکت رهنورد و موسوی را در
این مراسم نداده اند. این رفتار در حالی است که رسانه های مربوط به
بازجویان و ماموران همواره تلاش دارند وضعیت زندگی میرحسین و رهنورد را
عادی جلوه دهند. فروردین سال 90 نیز وقتی پدر میرحسین موسوی دارفانی را
وداع گفت، وی نه تنها فرصت خداحافظی از پدرش را نیافت که امکان حضور در
مراسم تدفین نیز از این همراهان زندانی مردم دریغ شد....
مراسم تدفین پیکر مرحوم حاج صادق کاظمی، پدر بانوی در حصر جنبش سبز، ساعتی پیش بدون حضور زهرا رهنورد و میرحسین موسوی در بهشت زهرای تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، علیرغم عدم اطلاع رسانی عمومی، مراسم تشییع با حضور جمع زیادی از دوستان، همکاران و اقوام خاندان های کاظمی، موسوی و نواب صفوی و در حالی برگزار شد که ماموران پرشمار امنیتی در مراسم حضور داشتند.
بر اساس این گزارش ماموران و لباس شخصی ها با رویهای شبیه تشییع پیکر پدر آقای موسوی، اجازه ی تشییع پیکر مرحوم کاظمی را در کوچه و محل زندگیشان نداده و پیکر را فورا از محل به بهشت زهرا منتقل کردند.
در همین حال خبرنگار کلمه گزارش میدهد که مراسم تدفین پیکر در حالی برگزار شد که ماموران امنیتی و زندانبانان اجازه شرکت رهنورد و موسوی را در این مراسم نداده اند. این رفتار در حالی است که رسانه های مربوط به بازجویان و ماموران همواره تلاش دارند وضعیت زندگی میرحسین و رهنورد را عادی جلوه دهند. فروردین سال ۹۰ نیز وقتی پدر میرحسین موسوی دارفانی را وداع گفت، وی نه تنها فرصت خداحافظی از پدرش را نیافت که امکان حضور در مراسم تدفین نیز از این همراهان زندانی مردم دریغ شد.
همچنین رفتارها و برخوردهای زننده و “خلاف شئونات یک مراسم و آیین مذهبی” از سوی ماموران و لباس شخصیهای حاضر در این مراسم باعث ناراحتی و تاثرحاضران شده بود.
لازم به ذکر است که در ساعات انتهایی شب گذشته، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای مدتی کوتاه به منزل مادر خانم رهنورد منتقل شده اند تا با مادر بیمار خانم رهنورد دیدار کنند.
این دیدار در زمانی برنامه ریزی شده بود که اقوام و خانواده منزل مرحوم را ترک کرده باشند و حتی خانواده و دختران میرحسین نیز نتوانسته اند تا کنون حضوری یا تلفنی به مادر خود تسلیت بگویند.
* عکس، آرشیوی و مربوط به حضور میرحسین و رهنورد پای صحبت های خانواده شهدای سال ۸۸ است
پیام سید محمدخاتمی به رهنورد: تسلیت به بانوی اندیشور و دردآشنا
چکیده :من این مصیبت را به سرکار
عالی و به همسر و همراه بزرگوارتان جناب آقای مهندس موسوی و نیز مادر
گرانقدرتان و به همه بستگان داغدار تسلیت عرض می کنم و از درگاه حضرت باری
تعالی برای آن مرحوم آمرزش و رحمت گسترده الهی و برای بازماندگان معزز صبر و
اجر و سلامتی مسألت می...
سید محمد خاتمی در پیامی درگذشت پدر بانوی والاگهر، اندیشور و دردآشنا، سرکار خانم زهرا رهنورد را به ایشان و همسر و همراه بزرگوارشان جناب آقای مهندس موسوی و خانواده داغدار ایشان تسلیت گفت.
متن کامل این پیام به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیدمحمد خاتمی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بانوی والاگهر، اندیشور و درد آشنا، سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد
می دانم که جان زیبا و زیبایی شناس شما که همواره انسان را خدایی خواسته اید و با غم مردم اندوهگین و با شادی آنان شادمان بوده اید، اینک در ماتم پدر بزرگوارتان تابدار است، تب و تابی که به سوزندگی آن را در حصار بلند حصر بیشتر احساس می کنید. ولی باز می دانم ایمانتان به حضرت پروردگار و توکلتان به او که بهترین یاور است جانتان را شکیبا کرده است.
من این مصیبت را به سرکار عالی و به همسر و همراه بزرگوارتان جناب آقای مهندس موسوی و نیز مادر گرانقدرتان و به همه بستگان داغدار تسلیت عرض می کنم و از درگاه حضرت باری تعالی برای آن مرحوم آمرزش و رحمت گسترده الهی و برای بازماندگان معزز صبر و اجر و سلامتی مسألت می کنم.
عمرتان دراز باد
سید محمد خاتمی
۹ دی ۱۳۹۱
پیام تسلیت عبدالله نوری به زهرا رهنورد و میرحسین موسوی
چکیده :رحلت انسان وارسته و بزرگوار
مرحوم صادق کاظمی که ثمره حیات و حاصل تربیت انسانی، اخلاقی و ایمانی آن
عبد صالح، فرزندانی شایسته و بانویی با فضیلت، اندیشمند، صبور و گرانقدر
همچون جنابعالی بوده است را، از صمیم قلب خدمت شما، والده ی مکرمه و
رنجدیده و خانواده های عزادار به خصوص برادر بزرگوار، ارجمند، مقاوم و
دربندم، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی تسلیت عرض می نمایم....
عبدالله نوری در پیامی در گذشت مرحوم کاظمی زهرا رهنورد را به او و میرحسین موسوی تسلیت گفته و برای ایشان طلب صبر کرد.
به گزارش کلمه، در این پیام آمده است: رحلت انسان وارسته و بزرگوار مرحوم صادق کاظمی که ثمره حیات و حاصل تربیت انسانی، اخلاقی و ایمانی آن عبد صالح، فرزندانی شایسته و بانویی با فضیلت، اندیشمند، صبور و گرانقدر همچون جنابعالی بوده است را، از صمیم قلب خدمت شما، والده ی مکرمه و رنجدیده و خانواده های عزادار به خصوص برادر بزرگوار، ارجمند، مقاوم و دربندم، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی تسلیت عرض می نمایم.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
انالله و انا الیه راجعون
خواهر ارجمند، سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد؛
رحلت انسان وارسته و بزرگوار مرحوم صادق کاظمی که ثمره حیات و حاصل تربیت انسانی، اخلاقی و ایمانی آن عبد صالح، فرزندانی شایسته و بانویی با فضیلت، اندیشمند، صبور و گرانقدر همچون جنابعالی بوده است را، از صمیم قلب خدمت شما، والده ی مکرمه و رنجدیده و خانواده های عزادار به خصوص برادر بزرگوار، ارجمند، مقاوم و دربندم، جناب آقای مهندس میرحسین موسوی تسلیت عرض می نمایم.
از درگاه خداوند تبارک و تعالی برای آن فقید سعید دردمند، رحمت واسعه الهی، برای خاندان عزیز داغدار، صبر و اجر و برای جنابعالی و برادرم آقای مهندس میرحسین موسوی، صبر و رهایی با عزت و سلامت مسألت دارم.
عبدالله نوری
دهم دیماه ۱۳۹۱
خانواده مهدی کروبی: مرحوم کاظمی به داشتن فرزند آزاده ای چون زهرا رهنورد افتخار می کرده است
چکیده :اگرچه محرومیت دو ساله پدر
از دیدار فرزند آزاده اش که تنها جرم اش ایستادگی در مقابل ظلم و تباهی و
دفاع از حقوق و آزادی مردم بوده، ظلمی فاحش و موجب رنجش بوده، اما یقین
داریم که آن عزیز از دست رفته به داشتن چنین فرزند آزاده ای که آخرت خود را
با دنیای دیگران معامله نکرد افتخار می کرده است....
در پی درگذشت مرحوم حاج صادق کاظمی، پدر زهرا رهنورد؛ همسر و فرزندان مهدی کروبی پیام تسلیتی را منتشر کردند.
به گزارش سحام، خانواده مهدی کروبی در این پیام ضمن تسلیت این واقعه دردناک به خانم رهنورد و مهندس موسوی، آورده اند: “اگرچه محرومیت دو ساله پدر از دیدار فرزند آزاده اش که تنها جرم اش ایستادگی در مقابل ظلم و تباهی و دفاع از حقوق و آزادی مردم بوده، ظلمی فاحش و موجب رنجش بوده؛ اما یقین داریم که آن عزیز از دست رفته، به داشتن چنین فرزند آزاده ای که آخرت خود را با دنیای دیگران معامله نکرد افتخار می کرده است.”
متن کامل این پیام بدین شرح است:
وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد
خبر درگذشت پدر گرامی تان مرحوم حاج صادق کاظمی موجب تاسف و تاثر گردید. این ضایعه را به شما، همسر گرامی تان آقای مهندس موسوی، فرزندان محترمتان و دیگر بستگان تسلیت عرض می کنیم.
اگرچه محرومیت دو ساله پدر از دیدار فرزند آزاده اش که تنها جرم اش ایستادگی در مقابل ظلم و تباهی و دفاع از حقوق و آزادی مردم بوده، ظلمی فاحش و موجب رنجش بوده، اما یقین داریم که آن عزیز از دست رفته به داشتن چنین فرزند آزاده ای که آخرت خود را با دنیای دیگران معامله نکرد افتخار می کرده است.
از خداوند منان برای آن مرحوم غفران و رحمت الهی و برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانیم.
اللهم فک کل أسیر
همسر و فرزندان مهدی کروبی
دهم دی ماه ۱۳۹۱
تسلیت آیت الله دستغیب به زهرا رهنورد: امیدوارم که رفع حصر فراهم آید
تسلیت آیت الله دستغیب به زهرا رهنورد: امیدوارم که رفع حصر فراهم آید
اشتراک
یکشنبه, ۱۰ دی, ۱۳۹۱
چکیده : به باقی ماندگان خصوصا
جنابعالی که حصر غیر قانونی، از حضور در کنار پدر بیمار و رنجورتان
بارداشت، صبر و اجر عنایت فرموده و مقدمات استخلاص و رفع حصر از شما عزیزان
را فراهم فرماید....
آیت الله دستغیب در پیامی به زهرا رهنورد نوشته است: درگذشت پدر گرامیتان مرحوم آقای صادق کاظمی را به شما و جناب مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر محبوب حضرت امام خمینی(ره) و فرزندان عزیزتان که از رنج فراغ شما در تب و تابند و خانواده محترم تسلیت می گویم.
به گزارش حدیث سرو، این پیام به شرح زیر است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد
درگذشت پدر گرامیتان مرحوم آقای صادق کاظمی را به شما و جناب مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر محبوب حضرت امام خمینی(ره) و فرزندان عزیزتان که از رنج فراغ شما در تب و تابند و خانواده محترم تسلیت می گویم.
انشاء اللّه خداوند ایشان را با اولیاء طاهرینش، اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) محشور فرماید و به باقی ماندگان خصوصا جنابعالی که حصر غیر قانونی، از حضور در کنار پدر بیمار و رنجورتان بارداشت، صبر و اجر عنایت فرموده و مقدمات استخلاص و رفع حصر از شما عزیزان را فراهم فرماید.
سید علی محمد دستغیب
پیام تسلیت آیت الله بیات زنجانی به زهرا رهنورد و میرحسین موسوی
چکیده :اینجانب این ضایعه را به شما
و همسر خدوم و گرانقدر جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و دیگر اعضای
خانوادۀ محترم تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند منان برای آن مرحوم حشر
با انبیاء و اولیاء الهی، و برای شما و خانواده تان صبر و اجر مسألت می
نمایم....
در پی درگذشت مرحوم حاج صادق کاظمی پدر خانم دکتر زهرا رهنورد و پدرهمسر مهندس میرحسین موسوی، مرجع تقلید آیت الله بیات زنجانی پیامی بدین شرح ارسال کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهر فاضله و اندیشمند سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد
خبر درگذشت والد مکرم مرحوم حاج صادق کاظمی رحمة الله علیه موجب تاسف و تاثر گردید.
اینجانب این ضایعه را به شما و همسر خدوم و گرانقدر جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و دیگر اعضای خانوادۀ محترم تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند منان برای آن مرحوم حشر با انبیاء و اولیاء الهی، و برای شما و خانواده تان صبر و اجر مسألت می نمایم.
اسدالله بیات زنجانی
نهم دیماه ۱۳۹۱
قم المقدسة
پیام تسلیت خانواده شهید بهشتی به زهرا رهنورد
چکیده :خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی با صدور پیامی درگذشت پدر زهرا رهنورد را به وی و میرحسین موسوی تسلیت...
خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی با صدور پیامی درگذشت پدر زهرا رهنورد را به وی و میرحسین موسوی تسلیت گفت.
در بخشی از این پیام آمده است: از خداوند منان برای هر دو
خاندان صبر، سرافرازی و پایداری در همه مصائب و آزمون های الهی مسئلت
داریم.
به گزارش کلمه، صادق کاظمی، پدر زهرا رهنورد بانوی محصور جنبش سبز
ایران، صبح امروز در سن ۹۳ سالگی بر اثر بیماری درگذشت. آقای کاظمی از مدتی
پیش به علت عفونت ریه و عوارض ناشی از کهولت سن در بیمارستان بستری بود.
متن کامل این پیام به نقل از سایت بنیاد نشر و آثار و اندیشه های شهید بهشتی به شرح زیر است:
هوالحی الذی لایموت
سرکارخانم دکتر زهرا رهنورد،
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی،
خاندان های محترم کاظمی و موسوی
مصیبت وارده را تسلیت عرض می نماییم و از خداوند منان برای هر
دو خاندان صبر، سرافرازی و پایداری در همه مصائب و آزمون های الهی مسئلت
داریم.
خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی
پیام تسلیت آیت الله العظمی صانعی به زهرا رهنورد و میرحسین موسوی
چکیده :آیت الله العظمی یوسف صانعی
در پیام تسلیت خود، زهرا رهنورد را "فاضله صابره" و میرحسین موسوی را "صدیق
مکرم" نامیده و همچنین برای آزادی اسرا دعا کرده است....
آیت الله العظمی یوسف صانعی در پیامی، درگذشت مرحوم حاج صادق کاظمی، پدر خانم زهرا رهنورد را تسلیت گفت.
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید مستقل در پیام خود، زهرا رهنورد را “فاضله صابره” و میرحسین موسوی را “صدیق مکرم” نامیده و همچنین برای آزادی اسرا دعا کرده است.
متن پیام آیت الله صانعی بهشرح زیر است:
باسمه تعالی
« البلاء للولاء »
سرکار خانم فاضله صابره، زهرا رهنورد فوت پدر بزرگوار مرحوم حاج صادق
کاظمی (رحمة الله علیه) را به جنابعالی و همسر مؤمن و متعهد حقیقی، صدیق
مکرم حضرت آقای مهندس میرحسین موسوی (دام توفیقه) و همه بستگان نسبی و سببی
تسلیت عرض نموده و از خداوند رحمان و رحیم و قادر و توانا برای ایشان
رضوان و غفران و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم. امید آنکه
خداوند به همه مسلمانان و همه انسان ها عافیت و به همه اسراء آزادی عنایت
فرماید «اللهم فک کل اسیر» .والسلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته
قم المقدسة – یوسف صانعی
پیام تسلیت سازمان دانش آموختگان ایران به رهنورد و میرحسین؛ تکیه گاه آلام ملت رنج دیده ایران
پیام تسلیت سازمان دانش آموختگان ایران به رهنورد و میرحسین؛ تکیه گاه آلام ملت رنج دیده ایران
اشتراک
شنبه, ۹ دی, ۱۳۹۱
چکیده :شما بانوی شجاع و مبارز
همچنان که در سه سال اخیر این شرایط سخت و طاقت فرسا را شجاعانه متحمل شده
اید و مقاومتی افتخارآمیز در برابر این همه ظلم و بی عدالتی از خود بروز
داده اید، بی شک حزن و اندوه فراغ از پدر بزرگوارتان را نیز متحمل خواهید
شد و استوارتر از همیشه در کنار جناب مهندس موسوی عزیز، خود تکیه گاهی برای
آلام ملت رنج دیده ایران خواهید بود....
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با صدور اطلاعیه ای درگذشت پدر دکتر زهرا رهنورد را به ایشان و مهندس میرحسین موسوی تسلیت گفت.
به گزارش ادوار نیوز، در بخشی از این پیام آمده است: «بر این باور استواریم که شما بانوی شجاع و مبارز همجنان که در سه سال اخیر این شرایط سخت و طاقت فرسا را شجاعانه متحمل شده اید و مقاومتی افتخارآمیز دربرابر این همه ظلم و بی عدالتی از خود بروز داده اید بی شک حزن و اندوه فراغ از پدر بزرگوارتان را نیز متحمل خواهید شد و استوارتر از همیشه در کنار جناب مهندس موسوی بزرگوار، خود تکیه گاهی برای آلام ملت رنج دیده ایران خواهید بود.»
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
یاایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة
سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد
خبر درگذشت پدر بزرگوارتان که در فراق دیدار فرزند شجاع و مبارزش جان به جان آفرین تسلیم کرد اندوهی مضاعف را بر دلهایمان نشاند.
بی شک همراهی ستودنی شما و جناب مهندس موسوی بزرگوار در دفاع از حقوق حقه ملت ایران و استقامت و مقاومت شجاعانه تان در ایام حصر غیرقانونی و غیرانسانی در خاطره ملت ایران جاوادانه خواهد بود.
بر این باور استواریم که شما بانوی شجاع و مبارز همچنان که در سه سال اخیر این شرایط سخت و طاقت فرسا را شجاعانه متحمل شده اید و مقاومتی افتخارآمیز در برابر این همه ظلم و بی عدالتی از خود بروز داده اید، بی شک حزن و اندوه فراغ از پدر بزرگوارتان را نیز متحمل خواهید شد و استوارتر از همیشه در کنار جناب مهندس موسوی عزیز، خود تکیه گاهی برای آلام ملت رنج دیده ایران خواهید بود.
سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) از طرف کلیه اعضای خود در داخل و خارج از کشور و همچنین دبیرکل، سخنگو و اعضای دربند خود، ضمن ابراز همدردی و عرض تسلیت و تعزیت به شما و جناب مهندس میرحسین موسوی و فرزندان گرانقدرتان ازخداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای خانواده مظلوم شما صبر جمیل و اجر عظیم آرزو می نماید.
امیدواریم که به زودی شاهد آزادی تمامی مردان و زنان حق طلب و آزادی خواه این سرزمین از بند بی عدالتی باشیم و به امید روزی که همراه با شما بانوی سبز ایران و همه بی گناهان دربند در ایرانی آزاد، یاد و خاطر این عزیز از دست رفته را پاس بداریم.
و اصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
نهم دی ماه هزار و سیصد و نود و یک
پیکر پدر زهرا رهنورد در غیاب فرزندش تشییع شد
چکیده :مراسم تدفین پیکر در حالی
برگزار شد که ماموران امنیتی و زندانبانان اجازه شرکت رهنورد و موسوی را در
این مراسم نداده اند. این رفتار در حالی است که رسانه های مربوط به
بازجویان و ماموران همواره تلاش دارند وضعیت زندگی میرحسین و رهنورد را
عادی جلوه دهند. فروردین سال 90 نیز وقتی پدر میرحسین موسوی دارفانی را
وداع گفت، وی نه تنها فرصت خداحافظی از پدرش را نیافت که امکان حضور در
مراسم تدفین نیز از این همراهان زندانی مردم دریغ شد....
مراسم تدفین پیکر مرحوم حاج صادق کاظمی، پدر بانوی در حصر جنبش سبز، ساعتی پیش بدون حضور زهرا رهنورد و میرحسین موسوی در بهشت زهرای تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، علیرغم عدم اطلاع رسانی عمومی، مراسم تشییع با حضور جمع زیادی از دوستان، همکاران و اقوام خاندان های کاظمی، موسوی و نواب صفوی و در حالی برگزار شد که ماموران پرشمار امنیتی در مراسم حضور داشتند.
بر اساس این گزارش ماموران و لباس شخصی ها با رویهای شبیه تشییع پیکر پدر آقای موسوی، اجازه ی تشییع پیکر مرحوم کاظمی را در کوچه و محل زندگیشان نداده و پیکر را فورا از محل به بهشت زهرا منتقل کردند.
در همین حال خبرنگار کلمه گزارش میدهد که مراسم تدفین پیکر در حالی برگزار شد که ماموران امنیتی و زندانبانان اجازه شرکت رهنورد و موسوی را در این مراسم نداده اند. این رفتار در حالی است که رسانه های مربوط به بازجویان و ماموران همواره تلاش دارند وضعیت زندگی میرحسین و رهنورد را عادی جلوه دهند. فروردین سال ۹۰ نیز وقتی پدر میرحسین موسوی دارفانی را وداع گفت، وی نه تنها فرصت خداحافظی از پدرش را نیافت که امکان حضور در مراسم تدفین نیز از این همراهان زندانی مردم دریغ شد.
همچنین رفتارها و برخوردهای زننده و “خلاف شئونات یک مراسم و آیین مذهبی” از سوی ماموران و لباس شخصیهای حاضر در این مراسم باعث ناراحتی و تاثرحاضران شده بود.
لازم به ذکر است که در ساعات انتهایی شب گذشته، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد برای مدتی کوتاه به منزل مادر خانم رهنورد منتقل شده اند تا با مادر بیمار خانم رهنورد دیدار کنند.
این دیدار در زمانی برنامه ریزی شده بود که اقوام و خانواده منزل مرحوم را ترک کرده باشند و حتی خانواده و دختران میرحسین نیز نتوانسته اند تا کنون حضوری یا تلفنی به مادر خود تسلیت بگویند.
۱۳۹۱ آبان ۸, دوشنبه
جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف: رهبری مسئول درگذشت شهادت گونه احمد قابل است
جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف: رهبری مسئول درگذشت شهادت گونه احمد قابل است
سحام نیوز: جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف با صدور پیامی، ضمن تسلیت درگذشت استاد احمد قابل؛ مسئولیت درگذشت این عزیز بزرگوار را شخص رهبری دانسته اند.
بنا به گزارش سحام، در بخشی از این نامه آمده: “مسئول درگذشت شهادتگونه و دردناک حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد قابل را متوجه شخص سید علی خامنهای میداند که این مرد بزرگوار را از این زندان به زندانی دیگر کشاند و لحظه ای او را آرام نگذاشت صرفا به این خاطر که این مرد شجاع با تاسی به ائمه معصومین زبان به امر معروف گشاده داشت و رهبر را به نیک رفتاری دعوت و از منکرهای عظیم نهی می کرد.”
به گزارش سحام؛ متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
و بشر الصابرین، الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعونبا نهایت تأثر و تأسف و با قلبی مملو از غم و اندوه، درگذشت شهادتگونهی عالمی فرهیخته، مجاهدی فقیه -که مصداق بارز «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون» بود-، معلم اخلاق، اسوهی شجاعت و تقوی و متفکر سبز اندیش، متاله گرانقدر از شاگردان بارز و بنام مرحوم استاد حضرت آیت الله العظمی شیخ حسینعلی منتظری رضوان الله تعالی علیه، روشنگری نترس و نستوه و زجر دیدهای صبور، مبلغ شریعت حق و عقلانی و اسلام ناب محمدی، عزیز اهل فقه و علم، مرحوم مغفور حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ احمد قابل را محضر حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه، فقها، علما و دینپژوهان، مردم آزادهی ایران و خانوادهی روحانی و اهل علمِ قابل، به ویژه اخوی بزرگوار وی حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای شیخ هادی قابل و نیز همسر مرحوم حاج احمد آقا تسلیت عرض مینماییم و از خداوند جلّ و علی علو درجات آن مرحوم مغفور و صبر فراق این عزیز از دست رفته را برای بازماندگان خواستاریم.
مرحوم قابل همراهی بزرگوار و دوستی عزیز برای جامعهی مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) بود که در بسیاری از حرکات اجتماعی نقشی غیر قابل انکار داشت. او مجتهدی شجاع بود که سالهای زیادی از عمر خویش را وقف تبلیغ اسلام راستین رحمانی و شریعت عقلانی نمود و در زندانهای حکومت نامشروع حاکم جائر عذاب و سختیهای فراوان متحمل شد. او در جبهههای جنگ، دین خود را به این مرز و بوم نیز ادا نمود و در جهاد علمی و فقهی امروز، زکات علم خویش که نشر آن است را به نحو احسن انجام داد. نامههای روشنگرانهی و سرگشادهی وی علیه حاکم جائر در سستتر کردن بنیان عنبکوتی حکومت جور و جوع و جهل خامنهای و اذناب وی بسیار مفید بود.
جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن) مسئول درگذشت شهادتگونه و دردناک حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد قابل را متوجه شخص سید علی خامنهای میداند که این مرد بزرگوار را از این زندان به زندانی دیگر کشاند و لحظه ای او را آرام نگذاشت صرفا به این خاطر که این مرد شجاع با تاسی به ائمه معصومین زبان به امر معروف گشاده داشت و رهبر را به نیک رفتاری دعوت و از منکرهای عظیم نهی می کرد. مرحوم استاد قابل با کارنامه ای درخشان رفت اما کارنامه سیاه آقای خامنهای در این روزها، لکهی ننگ دیگری را شاهد بوده است. زنجیر بر دست و پایِ مریضی جانباز در بیمارستان زدن، و بیماری جانباز را به زندان افکندن و از مرخصی درمانی محروم کردن، گرچه از عزت و آزادگی فقیهی آزاده چون قابل نکاست، بر یزیدیگری خامنهایِ جائر افزود. لوح تاریخ چنین جنایاتی را، که از شماره خارج است، از یاد نخواهد برد. شهادت استاد قابل، عزم مجاهدان راستین دفاع از اسلام ناب محمدی و ایران عزیز را راسختر نموده است و تعهد دفاع از خون شهدای راه آزادی را گواهی دیگر بخشیده است.
متقنیها از فرصت این تسلیتنامه نیز برای نهی از منکر استفاده میکنند و آقای خامنهای را اگر هنوز قلبی برای تکان خوردن دارد و مصداق آیه قرآنی صم بکم عمی (لال و کر و کور) نشده است. یادآور میشوند که: «یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم العنة و لهم السوء الدار» (روزی که عذرخواهی ستمگران نفعی برایشان نخواهد داشت و برای ایشان است لعنت و خانه نکبت). اعضای متقن در شاخهی مشهد مقدس در تمامی مراسم این شهید بزرگوار شرکت خواهند نمود و روشنگریهای خویش را همچون گذاشته ادامه خواهند داد.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أُوْلَئِکَ یُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ
جامعه مدرسین و طلاب قم و نجف (متقن)
۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه
لغو مراسم ختم استاد احمد قابل در تهران و نجف آباد
ادوارنیوز: مراسم هفتم مرحوم استاد قابل به دستور شورای تامین استان تهران لغو شد.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، افرادی که خود را از فرمانداری تهران معرفی کردند در تماس با خانواده قابل اعلام کرده اند که به دستور شورای تامین استان تهران مراسم هفتم مرحوم احمد قابل باید لغو شود. این افراد هیچ دلیلی برای لغو این مراسم اعلام نکردند.
طبق اطلاعیه خانواده قابل بنا بود مراسم هفتم استاد قابل در روز سه شنبه نهم آبان از ساعت 3:30 تا 5 عصر در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت برگزار شود که بدیونسیله اعلام میگردد با ممانعت استانداری تهران ، این مراسم لغو شده است.
همچنین مراسم ختمی که قرار بود در روز پنجشنبه یازدهم آبان در حسینیه اعظم شهر نجف آباد برگزار شود نیز در تماس تلفنی افرادی که خود را کارمندان فرمانداری شهر نجف آباد معرفی کردند، لغو شد.
در روزهای پنجشنبه چهارم و جمعه پنجم آبان نیز مراسم ختم مرحوم قابل در شهر مشهد، علی رغم حضور گسترده و مشهود ماموران امنیتی داخل و اطراف مسجد و فیلمبرداری از چهره شرکت کنندگان در مراسم، با آرامش و بدون هیچ مشکلی برگزار شد. در اقدامی خلاف عرف و قانون، روزنامه خراسان از درج اطلاعیه فوت و مراسم ختم مرحوم قابل خودداری کرد. علی رغم همه اعمال محدودیت ها و حضور ماموران امنیتی، استقبال مردم مشهد از این مراسم بسیار گسترده و باشکوه بود.
در روز شنبه ششم آبان ماه نیز مراسم ختمی در شهر فریمان برگزار شد. این مراسم نیز که با استقبال گسترده مردم شهر فریمان روبرو شد، بدون هیچ مشکلی با آرامش کامل برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، افرادی که خود را از فرمانداری تهران معرفی کردند در تماس با خانواده قابل اعلام کرده اند که به دستور شورای تامین استان تهران مراسم هفتم مرحوم احمد قابل باید لغو شود. این افراد هیچ دلیلی برای لغو این مراسم اعلام نکردند.
طبق اطلاعیه خانواده قابل بنا بود مراسم هفتم استاد قابل در روز سه شنبه نهم آبان از ساعت 3:30 تا 5 عصر در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت برگزار شود که بدیونسیله اعلام میگردد با ممانعت استانداری تهران ، این مراسم لغو شده است.
همچنین مراسم ختمی که قرار بود در روز پنجشنبه یازدهم آبان در حسینیه اعظم شهر نجف آباد برگزار شود نیز در تماس تلفنی افرادی که خود را کارمندان فرمانداری شهر نجف آباد معرفی کردند، لغو شد.
در روزهای پنجشنبه چهارم و جمعه پنجم آبان نیز مراسم ختم مرحوم قابل در شهر مشهد، علی رغم حضور گسترده و مشهود ماموران امنیتی داخل و اطراف مسجد و فیلمبرداری از چهره شرکت کنندگان در مراسم، با آرامش و بدون هیچ مشکلی برگزار شد. در اقدامی خلاف عرف و قانون، روزنامه خراسان از درج اطلاعیه فوت و مراسم ختم مرحوم قابل خودداری کرد. علی رغم همه اعمال محدودیت ها و حضور ماموران امنیتی، استقبال مردم مشهد از این مراسم بسیار گسترده و باشکوه بود.
در روز شنبه ششم آبان ماه نیز مراسم ختمی در شهر فریمان برگزار شد. این مراسم نیز که با استقبال گسترده مردم شهر فریمان روبرو شد، بدون هیچ مشکلی با آرامش کامل برگزار شد.
۱۳۹۱ آبان ۶, شنبه
زمان و مکان مراسم ختم احمد قابل در تهران و قم
زمان و مکان مراسم ختم احمد قابل در تهران و قم
اشتراک
شنبه, ۶ آبان, ۱۳۹۱
چکیده :مراسم هفتمین روز درگذشت
احمد قابل، روز سه شنبه نهم آبان از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ بعد از ظهر در مسجد
جامع شهرک غرب تهران برگزار خواهد شد. در قم نیز مراسمی در روز چهارشنبه
دهم آبان ماه پس از اقامه نماز مغرب و عشاء، در حسینیه شهداء واقع در
خیابان صفائیه برگزار می شود. ...
مراسم هفتمین روز درگذشت احمد قابل، پژوهشگر نواندیش دینی، روز سه شنبه نهم آبان در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار خواهد شد.
به گزارش کلمه، این مراسم از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ بعد از ظهر روز سه شنبه برگزار می شود.
همچنین به یاد این استاد فقید، در قم نیز مراسمی در روز چهارشنبه دهم آبان ماه برگزار خواهد شد. زمان و مکان این مراسم، پس از اقامه نماز مغرب و عشاء، در حسینیه شهداء واقع در خیابان صفائیه قم اعلام شده است.
مراسم تشییع و تدفین استاد احمد قابل روز چهارشنبه سوم آبان ماه در مشهد و از صحن آزادی حرم امام رضا(ع) با حضور جمع کثیری از مردم و شخصیت های سیاسی و مذهبی برگزار شد. شرکت کنندگان در مراسم تدفین استاد احمد قابل با شعارهای “لااله الا الله” ، “الله اکبر” و “ای قابل آزاده راهت ادامه دارد”، این رزمنده هشت سال دفاع مقدس را راهی دیار ابدی کردند.
حضور نیروهای امنیتی در مراسم بسیار گسترده و کاملا مشهود بود. نیروهای امنیتی با تعداد بسیار زیادی دوربین از مردم حاضر در مراسم فیلم می گرفتند، اما گزارش شده که مردم آرامش را کاملا حفظ کردند. در این مراسم پیام آیت الله صانعی در خصوص ویژگی های شخصیتی و علمی استاد احمد قابل توسط نماینده این مرجع تقلید قرائت شد. پس از مراسم تشییع نیز حجت الاسلام و المسلمین احمد منتظری بر پیکر این اندیشمند فرزانه نماز گزارد و پیکر استاد احمد قابل در بهشت رضا(ع) در میان اندوه خانواده و دوستان در آرامش به خاک سپرده شد.
۱۳۹۱ آبان ۵, جمعه
گزارش تصویری مراسم تشییع پیکر استاد احمد قابل
گزارش تصویری مراسم تشییع پیکر استاد احمد قابل
منتشر شده در پنجشنبه, 25اکتبر , 2012 | 11:39 ب.ظ
استاد قابل پس از یک دوره طولانی درمان و عمل جراحی در تهران و مشهد و در حالیکه دوران نقاهت را میگذراند، با وخیم شدن حالش از شنبه هفته پیش ۱۵ مهر از منزل به بیمارستان قائم مشهد منتقل شد و در بخش داخلی اورژانس بیمارستان قائم مشهد و روز چهارشنبه اتاق آی سی یو این بخش بستری بود. از روز چهارشنبه پزشکان احتمال بروز مرگ مغزی می دادند . ظهر امروز دوشنبه اول آبان ماه استاد قابل در سن ۵۵ سالگی درگذشت.
این پژوهشگر دینى، جانباز جنگ تحمیلی و از انقلابیون و بنیانگذاران جمهوری اسلامی بود، از نیمه ی دهه ۷۰ به علت انتقادهاى بى پروا و مشفقانه اش ، بارها هدف سرکوب و برخورد امنیتی و قضایی قرار گرفت. بارها به زندان رفت و رفتار غیرانسانی و ضدقانونی را تجربه کرد. ازجمله در سال ۱۳۸۰ و ۸۱ که ۱۲۵ روز در بند امنیتی ۲۴۰ اوین در انفرادی گذراند.
برگزاری مراسم تدفین احمد قابل با حضور گسترده مردم و شخصیت های سیاسی
برگزاری مراسم تدفین احمد قابل با حضور گسترده مردم و شخصیت های سیاسی
منتشر شده در چهار شنبه, 24اکتبر , 2012 | 6:23 ب.ظ
به گزارش ندای سبز، شرکت کنندگان در مراسم تدفین استاد احمد قابل با شعارهای “لااله الا الله” ، “الله اکبر” و “ای قابل آزاده راهت ادامه دارد”، این رزمنده هشت سال دفاع مقدس را راهی دیار ابدی کردند.
حضور نیروهای امنیتی در مراسم بسیار گسترده و کاملا مشهود بود. نیروهای امنیتی با تعداد بسیار زیادی دوربین از مردم حاضر در مراسم فیلم می گرفتند، اما مردم آرامش را کاملا حفظ کردند و تا این لحظه هیچ برخوردی بین مردم و ماموران گزارش نشده است.
علیرغم اینکه این مراسم با بایکوت خبری رسانه های رسمی در مشهد همراه شده بود، هزاران نفر از ساعات اولیه صبح در صحن آزادی و بهشت رضا حاضر شده بودند تا در مراسم تشییع استاد قابل شرکت کنند. به عقیده کسانی که در مراسم حاضر بودند مشهد در سالهای اخیر چنین تشییع جنازه باشکوهی به خود ندیده بود.
در این مراسم پیام آیت الله صانعی در خصوص ویژگی های شخصیتی و علمی استاد احمد قابل توسط نماینده این مرجع تقلید قرائت شد.
پس از مراسم تشییع، حجت الاسلام و المسلمین احمد منتظری بر پیکر این اندیشمند فرزانه نماز گزارد و پیکر استاد احمد قابل در بهشت رضا در میان اندوه خانواده و دوستان در آرامش به خاک سپرده شد.
در مراسم تشییع احمد قابل، نماینده دفتر آیات عظام صانعی، بیات، احمد منتظری، عمادالدین باقی، محمد نوری زاد، ابوالفضل موسویان ، مهندس حسین فرزین ، عبایی ، ناصر آملی و جمع دیگری از شخصیت های سیاسی و مذهبی شرکت داشتند.
مراسم ختم احمد قابل روز پنجشنبه صبح از ساعت ۹ تا ۱۱ و عصر از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰ در مسجدالنبی واقع در خیابان کوهسنگی، و جمعه صبح از ساعت ۹ تا ۱۱ درحسینیه انصار الحسین واقع در خیابان امام خمینی، میدان ده دی برگزار می گردد. در شهرهای قم، تهران و نجف آباد نیز مراسم جداگانه ای برگزار خواهد شد.
استاد قابل پس از یک دوره طولانی درمان و عمل جراحی در تهران و مشهد و در حالیکه دوران نقاهت را میگذراند، با وخیم شدن حالش از شنبه هفته پیش ۱۵ مهر از منزل به بیمارستان قائم مشهد منتقل شد و در بخش داخلی اورژانس بیمارستان قائم مشهد و روز چهارشنبه اتاق آی سی یو این بخش بستری بود. از روز چهارشنبه پزشکان احتمال بروز مرگ مغزی می دادند . ظهر امروز دوشنبه اول آبان ماه استاد قابل در سن ۵۵ سالگی درگذشت.
این پژوهشگر دینى، جانباز جنگ تحمیلی و از انقلابیون و بنیانگذاران جمهوری اسلامی بود، از نیمه ی دهه ۷۰ به علت انتقادهاى بى پروا و مشفقانه اش ، بارها هدف سرکوب و برخورد امنیتی و قضایی قرار گرفت. بارها به زندان رفت و رفتار غیرانسانی و ضدقانونی را تجربه کرد. ازجمله در سال ۱۳۸۰ و ۸۱ که ۱۲۵ روز در بند امنیتی ۲۴۰ اوین در انفرادی گذراند.
۱۳۹۱ تیر ۳۰, جمعه
واحدی آزاد شد!
به احترام شجاعت مردی که دیگر نخواست به خود دروغ بگوید، همین...
http://seyedmojtaba-vahedi.blogspot.com.au/2012/07/blog-post_19.html
جناب اقای مهدی کروبی !
خداحافظی با استادم آقای کروبی
سلا م مرا
از راه دور پذیرا باشید . حتماً به یاد دارید که نخستین دیدار من با شما
در تیر ماه سال ۱۳۶۱ شمسی و در نیمه ماه رمضان بود که در پی آن ،توفیق
همکاری و درس آموزی از شما را یافتم .گمان می کنم فرارسیدن رمضانی دیگر ،
بهترین فرصت است تا سخنانی را با شما درمیان بگذارم.
نمی
دانم یادداشت من با عنوان « سی سال گذشت به بازنشستگی فکر می کنم » را
دیده اید یانه . حقیقت آنست که از مدتی قبل به این نتیجه رسیدم که نمی
توانم در قالب گذشته به فعالیت بپردازم و دِین خود را به هموطنانم ادا
نمایم. خبرهایی به من می رسید که نشان می داد شما اگر چه نظام مستبد حاکم
بر ایران را نه اسلامی می دانید و نه نشانه ای از جمهوریت در آن سراغ
دارید اما در عین حال ، بر این باورید که جمهوری اسلامی با قرائت آیت اله
خمینی ، نسخه شفابخش برای ایران عزیز ماست . بر همین اساس ، برای آنکه
تفاوت دیگاه خود با شما را مخفی نکرده باشم مقاله «کروبی چه حکومتی می خواست چه حکومتی می خواهد
» را نوشتم . در آن مقاله بر لزوم « برگزاری رفراندوم تعیین حکومت » تأکید
و اعلام نمودم :« حکومت مورد نظر آقای کروبی برای ایران ، جمهوری اسلامی
مطابق با وعده های اجرا نشده آیت اله خمینی است اگر چه من یقین دارم
اکثریت ایرانیان ، بار دیگر به جمهوری اسلامی رأی نخواهند داد ».در عین
حال ، به حرمت ایستادگی مثال زدنی شما در برابر طاغوت زمانه ، تلاش می
کردمدر اغلب کفتگوها و مقالات ، ضمن بیان مواضع خویش ، به گونه ای سخن
بگویم که مخالفت علنی با مواضع شما تلقی نشود؛ اگر چه بارها و بارها اعلام
کردم که به نظر من ، حکومت فعلی ، اصلاح پذیر نیست و نظام جمهوری اسلامی ،
برای همیشه نابود شده است .
می
دانستم که شما ، ایت اله خمینی را معصوم و فاقد اشتباه نمی دانید اما در
عین حال به او علاقه دارید در حالی که باور های دینی به من می گفت « آیت
اله خمینی در خصوص بنیان نهادن حکومت فردی که اکنون به استبدادی کم نظیر
تبدیل شده ، در برابر خدا و خلق او مسئول است . »والبته این مسئولیت نافی
عظمت انقلابی نیست که او در آفرینش آن ، نقشی به سزا داشت . می دانستم
علیرغم مظالمی که در دوره رهبری سید علی خامنه ای بر شما رفته است شما
برخی عباراتی که من در مورد او به کار می برم را نمی پسندید . حتی به یاد
دارم دوسال قبل که در یک گفتگوی تلویزیونی ، حکومت سید علی خامنه ای را با
حکومت نمرود مقایسه کردم به من تذکر دادید که « تند رفته ام». البته چندی
بعد از آن ، حوادثی پیش آمد که تنها در یک حکومت نمرودی می توانست به وقوع
بپیوندد .در آن زمان به شوخی از شما پرسیدم «آیا هنور هم به من توصیه می
کنید حکومت جائر ایران را با سلطنت نمرود مقایسه نکنم؟» پاسخ شما تنها
خنده ای معنادار بود . نمونه فراوان است که شما هم به خوبی به یاد دارید
.
جناب آقای کروبی !
امروزمیلیونها ایرانی ، ایستادگی شما در برابر« حکومت ننگ آفرین کنونی »
را تحسین می کنند و نام شما در تاریخ ایران ، جاودانه خواهد شد . من نیز
همچون قطره ای از اقیانوس ملت ایران ، شما را تحسین می نمایم و البته این
افتخار را دارم که به عنوان «پُر سابقه ترین » همراه شما ، خاطراتی از
رفتار درس آموزتان را برای هموطنانم بازگو کنم . اما همان آزادگی که از
خودتان آموختم مرا از مدارا در برخی امور ، منع می کند . من همچنان ،
انقلاب اسلامی را پدیده ای بزرگ در کشورمان می دانم که برای حفظ آن ، عزیز
ترین پیران و جوانان ، جانفشانی کردند اما بر این باورم ضربه ای که «
جمهوری اسلامی » بر این انقلاب وارد کرد صد ها برابر خسارت بار تر از همه
دشمنی هایی بود که در داخل و خارج از کشور بر این انقلاب رفت . من «اسلام
»را عزیز می دارم و پایبندی به این دین حنیف را بزرگترین افتخار خود بر
می شمارم اما بر این باورم که ظلم سی سال گذشته برخی روحانیون و به ویژه
تعدادی از مراجع تقلید به این دین ، از همه ظلم هایی که در چهارده
قرن گذشته به اسلام شد آزار دهنده تر بوده است. مطمئنم که شما با برخی
سخنان من در این خصوص موافقید و بخش هایی را هم که افراطی می دانید به
عنوان دیدگاه یک فرد مستقل ، تحمل می نمایید و احتمالا برای رفع آنچه سوء
ظن می پندارید دعا خواهید کرد . اما تردید ندارم در یک موضوع نمی توانید
مواضع این فرزندتان را پذیرا باشید و آن « اعتقاد من به براندازی کامل
حکومتی است که به نام دین بر پا شده است »
استاد
عزیزم ! در سالهای گذشته و حتی در زمانی که به عنوان « مشاور رئیس مجلس »
در خدمت شما بودم شاهد بودید که من نسبت به تلفیق دین با حکومت ، نقطه
نظرات خود را داشتم اما اکنون که فرصت بیشتری برای تعمق در حوادث سالهای
گذشته یافته ام به این نتیجه رسیده ام که علت العلل آنچه امروز بر ایران
عزیز و اسلام مظلوم می رود «به خدمت گرفته شدن دین »توسط کسانی است که به
یقین ، نه به خدا اعتقادی دارند و نه به روز جزا. آنها حکومت دینی را فقط
برای آن می خواهند که تقدس اسلام در میان اکثریت ایرانیان را به خدمت
بگیرند و در گروهی از «ایرانیان دین دوست »، این تلقی غلط را ایجاد
نمایند که تحمل مشکلات ، موجب رضای خداوند خواهد بود و اجر اخروی را برای
آنان به ارمغان خواهد آورد . در حالی که شما به خوبی می دانید ریشه اغلب
مشکلات کشور و آنچه موجب بدبینی های روز افزون نسبت به دین اسلام در میان
هموطنانم شده و می شود بی کفایتی ها ، تفرعن ها ، رانت خواری ها ،
جنایت ها و خیانت های کسانی که خود را به ناحق «نمایندگان خدا بر روی زمین
» می نامند . من به این تلقی خود باور دارم و لذا از حدود دو سال قبل
بارها با صراحت اعلام کرده ام « در جمهوری اسلامی ، کسانی متولی حکومت
هستند که خود را مفسران رسمی و انحصاری دین می نامند. آنها هر گونه که
منافعشان اقتضا کند دین را تفسیر و آن را به خدمت می گیرند و تا زمانی که
این حکومت پابرجا باشد هر روز ایران ما ویران تر خواهد شد و اسلاممان با
حملات بیشتر مواجه خواهد بود» . البته ، این حملات تنها از سوی اسلام
ستیزان نخواهد بود بلکه بسیاری از آحاد مردم هم که زندگی خود را لگدکوب «
نمایندگانِ دروغین خدا بر روی زمین »می بینند گاه با کسانی که مغرضانه
به اسلام می تازند همراهی خواهند کرد و گاه ، در برابر توهین ها و حملات ،
سکوت پیشه می سازند . در یک کلام ، تجربه آنچه که از حکومت« ولی جائر» دیده
ام مرا قانع کرده که بایستی با صراحت ، با حکومتی که به نام دین برپا می
شود و متولی ان « دین دزادن بی شرم » هستند مخالفت کنم . می دانم شما در
موردبرخی مصادیق، با من اختلاف عمیق ندارید اما احتمالاً دیدگاه کلی من در
خصوص منحرف شدن و سوء استفاده گری در هرنوع حکومت دینی را نمی پذیرید.
ازسوی دیگر، خودتان به من آموخته اید که به خاطر خوشایند عزیز ترین افراد
هم ، دست از عقیده ام برندارم همانطور که شما با همه محبتی که در سی سال
گذشته به من داشته اید حاضر نیستید از آنچه که پنجاه سال برای آن تلاش کرده
اید دست بردارید و این نقطه ای است که چاره ای جز جدایی باقی نمی
گذارد.زیرا اکنون برای من دو راه بیشتر وجود ندارد . نخست مفتخر بودن به
عنوان « مشاور کروبی » و دست برداشتن از برخی مواضع اصولی خویش و دوم
واگذاشتن مشاورت جنابعالی و ادامه راهی که با آگاهی انتخاب کرده ام و آن را
برای کمک به روند آزادسازی کشورم ، مفید می دانم.
من گمان می کنم پایان سی سال همکاری و درس آموزی ی از آن استاد بزرگوار
، فرصت مناسبی است که پیوند رسمی خویش با شما را منقطع و در کنار
میلیونها ایرانی ، آرزومند سربلندی شما در ادامه راهتان باشم . این جدایی
به من فرصت خواهد داد تا با فراغ بال بیشتر به افشای کسانی بپردازم که به
دروغ ، نام « همراه ملت » را بر خود نهاده اند و هم اکنون در حال صاف کردن
راه برای ادامه فریب کاری حکومت در قالب انتخابات سال آینده هستند .
درپایان
بر خود فرض می دانم تحمل مثال زدنی شما در برابر فشارهایی که قاعدتا به
خاطر مواضع صریح من ،از سوی زندانبانان بی شرم بر شما وارد می شده است را
تحسین نمایم . همچنین ، یقین دارم هیچگاه ، این فرزند خود را از خیرخواهی
های خویش ، محروم نخواهید ساخت.
بیست و نهم تیرماه ۱۳۹۱ - ویرجینیا - سید مجتبی واحدی
۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه
خانواده های زندانیان سیاسی خطاب به مراجع: گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده اند شما چرا سکوت می کنید؟
خانواده های زندانیان سیاسی خطاب به مراجع: گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده اند شما چرا سکوت می کنید؟
سحام نیوز: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با ارسال
نامه ای به مراجع تقلید با اشاره به گوشه ای از فشارها و مصائبی که در سه
سال گذشته بر این خانواده ها گذشته است، خواهان موضع گیری صریح مراجع در
مقابل مظالمی که این روزها بر ملت می رود شده اند.
به گزارش نوروز، خانواده های زندانیان سیاسی ضمن اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با زندانیان و خانواده هایشان از مراجع تقلید پرسیده اند:”می خواهیم بدانیم اگر حفظ جان زن مسلمان و مومنه ای مانند نرگس محمدی مادر دو فرزند خردسال که در زندان جمهوری اسلامی به فلج عضلانی دچار شده است و اکنون با دنائت و وقاحت تمام او را به زندان زنجان در کنار زندانیان عادی مبتلا به ایدزو هپاتیت و غیره تبعید کرده اند تا خودش، فرزندان خردسالش، همسرش، مادرش و همه خانواده اش و همه ما را که اینک یک خانواده ایم بیشتر زجر بدهند، و هرآن بیم جان دادن او می رود، برای شما مهم نیست در مورد حفظ اسلام عزیز چه می فرمایید.”
در بخش دیگری از این نامه آمده است: ” گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده و صم و بکم و عمی هستند، مراجع شیعه که در طول تاریخ بیدار بوده اند اکنون در کجای طریق نعمت ایستاده اند تا ما به آنان اقتدا کنیم و صفمان را از صف مغضوبین و ضالین جدا کنیم؟!”
متن کامل این نامه به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
یامن ارجوه لکل خیر.و آمن سخطه عند کل شر.یامن یعطی الکثیر بالقلیل.یامن یعطی من سئله.یامن یعطی من لم یسئله و لم یعرفه تحننا منه و رحمة.اعطنی بمسئلتی ایاک جمیع خیرالدنیا و جمیع خیر الاخرة. واصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شرالدنیا و شر الاخرة. فانه غیرمنقوص ما اعطیت. و زدنی من فضلک یا کریم.
محضر مبارک مراجع عالیقدر تشیع
در این ماه مبارک رجب بار دیگر مصدع اوقات شریفتان شدیم تا به خودمان و به همه خوانندگان این سطور یادآور شویم که بر اساس تعالیم والای اسلامی نمی شود ادعای مسلمانی کرد و از حال مسلمین بلکه انسان ها بی خبر ماند و خدای ناکرده در صورت آگاهی از شری که به بندگان خدا می رسد، به جای اهتمام به امور آنان، سکوت کرد و راه خود گرفت که در آن صورت مسلمانی مان عیب دارد. و این ماه و ماه های شعبان و رمضان که از عزیزترین ماه های خدا و خاص عبادت است، تنها با اقامه صلاة و صیام و تکرار اذکار و ادعیه ما را به بهشت رهنمون نمی شوند. این ماه ها و روزهای عزیزشان بیش از هر ماه دیگر، بندگان خدا را در معرض امتحان قرار می دهد. اعتکاف و تهجد و زهد و تقوی و به جای آوردن مناسک حج در عین بی خبری از احوال مؤمنین و مسلمین و بندگان خدا فارغ از آئین و مرامشان و بی عملی نسبت به وظایف و مسئولیت های دینی و اجتماعی، تنها ثمرش رنجه ای است که به جان آدمی وارد می شود. این مضامین را با شاگردی در منابر و مساجد و محافل مذهبی آموخته ایم و اگر سخن گزافی در آن است دوست داریم اصلاح بفرمایید تا فرزندانمان را به گونه ای دیگر تأدیب کنیم و راه مسلمانی را آن گونه که باید به ایشان بیاموزانیم!
مراجع عالیقدر
طی این سه سال پس از کودتا مرقومه ها و عریضه ها و نامه های زیادی خدمت شما بزرگواران و دیگر عزیزانی که به هر شکل مسئول پی گیری امور خود و آزادگان دربندمان می دانستیم، نگارش کرده ارسال کردیم. جوان ترهایمان و فرزندانمان و برخی شاهدان دلسوز بارها ما را به بیهودگی این عمل یادآور شدند و جسارتا گفتند اگر قرار بود آبی گرم شود تا کنون شده بود. اما تجربه ما که چند پیراهنی بیش از آنان پاره کرده بودیم، ما را به مداومت در این راه واداشت. باز هم نوشتیم و درددل ها کردیم با کسانی که گاه درب دفاتر و خانه هایشان نه توسط مأموران امنیتی و نظامی بلکه توسط مسئول دفترها و آقازاده هایشان به روی ما بسته می شد که در خفا مورد مؤاخذه و تأدیب نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند! ما شرایط را درک می کردیم و ناامید نمی شدیم و در پاسخ کسانی که استقلال مرجعیت شیعه را به دلیل وابستگی مالی به حکومت زیر سؤال می بردند، سکوت پیشه می کردیم و انتظار روزی را می کشیدیم که عمل این بزرگواران خود پاسخ گوی این قسم سوالات و ابهامات باشد!
باری ما صبر و سکوت را پیشه خود ساختیم و گاه گاه فرمایشات یکی از مراجع بزرگوار در همراهی با مردم مظلوممان و به ویژه محبوسین و محصورین به ستم و تعدی را با شعف تمام شاهد مثال می آوردیم برای فرزندانمان که ناامیدی مانند خوره به جانشان اوفتاده بود و روح و روانشان را می آزرد. تا این که فرمایشات ارجمند حضرت آیة الله العظمی موسوی اردبیلی که به نوعی از بدکاری ها و سیاه کاری های حاکمان امروز برائت جسته بودند و حتی فراتر از آن به دلیل اشتباهات محتمل در زمان مسئولیت خود از مردم عذر خواسته بودند با دعوت از دیگران که این شیوه را به کار گیرند، ناگاه سرهای به زیر افکنده ما را در برابر نسلی که از انقلاب و آرمان های اصیلش و حتی از اسلام رحمانی کمتر می دانست، برافراشته کرد. فرمایشات اخیر آیة الله العظمی وحید خراسانی که منافع اسلام را بر منافع فردی و حتی مصالح حکومت ها رجحان داده به حمایت اسلام مظلوم که مدارش نهج البلاغه است و اینک چون ابزاری در دست بهره گیرندگان غیرمؤمن و مزورقرار گرفته است، پرداختند، بار دیگر ما را به یاد موضع گیری های انسانی و ستم ستیز قبلی ایشان انداخت و این ها در کنار همراهی های گاه و بی گاه حضرات آیات عظام جوادی آملی و صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی و حمایت های همیشگی مراجع عالیقدر آیة الله العظمی صانعی و آیة الله العظمی بیات زنجانی و به ویژه فقید سعید فقیه عالیقدر حضرت آیة الله العظمی منتظری، بار دیگر روزنه های امید را در دل هایمان گشود.
حضرات آیات عظام
ما خانواده های زندانیان سیاسی و عزیزان دربندمان سه سال پرتلاطم با اتفاقات سهمگین را پشت سر گذاشته ایم که هر روزش با مظالمی که بر ما گذشت می توانست ایمانمان را به باد دهد اما از شر شیاطین جن و انس به خدا پناه بردیم و امتحانات زیادی را پشت سر گذاشتیم. عزیزانمان را در دادگاه نمایشی به حکم های فرمایشی حبس و تعزیر و محرومیت از حقوق مدنی محکوم کردند و آنان را در سلول های انفرادی و بندهای ستم محبوس کردند و از حقوق اولیه شان شامل تماس تلفنی و ملاقات حضوری و مرخصی و روند درمانی و بعضا ملاقات های کابینی محروم کردند. برخی را به زندان طویل المدت در تبعید که امری نوظهور و زائیده ذهن بیمار قضات غیرمستقل و بازجوهای وابسته به نهادهای امنیتی است، محکوم کردند و برخی را هم چنان در زمان اجرای حکم در انفرادی و قرنطینه نگاه داشتند. برخی را از داشتن امکان مطالعه محروم کردند و یا مطالعاتشان را به سلیقه مأمورین امنیتی منوط کردند و عجیب تر از همه این که قرآن کریم و نهج البلاغه و مفاتیح هم در مواردی از کتب ممنوعه در زندان های اسلام طالبانی محسوب شده و در اختیار زندانی سیاسی قرار نگرفت! اما به فشارهای روانی بر روی زندانیان سیاسی که تنها جرمشان نقد منصفانه حکومت بود، بسنده نکرده عملیات ایذائی بر روی خانواده هایشان را آغاز کردند. کار شنیعی که هنوز هم در مورد بسیاری از خانواده ها ادامه دارد. از تماس های تلفنی به هنگام و نابهنگام بازجویان با همسر و فرزندان و پدر و مادر و خواهر و برادر زندانی و امر و نهی هایشان گرفته تا احضارها و بازجویی های چند ساعته وممنوع الخروجی و ممنوع الشغلی و ممنوع المعامله و ممنوع التنفس کردنشان! و وقیحانه تر از آن بازداشت و محاکمه و حتی صدور حکم برای خانواده زندانیان سیاسی که مجدانه امور زندانی اش را پی گیری می کرده است، به بهانه تبلیغ علیه نظام! در این میان عده ای از عزیزان ما با امضای نامه ای به شرح شکنجه ها و آزارهای جسمی و روانی که طی مراحل بازداشت در سلول های انفرادی و بازداشت گاه های رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی دیده بودند پرداختند که متاسفانه به جای پی گیری آن، فشار روی آن ها و خانواده هایشان بیشتر شد و محرومیت هایشان از حقوق اولیه زندانی افزایش یافت و بعضا پرونده های جدیدی برایشان گشوده شد!
مراجع گرانقدر
در این ایام عبادت قصد تصدیع نداشتیم اما حیفمان آمد که فرصت و مجالی برای تفکر، که ساعتی از آن با هفتاد ساعت عبادت برابری می کند، برای خودمان و شما بزرگواران فراهم نکنیم. تفکر به آن چه بر ما و دین ما در این روزگار می گذرد. تفکر در مورد ستم ها و منکراتی که انسان دلش نمی خواهد محل ارتکابش را کشور ایران که به گفته حضرات کشور امام زمان است، بداند. آقای احمدی نژاد می گوید: هیچ دولتی ملتش را نمی کشد! و قاتل شهدای پس از انتخابات را خارجی معرفی می کند. ادعا کردن کار ساده ای است و به قول خود ایشان حرف کنتور ندارد! ما هم دلمان نمی خواهد قاتل نداها و سهراب ها و سیدعلی ها و شبنم ها و روح الامینی ها و هاله ها و هدی ها و ده ها شهید مظلوم دیگر را ایرانی و مسلمان بدانیم اما چه کنیم که واقعیت به همین هولناکی پیش روی ماست! هرچند بازگشت این بهترین فرزندان وطن به آغوش مادران و همسران و خانواده هایشان دیگر هرگز ممکن نیست و دیدارشان به قیامت افتاده است اما می توان از پیوستن دیگر عزیزان به این خیل بی گناه کشته شدگان جلوگیری کرد.
بزرگواران و زعمای دینی ما
ما خانواده های زندانیان سیاسی می خواهیم در این ماه حرام هشدار بدهیم که اینک جان بسیاری از زندانیان سیاسی در خطر است آنان که در زندان دچار بیماری های خطرناک و صعب شده اند و آنان که با اعتصاب غذای خود به روند غیرقانونی محاکمات و برخوردهای غیرانسانی و غیرشرعی که با خودشان یا دیگر عزیزان از جمله بزرگواران محصور، موسوی و کروبی ورهنورد می شود، اعتراض می کنند. روان عزیزان دربند ما و خانواده هایشان را هر روز به بهانه ای و به شکلی می آزارند و هنوز زود است که صدمات و لطمات روحی و روانی وارده بر این انسان های شریف اندازه گیری شود تا میزان ظلمی که طی این سه سال بر آنان رفته آشکار شود. جدایی همسران جوان از یکدیگر که در مواردی طی این سال ها حتی یک روز مرخصی نداشته اند، و در مواردی با زندانی کردن تؤامان همسران (مهسا امرآبادی و مسعود باستانی) امکان ملاقات را هم از بین برده اند، ممانعت از مرخصی مادرانی که فرزندان خردسالشان تنها به جرم دفاع مادر حقوق دانشان(نسرین ستوده) از موکلینش شکنجه روانی می شوند، ممانعت از مرخصی مردان جوانی که زنان باردارشان در تنهایی فرزندشان را به دنیا آورده اند و هنوز پس از ماه ها این نوزاد گرمای آغوش پدر را تجربه نکرده است، ممانعت از مرخصی های درمانی، ممانعت از مرخصی پدر برای شرکت در مراسم ازدواج فرزندش، ممانعت از مرخصی همسران حتی در بدترین شرایطی که برای همسرانشان از جمله عمل جراحی پیش می آید و بسیاری موارد از این قبیل همه توسط حکومت اسلامی و با توجیه شرعی انجام می شود. همان شریعتی که ما شما بزرگواران را نگهبان و حافظ و مروج آن می دانیم نه مردان یونیفرم پوش و قدّاره بند نااهلی که مروج اسلام طالبانی هستند و بدخو و بدزبان اند. رکیک ترین ناسزاها را به زبان می آوردند و بازجویی های سبعانه شان از مردان و زنان و جوانان در وقت شرعی و تا پاسی از شب گذشته و مواردی تا خود صبح به درازا می کشد.
حضرات آیات عظام
ماه رجب رو به انتهاست و ما نه در شب ولادت مولایمان علی (ع) چشممان به دیدار عزیزان دربندمان روشن شد و نه در این کشور اسلامی امیدی به دیدارشان در عید پیش رویمان مبعث رسول الله الاعظم(ص) داریم اما نمی توانیم از پی گیری امور آنان نیز ناامید باشیم. ما مسئولانه موارد فوق را با شما بزرگواران درمیان گذاشتیم تا اگر درب ها به رویمان بسته است هر پنجره و روزنه ای راه ارتباطی با مراجع تقلیدمان که تنها برای گرفتن وجوهات درب دفاترشان به روی مقلدین گشوده نمی شود. ما سوال شرعی داریم در آستانه ماه پیامبر و می خواهیم ببینیم به این حکومت جور که بیت المال مسلمین را امانت داری نمی تواند کرد چگونه می شود مالیات داد و چگونه می شود اطمینان داشت که پرداخت مالیات و قبوض کمک به اختلاس گران و مفسدان اقتصادی نباشد. ما سوال داریم حضرات آیات عظام! سوالمان این است که چرا شما بزرگواران در برابر یاوه سرایی هایی که یک انسان غیرمعصوم را در زمان معصوم با پیامبر و ائمه معصومین برابر می خوانند سکوت می کنید. می خواهیم بدانیم اگر حفظ جان زن مسلمان و مومنه ای مانند نرگس محمدی مادر دو فرزند خردسال که در زندان جمهوری اسلامی به فلج عضلانی دچار شده است و اکنون با دنائت و وقاحت تمام او را به زندان زنجان در کنار زندانیان عادی مبتلا به ایدزو هپاتیت و غیره تبعید کرده اند تا خودش، فرزندان خردسالش، همسرش، مادرش و همه خانواده اش و همه ما را که اینک یک خانواده ایم بیشتر زجر بدهند، و هرآن بیم جان دادن او می رود، برای شما مهم نیست در مورد حفظ اسلام عزیز چه می فرمایید. گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده و صم و بکم و عمی هستند، مراجع شیعه که در طول تاریخ بیدار بوده اند اکنون در کجای طریق نعمت ایستاده اند تا ما به آنان اقتدا کنیم و صفمان را از صف مغضوبین و ضالین جدا کنیم؟!
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
۲۳/۳/۱۳۹۱
به گزارش نوروز، خانواده های زندانیان سیاسی ضمن اعتراض به برخوردهای صورت گرفته با زندانیان و خانواده هایشان از مراجع تقلید پرسیده اند:”می خواهیم بدانیم اگر حفظ جان زن مسلمان و مومنه ای مانند نرگس محمدی مادر دو فرزند خردسال که در زندان جمهوری اسلامی به فلج عضلانی دچار شده است و اکنون با دنائت و وقاحت تمام او را به زندان زنجان در کنار زندانیان عادی مبتلا به ایدزو هپاتیت و غیره تبعید کرده اند تا خودش، فرزندان خردسالش، همسرش، مادرش و همه خانواده اش و همه ما را که اینک یک خانواده ایم بیشتر زجر بدهند، و هرآن بیم جان دادن او می رود، برای شما مهم نیست در مورد حفظ اسلام عزیز چه می فرمایید.”
در بخش دیگری از این نامه آمده است: ” گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده و صم و بکم و عمی هستند، مراجع شیعه که در طول تاریخ بیدار بوده اند اکنون در کجای طریق نعمت ایستاده اند تا ما به آنان اقتدا کنیم و صفمان را از صف مغضوبین و ضالین جدا کنیم؟!”
متن کامل این نامه به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
یامن ارجوه لکل خیر.و آمن سخطه عند کل شر.یامن یعطی الکثیر بالقلیل.یامن یعطی من سئله.یامن یعطی من لم یسئله و لم یعرفه تحننا منه و رحمة.اعطنی بمسئلتی ایاک جمیع خیرالدنیا و جمیع خیر الاخرة. واصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شرالدنیا و شر الاخرة. فانه غیرمنقوص ما اعطیت. و زدنی من فضلک یا کریم.
محضر مبارک مراجع عالیقدر تشیع
در این ماه مبارک رجب بار دیگر مصدع اوقات شریفتان شدیم تا به خودمان و به همه خوانندگان این سطور یادآور شویم که بر اساس تعالیم والای اسلامی نمی شود ادعای مسلمانی کرد و از حال مسلمین بلکه انسان ها بی خبر ماند و خدای ناکرده در صورت آگاهی از شری که به بندگان خدا می رسد، به جای اهتمام به امور آنان، سکوت کرد و راه خود گرفت که در آن صورت مسلمانی مان عیب دارد. و این ماه و ماه های شعبان و رمضان که از عزیزترین ماه های خدا و خاص عبادت است، تنها با اقامه صلاة و صیام و تکرار اذکار و ادعیه ما را به بهشت رهنمون نمی شوند. این ماه ها و روزهای عزیزشان بیش از هر ماه دیگر، بندگان خدا را در معرض امتحان قرار می دهد. اعتکاف و تهجد و زهد و تقوی و به جای آوردن مناسک حج در عین بی خبری از احوال مؤمنین و مسلمین و بندگان خدا فارغ از آئین و مرامشان و بی عملی نسبت به وظایف و مسئولیت های دینی و اجتماعی، تنها ثمرش رنجه ای است که به جان آدمی وارد می شود. این مضامین را با شاگردی در منابر و مساجد و محافل مذهبی آموخته ایم و اگر سخن گزافی در آن است دوست داریم اصلاح بفرمایید تا فرزندانمان را به گونه ای دیگر تأدیب کنیم و راه مسلمانی را آن گونه که باید به ایشان بیاموزانیم!
مراجع عالیقدر
طی این سه سال پس از کودتا مرقومه ها و عریضه ها و نامه های زیادی خدمت شما بزرگواران و دیگر عزیزانی که به هر شکل مسئول پی گیری امور خود و آزادگان دربندمان می دانستیم، نگارش کرده ارسال کردیم. جوان ترهایمان و فرزندانمان و برخی شاهدان دلسوز بارها ما را به بیهودگی این عمل یادآور شدند و جسارتا گفتند اگر قرار بود آبی گرم شود تا کنون شده بود. اما تجربه ما که چند پیراهنی بیش از آنان پاره کرده بودیم، ما را به مداومت در این راه واداشت. باز هم نوشتیم و درددل ها کردیم با کسانی که گاه درب دفاتر و خانه هایشان نه توسط مأموران امنیتی و نظامی بلکه توسط مسئول دفترها و آقازاده هایشان به روی ما بسته می شد که در خفا مورد مؤاخذه و تأدیب نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند! ما شرایط را درک می کردیم و ناامید نمی شدیم و در پاسخ کسانی که استقلال مرجعیت شیعه را به دلیل وابستگی مالی به حکومت زیر سؤال می بردند، سکوت پیشه می کردیم و انتظار روزی را می کشیدیم که عمل این بزرگواران خود پاسخ گوی این قسم سوالات و ابهامات باشد!
باری ما صبر و سکوت را پیشه خود ساختیم و گاه گاه فرمایشات یکی از مراجع بزرگوار در همراهی با مردم مظلوممان و به ویژه محبوسین و محصورین به ستم و تعدی را با شعف تمام شاهد مثال می آوردیم برای فرزندانمان که ناامیدی مانند خوره به جانشان اوفتاده بود و روح و روانشان را می آزرد. تا این که فرمایشات ارجمند حضرت آیة الله العظمی موسوی اردبیلی که به نوعی از بدکاری ها و سیاه کاری های حاکمان امروز برائت جسته بودند و حتی فراتر از آن به دلیل اشتباهات محتمل در زمان مسئولیت خود از مردم عذر خواسته بودند با دعوت از دیگران که این شیوه را به کار گیرند، ناگاه سرهای به زیر افکنده ما را در برابر نسلی که از انقلاب و آرمان های اصیلش و حتی از اسلام رحمانی کمتر می دانست، برافراشته کرد. فرمایشات اخیر آیة الله العظمی وحید خراسانی که منافع اسلام را بر منافع فردی و حتی مصالح حکومت ها رجحان داده به حمایت اسلام مظلوم که مدارش نهج البلاغه است و اینک چون ابزاری در دست بهره گیرندگان غیرمؤمن و مزورقرار گرفته است، پرداختند، بار دیگر ما را به یاد موضع گیری های انسانی و ستم ستیز قبلی ایشان انداخت و این ها در کنار همراهی های گاه و بی گاه حضرات آیات عظام جوادی آملی و صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی و حمایت های همیشگی مراجع عالیقدر آیة الله العظمی صانعی و آیة الله العظمی بیات زنجانی و به ویژه فقید سعید فقیه عالیقدر حضرت آیة الله العظمی منتظری، بار دیگر روزنه های امید را در دل هایمان گشود.
حضرات آیات عظام
ما خانواده های زندانیان سیاسی و عزیزان دربندمان سه سال پرتلاطم با اتفاقات سهمگین را پشت سر گذاشته ایم که هر روزش با مظالمی که بر ما گذشت می توانست ایمانمان را به باد دهد اما از شر شیاطین جن و انس به خدا پناه بردیم و امتحانات زیادی را پشت سر گذاشتیم. عزیزانمان را در دادگاه نمایشی به حکم های فرمایشی حبس و تعزیر و محرومیت از حقوق مدنی محکوم کردند و آنان را در سلول های انفرادی و بندهای ستم محبوس کردند و از حقوق اولیه شان شامل تماس تلفنی و ملاقات حضوری و مرخصی و روند درمانی و بعضا ملاقات های کابینی محروم کردند. برخی را به زندان طویل المدت در تبعید که امری نوظهور و زائیده ذهن بیمار قضات غیرمستقل و بازجوهای وابسته به نهادهای امنیتی است، محکوم کردند و برخی را هم چنان در زمان اجرای حکم در انفرادی و قرنطینه نگاه داشتند. برخی را از داشتن امکان مطالعه محروم کردند و یا مطالعاتشان را به سلیقه مأمورین امنیتی منوط کردند و عجیب تر از همه این که قرآن کریم و نهج البلاغه و مفاتیح هم در مواردی از کتب ممنوعه در زندان های اسلام طالبانی محسوب شده و در اختیار زندانی سیاسی قرار نگرفت! اما به فشارهای روانی بر روی زندانیان سیاسی که تنها جرمشان نقد منصفانه حکومت بود، بسنده نکرده عملیات ایذائی بر روی خانواده هایشان را آغاز کردند. کار شنیعی که هنوز هم در مورد بسیاری از خانواده ها ادامه دارد. از تماس های تلفنی به هنگام و نابهنگام بازجویان با همسر و فرزندان و پدر و مادر و خواهر و برادر زندانی و امر و نهی هایشان گرفته تا احضارها و بازجویی های چند ساعته وممنوع الخروجی و ممنوع الشغلی و ممنوع المعامله و ممنوع التنفس کردنشان! و وقیحانه تر از آن بازداشت و محاکمه و حتی صدور حکم برای خانواده زندانیان سیاسی که مجدانه امور زندانی اش را پی گیری می کرده است، به بهانه تبلیغ علیه نظام! در این میان عده ای از عزیزان ما با امضای نامه ای به شرح شکنجه ها و آزارهای جسمی و روانی که طی مراحل بازداشت در سلول های انفرادی و بازداشت گاه های رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی دیده بودند پرداختند که متاسفانه به جای پی گیری آن، فشار روی آن ها و خانواده هایشان بیشتر شد و محرومیت هایشان از حقوق اولیه زندانی افزایش یافت و بعضا پرونده های جدیدی برایشان گشوده شد!
مراجع گرانقدر
در این ایام عبادت قصد تصدیع نداشتیم اما حیفمان آمد که فرصت و مجالی برای تفکر، که ساعتی از آن با هفتاد ساعت عبادت برابری می کند، برای خودمان و شما بزرگواران فراهم نکنیم. تفکر به آن چه بر ما و دین ما در این روزگار می گذرد. تفکر در مورد ستم ها و منکراتی که انسان دلش نمی خواهد محل ارتکابش را کشور ایران که به گفته حضرات کشور امام زمان است، بداند. آقای احمدی نژاد می گوید: هیچ دولتی ملتش را نمی کشد! و قاتل شهدای پس از انتخابات را خارجی معرفی می کند. ادعا کردن کار ساده ای است و به قول خود ایشان حرف کنتور ندارد! ما هم دلمان نمی خواهد قاتل نداها و سهراب ها و سیدعلی ها و شبنم ها و روح الامینی ها و هاله ها و هدی ها و ده ها شهید مظلوم دیگر را ایرانی و مسلمان بدانیم اما چه کنیم که واقعیت به همین هولناکی پیش روی ماست! هرچند بازگشت این بهترین فرزندان وطن به آغوش مادران و همسران و خانواده هایشان دیگر هرگز ممکن نیست و دیدارشان به قیامت افتاده است اما می توان از پیوستن دیگر عزیزان به این خیل بی گناه کشته شدگان جلوگیری کرد.
بزرگواران و زعمای دینی ما
ما خانواده های زندانیان سیاسی می خواهیم در این ماه حرام هشدار بدهیم که اینک جان بسیاری از زندانیان سیاسی در خطر است آنان که در زندان دچار بیماری های خطرناک و صعب شده اند و آنان که با اعتصاب غذای خود به روند غیرقانونی محاکمات و برخوردهای غیرانسانی و غیرشرعی که با خودشان یا دیگر عزیزان از جمله بزرگواران محصور، موسوی و کروبی ورهنورد می شود، اعتراض می کنند. روان عزیزان دربند ما و خانواده هایشان را هر روز به بهانه ای و به شکلی می آزارند و هنوز زود است که صدمات و لطمات روحی و روانی وارده بر این انسان های شریف اندازه گیری شود تا میزان ظلمی که طی این سه سال بر آنان رفته آشکار شود. جدایی همسران جوان از یکدیگر که در مواردی طی این سال ها حتی یک روز مرخصی نداشته اند، و در مواردی با زندانی کردن تؤامان همسران (مهسا امرآبادی و مسعود باستانی) امکان ملاقات را هم از بین برده اند، ممانعت از مرخصی مادرانی که فرزندان خردسالشان تنها به جرم دفاع مادر حقوق دانشان(نسرین ستوده) از موکلینش شکنجه روانی می شوند، ممانعت از مرخصی مردان جوانی که زنان باردارشان در تنهایی فرزندشان را به دنیا آورده اند و هنوز پس از ماه ها این نوزاد گرمای آغوش پدر را تجربه نکرده است، ممانعت از مرخصی های درمانی، ممانعت از مرخصی پدر برای شرکت در مراسم ازدواج فرزندش، ممانعت از مرخصی همسران حتی در بدترین شرایطی که برای همسرانشان از جمله عمل جراحی پیش می آید و بسیاری موارد از این قبیل همه توسط حکومت اسلامی و با توجیه شرعی انجام می شود. همان شریعتی که ما شما بزرگواران را نگهبان و حافظ و مروج آن می دانیم نه مردان یونیفرم پوش و قدّاره بند نااهلی که مروج اسلام طالبانی هستند و بدخو و بدزبان اند. رکیک ترین ناسزاها را به زبان می آوردند و بازجویی های سبعانه شان از مردان و زنان و جوانان در وقت شرعی و تا پاسی از شب گذشته و مواردی تا خود صبح به درازا می کشد.
حضرات آیات عظام
ماه رجب رو به انتهاست و ما نه در شب ولادت مولایمان علی (ع) چشممان به دیدار عزیزان دربندمان روشن شد و نه در این کشور اسلامی امیدی به دیدارشان در عید پیش رویمان مبعث رسول الله الاعظم(ص) داریم اما نمی توانیم از پی گیری امور آنان نیز ناامید باشیم. ما مسئولانه موارد فوق را با شما بزرگواران درمیان گذاشتیم تا اگر درب ها به رویمان بسته است هر پنجره و روزنه ای راه ارتباطی با مراجع تقلیدمان که تنها برای گرفتن وجوهات درب دفاترشان به روی مقلدین گشوده نمی شود. ما سوال شرعی داریم در آستانه ماه پیامبر و می خواهیم ببینیم به این حکومت جور که بیت المال مسلمین را امانت داری نمی تواند کرد چگونه می شود مالیات داد و چگونه می شود اطمینان داشت که پرداخت مالیات و قبوض کمک به اختلاس گران و مفسدان اقتصادی نباشد. ما سوال داریم حضرات آیات عظام! سوالمان این است که چرا شما بزرگواران در برابر یاوه سرایی هایی که یک انسان غیرمعصوم را در زمان معصوم با پیامبر و ائمه معصومین برابر می خوانند سکوت می کنید. می خواهیم بدانیم اگر حفظ جان زن مسلمان و مومنه ای مانند نرگس محمدی مادر دو فرزند خردسال که در زندان جمهوری اسلامی به فلج عضلانی دچار شده است و اکنون با دنائت و وقاحت تمام او را به زندان زنجان در کنار زندانیان عادی مبتلا به ایدزو هپاتیت و غیره تبعید کرده اند تا خودش، فرزندان خردسالش، همسرش، مادرش و همه خانواده اش و همه ما را که اینک یک خانواده ایم بیشتر زجر بدهند، و هرآن بیم جان دادن او می رود، برای شما مهم نیست در مورد حفظ اسلام عزیز چه می فرمایید. گیریم مسئولین حکومتی مست قدرت شده و صم و بکم و عمی هستند، مراجع شیعه که در طول تاریخ بیدار بوده اند اکنون در کجای طریق نعمت ایستاده اند تا ما به آنان اقتدا کنیم و صفمان را از صف مغضوبین و ضالین جدا کنیم؟!
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
۲۳/۳/۱۳۹۱
گزارش تصویری/ ۲۵ خرداد؛ آن روز همه با هم بودیم
چکیده :بیست و پنجم خرداد 1388؛ آن روز همه با هم بودیم ....
اشتراک در:
پستها (Atom)